1. Don't expect that niggard to invite you to dinner.
[ترجمه گوگل]توقع نداشته باش که اون خسیس تو رو به شام دعوت کنه
[ترجمه ترگمان]از تو انتظار ندارم که تو را به شام دعوت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He always niggards with his money.
3. The niggard contributed little to them.
4. Nature is prodigal in variety, but niggard in innovation.
[ترجمه گوگل]طبیعت از نظر تنوع ولخرج است، اما در نوآوری خسیس است
[ترجمه ترگمان]طبیعت در تنوع زیاده روی می کند، اما در نوآوری شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Never have we seen such a niggard like him!
[ترجمه گوگل]تا به حال همچین مردی مثل او ندیده بودیم!
[ترجمه ترگمان]هرگز مثل او آدم niggard ندیده بودیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What is magnanimous is not the Dao but the man. A niggard cannot do it.
[ترجمه گوگل]آنچه بزرگوار است دائو نیست بلکه انسان است آدم خسیس نمی تواند این کار را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]چیزی که بزرگوار است این است که انسان نیست بلکه انسان است یک آدم خسیس نمی تواند این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What magnanimous is not the Dao but the man. A niggard cannot do it.
[ترجمه گوگل]چه بزرگوار نه دائو بلکه مرد است آدم خسیس نمی تواند این کار را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این مرد چه بزرگوار است اما آن مرد چه بزرگوار است یک آدم خسیس نمی تواند این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید