nickelodeon

/ˌnɪkəˈlodiən//ˌnɪkəˈlodiən/

(سابقا) سینما که ورودیه ی آن پنج سنت بود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an early type of jukebox.

(2) تعریف: formerly, a movie theater for which the admission charge was a nickel.

جمله های نمونه

1. Nickelodeon was new hottest rage beginning in 190
[ترجمه گوگل]Nickelodeon داغترین خشم جدید بود که در سال 190 شروع شد
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon داغ جدید بود که از ۱۹۰ سالگی شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. DELL. O) on Tuesday unveiled a line of Nickelodeon co-branded personal computer for children, the first in a series of branding deals intended to galvanize its consumer business.
[ترجمه گوگل]DELL O) روز سه‌شنبه از سری رایانه‌های شخصی با نام تجاری Nickelodeon برای کودکان رونمایی کرد که اولین مورد از یک سری معاملات برندسازی است که قصد دارد تجارت مصرف‌کننده خود را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]DELL (O)در روز سه شنبه از خط یک کامپیوتر شخصی با عنوان کامپیوتر شخصی برای کودکان پرده برداشت، که اولین بار در مجموعه ای از معاملات نام تجاری قرار دارد که قصد دارد تجارت مصرف کننده خود را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Nickelodeon Universe is an indoor theme park. It has more than 25 rides including several roller coasters.
[ترجمه گوگل]Nickelodeon Universe یک پارک موضوعی سرپوشیده است بیش از 25 سواری از جمله چندین ترن هوایی دارد
[ترجمه ترگمان]جهان Nickelodeon یک پارک تم داخلی است بیش از ۲۵ سواری از جمله چندین قطار هوایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nickelodeon says despite hundreds of protest calls, Brown was nominated by kids several months ago.
[ترجمه گوگل]نیکلودئون می گوید علیرغم صدها فراخوان اعتراضی، براون چند ماه پیش توسط بچه ها نامزد شد
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon می گوید علی رغم صدها درخواست اعتراض، براون چندین ماه پیش توسط کودکان نامزد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. View demos from companies such as MTV, Nickelodeon!, Reuters, Sony Pictures, 01 Design, Little Big Ideas, Bluesky North, and more.
[ترجمه گوگل]نمایش‌های نمایشی شرکت‌هایی مانند MTV، Nickelodeon!، رویترز، Sony Pictures، 01 Design، Little Big Ideas، Bluesky North و غیره را مشاهده کنید
[ترجمه ترگمان]نمایش demos از شرکت هایی مثل MTV، Nickelodeon!, رویترز، سونی پیکچرز، ۰۱ طراحی، ایده های بزرگ بزرگ، Bluesky شمالی و بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Leaving aside a faint resemblance to Nickelodeon Jr. 's Dora the Explorer, we like the idea of a video game that can teach kids to avoid the deadly consequences of warfare's long legacy.
[ترجمه گوگل]با کنار گذاشتن شباهت کم به دورا کاوشگر نیکلودئون جونیور، ما ایده یک بازی ویدیویی را دوست داریم که می تواند به بچه ها آموزش دهد که از عواقب مرگبار میراث طولانی جنگ اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان]یک شباهت خفیف به Nickelodeon پسر را کنار گذاشت در اینترنت اکسپلورر، ما ایده بازی ویدئویی را دوست داریم که می تواند به کودکان آموزش دهد تا از عواقب مرگبار میراث طولانی جنگ اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nickelodeon (nickel theater) opens in Pittsburgh.
[ترجمه گوگل]Nickelodeon (تئاتر نیکل) در پیتسبورگ افتتاح می شود
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon (تئاتر سنتی)در پیتسبورگ افتتاح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They will compare notes about cartoons, Nickelodeon, or prime-time programming.
