nicotine

/ˈnɪkəˌtin//ˈnɪkətiːn/

معنی: نیکوتین
معانی دیگر: (شیمی) نیکوتین (آلکالوئید زهرین به فرمول c10h14n2 ـ در برگ توتون و تنباکو یافت می شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: nicotinic (adj.)
• : تعریف: a poisonous alkaloid that occurs in tobacco and is used in insecticides.

جمله های نمونه

1. nicotine fog had filled the room
دود نیکوتین اتاق را پر کرده بود.

2. some tobaccos have a lot of tar and nicotine
میزان جرم و نیکوتین برخی توتون ها زیاد است.

3. Nicotine adversely affects the functioning of the heart and arteries.
[ترجمه گوگل]نیکوتین بر عملکرد قلب و عروق تأثیر منفی می گذارد
[ترجمه ترگمان]نیکوتین به طور معکوس بر عملکرد قلب و شریان ها تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I know, but I'm hooked on nicotine.
[ترجمه گوگل]من می دانم، اما من درگیر نیکوتین هستم
[ترجمه ترگمان]می دونم، اما به نیکوتین اعتیاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A nicotine spray can help smokers quit the habit without putting on weight.
[ترجمه گوگل]اسپری نیکوتین می تواند به افراد سیگاری کمک کند تا بدون افزایش وزن این عادت را ترک کنند
[ترجمه ترگمان]اسپری نیکوتین می تواند به سیگاری ها کمک کند تا این عادت را بدون تحمیل وزن ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You are given pills with small quantities of nicotine to wean you from cigarettes.
[ترجمه گوگل]به شما قرص هایی با مقادیر کم نیکوتین داده می شود تا از سیگار جدا شوید
[ترجمه ترگمان]به شما قرص های کوچکی از نیکوتین داده می شود تا شما را از سیگار منصرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was still suffering withdrawal from nicotine.
[ترجمه گوگل]او هنوز از ترک نیکوتین رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او هنوز از نیکوتین رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both nicotine and carbon monoxide inhaled with cigarette smoking have been incriminated as causative factors.
[ترجمه گوگل]هم نیکوتین و هم مونوکسید کربن استنشاق شده با کشیدن سیگار به عنوان عوامل مسبب جرم شناخته شده اند
[ترجمه ترگمان]هم نیکوتین و هم مونوکسید کربن استنشاق سیگار به عنوان عوامل سببی ثبت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nicotine marks stained his chin and fingers.
[ترجمه گوگل]نشانه های نیکوتین چانه و انگشتانش را لکه دار کرد
[ترجمه ترگمان]علامت های Nicotine چانه اش و انگشت های او را لکه دار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His teeth were stained with nicotine from years of smoking.
[ترجمه گوگل]دندان های او به دلیل سال ها سیگار کشیدن آغشته به نیکوتین بود
[ترجمه ترگمان]دندان هایش از سال ها سیگار به نیکوتین آغشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some people wear nicotine patches to help them give up smoking.
[ترجمه گوگل]برخی افراد برای ترک سیگار از چسب های نیکوتینی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد تکه های نیکوتین را می پوشند تا به آن ها کمک کند سیگار بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The nicotine stains on his fingers told me he was under stress.
[ترجمه گوگل]لکه های نیکوتین روی انگشتانش به من می گفت که تحت استرس است
[ترجمه ترگمان]لکه های نیکوتین بر انگشتان او به من گفتند که تحت استرس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It allows nicotine to diffuse slowly and steadily into the bloodstream.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا نیکوتین به آرامی و به طور پیوسته در جریان خون پخش شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری به نیکوتین اجازه پخش آهسته و پیوسته در جریان خون را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many smokers who are chemically addicted to nicotine cannot cut down easily.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سیگاری هایی که از نظر شیمیایی به نیکوتین اعتیاد دارند نمی توانند به راحتی سیگار را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سیگاری ها که به طور شیمیایی به نیکوتین اعتیاد پیدا می کنند نمی توانند به راحتی کاهش پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیکوتین (اسم)
nicotine

انگلیسی به انگلیسی

• toxic alkaloid found in tobacco (used as insecticide in its liquid form); tobacco products (slang)
nicotine is an addictive substance in tobacco.

پیشنهاد کاربران

نیکوتین ( اسم ) : ماده آلکالوئید اصلی موجود در تنباکو

بپرس