nice touch

پیشنهاد کاربران

The phrase "a nice touch" ( or "nice touches" ) refers to a small but thoughtfulf detail that improves something, making it more complete, elegant, or enjoyable. It shows that care and attention have been paid to the finer points.
...
[مشاهده متن کامل]

1. In Hospitality & Service
English: "The complimentary mint on the pillow was a nice touch. "
فارسی: "نعناء رایگان روی بالشت، یک جزئیات دلپذیر بود. "
English: "They had handwritten welcome notes in the hotel room; such a nice touch. "
فارسی: "یادداشت های خوشآمدگویی دستنویس در اتاق هتل گذاشته بودند؛ چه توجه ظریفانه ای. "
2. In Design & Decoration
English: "The dark blue accent wall is a nice touch; it really brings the room together. "
فارسی: "دیوار آبی پررنگ، یک عنصر تکمیلی عالی است و واقعاً به اتاق نظم می دهد. "
English: "I love all the nice touches in this apartment, like the vintage light switches. "
فارسی: "همه ی این جزئیات ظریف در این آپارتمان را دوست دارم، مثلاً کلیدهای برق قدیمی. "
3. In Writing or a Speech
English: "The author's use of foreshadowing in the first chapter was a nice touch. "
فارسی: "استفاده نویسنده از foreshadowing در فصل اول، ظرافت ادبی خوبی بود. "
English: "Ending the presentation with that quote was a nice touch. It was very memorable. "
فارسی: "تمام کردن ارائه با آن نقل قول، پایان زیبایی بود و بسیار به یاد ماندنی شد. "
4. In Technology & Products
English: "The magnetic charging cable on this laptop is a nice touch that prevents accidents. "
فارسی: "کابل شارژ مغناطیسی این لپتاپ، یک قابلیت کاربردی هوشمندانه است که از آسیب جلوگیری می کند. "
English: "The phone's haptic feedback when you type is a really nice touch. "
فارسی: "بازخورد لمسی گوشی هنگام تایپ، واقعاً یک ویژگی ظریف و خوشایند است. "
5. In Food & Presentation
English: "Garnishing the dish with fresh pomegranate seeds was a nice touch. It added a pop of color and flavor. "
فارسی: "تزیین غذا با دانه های انار تازه، ظرافت زیبایی بود که هم رنگ به آن داد و هم طعم. "
English: "The chef added a hint of citrus zest to the sauce—a very nice touch. "
فارسی: "آشپز پوست مرکبات به سس اضافه کرده بود که یک نکته تکمیلی عالی محسوب می شد. "
- - -
Key Takeaways:
A nice touch: یک جزئیات دلپذیر / یک توجه ظریفانه / یک عنصر تکمیلی عالی
It implies thoughtfulness and attention to detail ( دقتنظر / توجه به جزئیات ) .
It is always a positive comment, indicating that something is better because of that small addition.

put a damper/ dampener on ( sth ) با معنای " دلسرد کردن، جلوگیری کردن، یا بازداشتن چیزی؛ کم کردن لذت، خوشایندی یا سرگرمی چیزی؛ سرکوب کردن، مهار کردن یا بی حس کننده یا کاستن از نشاط تاثیر بر چیزی داشتن" ، متضاد nice touch است ، مثال:
...
[مشاهده متن کامل]

The foul weather really put a damper on our picnic yesterday
هوای بد دیروز واقعاً پیک نیک ما را خراب کرد.

معادل پیشنهادی : ایول
Nice touch, that was a stroke of genius
وقتی یه نفر صحبت میکنه و کلمه ای یا عبارتی به حرفاش اضافه میکنه و طرف مقابلش میگه nice touch یعنی این یکیو خوب اومدی
بدان معنی که با این حرفت یا این کلمه ات موافقم سر صحبت هات
A 'nice touch' is an expression used to show approval or delight over a favourable detail. You will often hear this in response
...
[مشاهده متن کامل]

وقتی چیزی خیلی جالب و باحال باشد از این اسلنگ استفاده میکنند
اضافه کردن جزئیات به چیزی جهت بهتر شدن یا زیباتر شدن
( اصطلاح ) وقتی چیزی کوچک و غیر ضروری را به چیزی اضافه می کنند به آن Nice Touch می گویند. مثل دادن اشانتیون یا اضافه کردن جزیئات به چیزی.