[ترجمه گوگل]آن‌ها یادداشت‌های مربوط به کارتون‌ها، Nickelodeon یا برنامه‌نویسی در ساعات پربیننده را با هم مقایسه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها یادداشت ها را در مورد کارتون ها، Nickelodeon، یا برنامه نویسی prime مقایسه خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mall includes a cinema, Nickelodeon Universe theme park, aquarium, adventure golf, flight simulators, and a comedy house.
[ترجمه گوگل]این مرکز خرید شامل سینما، پارک موضوعی Nickelodeon Universe، آکواریوم، گلف ماجراجویی، شبیه‌سازهای پرواز، و یک خانه کمدی است
[ترجمه ترگمان]این مرکز خرید شامل سینما، Nickelodeon theme Universe، aquarium، golf ماجراجویی، simulators پروازی، و یک خانه کمدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Viewers could point to a deluge of children's programming on satellite, cable and digital channels such as Cartoon Network and Nickelodeon.
[ترجمه گوگل]بینندگان می توانند به سیل برنامه های کودکان در ماهواره، کابل و کانال های دیجیتالی مانند Cartoon Network و Nickelodeon اشاره کنند
[ترجمه ترگمان]بینندگان می توانستند به یک سیلی از برنامه ریزی کودکان بر روی ماهواره، کابل و کانال های دیجیتالی مانند شبکه کارتون و Nickelodeon اشاره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For a generation who grew up on Pixar, DreamWorks and Nickelodeon animations -strong Disney competitors -here's what it's like: They know Mickey Mouse, but may not love him.
[ترجمه گوگل]برای نسلی که با انیمیشن‌های Pixar، DreamWorks و Nickelodeon بزرگ شده‌اند -رقبای قدرتمند دیزنی- اینگونه است: آنها میکی موس را می‌شناسند، اما ممکن است او را دوست نداشته باشند
[ترجمه ترگمان]برای نسلی که در پیکسار، شرکت DreamWorks و Nickelodeon animations (competitors دیزنی)بزرگ شد - این چیزی است که شبیه آن است: آن ها میکی ماوس را می شناسند اما ممکن است او را دوست نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Disney, which once dominated tween TV, has lost ground to Nickelodeon and is under pressure to broaden its viewership.
[ترجمه گوگل]دیزنی که زمانی بر تلویزیون تسلط داشت، جایگاه خود را در مقابل نیکلودئون باخت و تحت فشار است تا بینندگان خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]دیزنی که زمانی تحت سلطه تلویزیون بود، زمینی را برای Nickelodeon از دست داده و تحت فشار است تا بینندگان خود را وسعت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One is even called Addicting Games (www. addictinggames. com), and it is run by Viacom's Nickelodeon division, a company that has a clear interest in attracting the minds and mouse clicks of children.
[ترجمه گوگل]یکی حتی Addicting Games (www addictinggames com) نام دارد و توسط بخش Nickelodeon Viacom اداره می شود، شرکتی که علاقه آشکاری به جذب ذهن و کلیک ماوس کودکان دارد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها حتی بازی های addicting (www addictinggames com)، و توسط بخش Nickelodeon Viacom اداره می شود، شرکتی که علاقه روشنی به جذب ذهن و کلیک ماوس از کودکان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Keke Palmer is one of the highest paid teen TV actresses and is raking in an estimated $20, 000 an episode for her Nickelodeon show.
[ترجمه گوگل]کیک پالمر یکی از پردرآمدترین بازیگران زن تلویزیونی نوجوان است و برای سریال نیکلودئون خود هر قسمت 20000 دلار درآمد دارد
[ترجمه ترگمان]Keke پالمر یکی از گران ترین actresses تلویزیونی است که به طور تخمینی ۲۰ هزار دلار برای برنامه Nickelodeon جمع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• american television and cable network broadcasting children's programs
jukebox; inexpensive theatre

پیشنهاد کاربران

شبکه ی تلویزیونی آمریکایی که مخاطبانش معمولاً از کودکان ۶ ساله و نوجوانان ١۶ تا آخر تشکیل می شوند.
این شبکه در بین سال های 1990 تا 2000 در سرزمین های دیگری مانند اروپا، خاورمیانه، روسیه و آسیا گسترش یافت.
انیمیشن �باب اسفنجی شلوار مکعبی� محصول این شبکه است .

بپرس