1. Some boys nickered when he complained his textbook had disappeared.
[ترجمه گوگل]وقتی او از ناپدید شدن کتاب درسیاش شکایت کرد، بعضی از پسرها به او خندهاند
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها وقتی گله و شکایت می کرد ناپدید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I've heard some horses nickering.
[ترجمه گوگل]من شنیده ام که برخی اسب ها صدا می کنند
[ترجمه ترگمان]من صدای بعضی از اسب ها را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He heard the stallion nicker. The first stars burned.
[ترجمه گوگل]صدای نریان را شنید اولین ستاره ها سوختند
[ترجمه ترگمان]صدای the نریان را شنید ستاره اول سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The strength and tone of the nicker vary greatly, and will tell you what the horse is saying.
[ترجمه گوگل]قدرت و لحن نقاب بسیار متفاوت است و به شما می گوید اسب چه می گوید
[ترجمه ترگمان]قدرت و لحن the بسیار متفاوت است و به شما خواهد گفت که اسب چه می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Charlie told me it wasn't nothing for them to get through twenty nicker poking about in the shops.
[ترجمه گوگل]چارلی به من گفت که این برای آنها چیزی نیست که از 20 تایی که در مغازه ها سر و صدا می کنند بگذرند
[ترجمه ترگمان]چارلی به من گفت که برای آن ها کاری نیست که از بیست سال گذشته در مغازه ها سرک بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mares were the best mounts for raiding parties, as they would not nicker to the enemy tribe's horses.
[ترجمه گوگل]مادیانها بهترین کوهها برای حمله به مهمانیها بودند، زیرا به اسبهای قبیله دشمن نمیخوردند
[ترجمه ترگمان]Mares بهترین سوار برای گروه های حمله بودند، چون به اسب های دشمن حمله نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید