night and day


شب و روز، شبانه روز، بیست و چهار ساعته

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: without rest or interruption; unceasingly or seemingly unceasingly.
مشابه: around the clock

- She works night and day.
[ترجمه گوگل] او شب و روز کار می کند
[ترجمه ترگمان] اون شب و روز کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We're as different as night and day.
[ترجمه گوگل]ما مثل شب و روز با هم فرق داریم
[ترجمه ترگمان]ما مثل شب و شب با هم فرق داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They've worked night and day to publicise their campaign.
[ترجمه گوگل]آنها شب و روز برای تبلیغ کمپین خود کار کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها شب و روز کار کرده اند تا تبلیغات خود را به اطلاع عموم برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The work hurried on night and day.
[ترجمه گوگل]کار در شب و روز عجله داشت
[ترجمه ترگمان]کار در شب و روز عجله داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This machine operates night and day.
[ترجمه گوگل]این دستگاه در شب و روز کار می کند
[ترجمه ترگمان]این ماشین شب و روز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think of you night and day.
[ترجمه گوگل]شب و روز به تو فکر میکنم
[ترجمه ترگمان]به شما شب و روز فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The machines are kept running night and day.
[ترجمه گوگل]ماشین ها شب و روز کار می کنند
[ترجمه ترگمان]ماشین ها در شب و روز در حال دویدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Being together night and day can put a great pressure on any relationship.
[ترجمه گوگل]شب و روز با هم بودن می تواند فشار زیادی بر هر رابطه ای وارد کند
[ترجمه ترگمان]با هم بودن شب و روز می تواند فشار زیادی روی هر رابطه ای بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We had to work night and day to get it finished.
[ترجمه گوگل]باید شب و روز کار می‌کردیم تا تمام شود
[ترجمه ترگمان]ما باید شب و روز کار می کردیم تا تمومش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Night and day begin to merge.
[ترجمه گوگل]شب و روز شروع به ادغام می کنند
[ترجمه ترگمان]شب و روز با هم ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The harbor is busy night and day, within a year playing host to freighters from more than 30 countries and regions.
[ترجمه گوگل]بندر شب و روز شلوغ است و ظرف یک سال میزبان کشتی‌های باری از بیش از 30 کشور و منطقه است
[ترجمه ترگمان]این بندر شب و روز شلوغ است و در عرض یک سال میزبان یک میزبان است که از بیش از ۳۰ کشور و مناطق عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was at my door night and day, demanding my attention.
[ترجمه گوگل]او شب و روز در خانه من بود و توجه من را می خواست
[ترجمه ترگمان]اون شب و روز دم در خونه من بود و می خواست توجه منو جلب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He prayed to God night and day to endue him with the spirit of holiness.
[ترجمه گوگل]شب و روز به درگاه خداوند مناجات می کرد که روح قدوسیت او را عطا کند
[ترجمه ترگمان]شب و روز به درگاه خدا دعا کرد تا با روح تقدس او را فریب دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She drove me crazy, night and day, she wanted sneakers, she wanted sneakers.
[ترجمه گوگل]شب و روز مرا دیوانه کرد، کفش کتانی می خواست، کفش کتانی می خواست
[ترجمه ترگمان]اون منو دیوونه کرد، شب و روز، اون کفش ورزشی می خواست اون کفش های ورزشی می خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does that thing play night and day, Harding?
[ترجمه گوگل]آیا آن چیز شب و روز بازی می کند، هاردینگ؟
[ترجمه ترگمان]این چیز شب و روز بازی می کنه، هاردینگ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• throughout the entire day and night, 24 hours a day

پیشنهاد کاربران

لوح دورنگ . [ ل َ / لُو ح ِ دُ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از روز و شب . ( انجمن آرا ) . کنایه از دنیا و روزگار است به اعتبار شب و روز. ( برهان ) .

بپرس