• : تعریف: a booth or other place where newspapers and magazines are sold.
جمله های نمونه
1. There was a big newsstand behind the policemen, and he thought of buying a paper.
[ترجمه امل] یک دکه بزرگ پشت پلیس بود و او به فکر خریدن یک روزنامه افتاد
|
[ترجمه گوگل]یک دکه روزنامه فروشی بزرگ پشت پلیس ها بود و او به فکر خرید کاغذ افتاد [ترجمه ترگمان]یک کلاه بزرگ پشت سر پلیس بود، و به فکر خریدن یک روزنامه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. E Monthly magazine, and added newsstand distribution starting with the April issue.
[ترجمه گوگل]مجله E Monthly، و توزیع دکه روزنامه فروشی را با شروع شماره آوریل اضافه کرد [ترجمه ترگمان]مجله ماهانه E، و توزیع newsstand را با شماره ماه آوریل اضافه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Curio is $ 50 on the newsstand, $ 12 for a one-year subscription.
[ترجمه گوگل]Curio روی دکه روزنامه فروشی 50 دلار و برای اشتراک یک ساله 12 دلار است [ترجمه ترگمان]ماموگرافی ۵۰ دلار در the، ۱۲ دلار برای یک اشتراک یک ساله است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Is she also suing every newsstand that carries US Weekly?
[ترجمه گوگل]آیا او همچنین از هر دکه روزنامه فروشی که US Weekly دارد شکایت می کند؟ [ترجمه ترگمان]آیا او همچنین از هر newsstand که هفته نامه آمریکایی را حمل می کند شکایت کرده است؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There's also a hairdresser and a newsstand just off the lobby.
[ترجمه گوگل]یک آرایشگاه و یک دکه روزنامه فروشی نیز در نزدیکی لابی وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک آرایشگر و روزنامه فروشی در انتهای سالن ایستاده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You can buy it at newsstand.
[ترجمه گوگل]می توانید آن را از دکه روزنامه فروشی خریداری کنید [ترجمه ترگمان] میتونی دم روزنامه فروشی بخری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is one beside the newsstand.
[ترجمه گوگل]یکی کنار دکه روزنامه فروشی هست [ترجمه ترگمان]یکی کنار دکه روزنامه فروشی ایستاده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The newsstand a wide selection of newspapers and magazines.
[ترجمه گوگل]دکه روزنامه فروشی طیف گسترده ای از روزنامه ها و مجلات [ترجمه ترگمان]The The of a wide newspapers of of and and magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines magazines [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Strike period, entire France's newsstand is empty.
[ترجمه گوگل]دوره اعتصاب، کل دکه روزنامه فروشی فرانسه خالی است [ترجمه ترگمان]دوره حمله، کل newsstand فرانسه خالی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A person visits the newsstand to buy a recent edition of the New York Times.
[ترجمه گوگل]شخصی برای خرید نسخه اخیر نیویورک تایمز از دکه روزنامه فروشی بازدید می کند [ترجمه ترگمان]شخصی از the برای خرید یک نسخه جدید از نیویورک تایمز بازدید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I buy a magazine at a newsstand.
[ترجمه گوگل]من یک مجله از دکه روزنامه فروشی می خرم [ترجمه ترگمان] من یه مجله دم دکه می خرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Active room include sentry box, commercial pavilion, newsstand, gate booth, active board room and so on.
[ترجمه گوگل]اتاق فعال شامل جعبه نگهبانی، غرفه تجاری، دکه روزنامه فروشی، غرفه دروازه، اتاق هیئت فعال و غیره است [ترجمه ترگمان]اتاق فعال شامل جعبه نگهبانی، غرفه تجاری، newsstand، غرفه در گیت، اتاق هیات مدیره فعال و غیره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We have a large international newsstand and a gift shop on the first floor.
[ترجمه گوگل]ما یک دکه روزنامه فروشی بزرگ بین المللی و یک فروشگاه هدیه در طبقه اول داریم [ترجمه ترگمان]ما یک newsstand بین المللی بزرگ و یک مغازه هدیه در طبقه اول داریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. National newsstand buyers and subscribers should be getting it next week.
[ترجمه گوگل]خریداران و مشترکین دکه روزنامه فروشی ملی باید هفته آینده آن را دریافت کنند [ترجمه ترگمان]خریداران و مشترکین newsstand باید هفته آینده این کار را انجام دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We met at the newsstand . We both grabbed for the last Field and Stream.
[ترجمه گوگل]در دکه روزنامه فروشی با هم آشنا شدیم ما هر دو برای آخرین فیلد و استریم چنگ زدیم [ترجمه ترگمان]ما در newsstand ملاقات کردیم هر دوی ما برای آخرین بار به راه افتادیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دکه روزنامه فروشی (اسم)
newspaper stand, newsstand
روزنامه فروشی (اسم)
newsstand
انگلیسی به انگلیسی
• newspaper vending stand a news-stand is a movable stand or stall in the street or at a railway station from which newspapers are sold.
پیشنهاد کاربران
منظور از stand ، همون دکه هست. و کلمه news هم به معنی جدید یا روزانه ( اینجا به معنی روز نامه ) پس معنای کلی کلمه میشه دکه روزنامه فروشی، یا کیوسک روزنامه فروشی.
دکه روزنامه فروشی، جایی که روزنامه می فروشد
روزنامه فروشی. . . . . .
دکه روزنامه فروشی Why are you looking at the newsstand so carefully 🏡 چرا داری به دکه ی روزنامه فروشی این چنین با دقت نگاه می کنی؟