newsprint

/ˈnuːzˌprɪnt//ˈnjuːzprɪnt/

کاغذ کاهی، کاغذ ارزان (که برای روزنامه به کار می رود)، کاغذ روزنامه، ماشین چاپ روزنامه، طبع روزنامه، کاغذروزنامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a low-grade paper made from wood pulp and used mainly in newspapers.

جمله های نمونه

1. They get their hands covered in newsprint.
[ترجمه گوگل]آنها دست خود را با کاغذ روزنامه پوشانده اند
[ترجمه ترگمان]هر دو دست خود را در روزنامه چاپ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Acres of newsprint have been devoted to the issue.
[ترجمه گوگل]هکتارها کاغذ روزنامه به این موضوع اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان]Acres روزنامه به این مساله اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The format is A4 on newsprint, and is mainly black and white, with colour covers, keeping costs low.
[ترجمه گوگل]قالب A4 بر روی کاغذ روزنامه است و عمدتا سیاه و سفید است، با جلدهای رنگی، هزینه ها را پایین نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این فرمت A۴ در صفحه کاغذ است، و عمدتا سیاه و سفید است، با پوشش های رنگ، پایین نگهداشتن هزینه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are now drenched in newsprint and words.
[ترجمه گوگل]ما اکنون غرق در کاغذ روزنامه و کلمات هستیم
[ترجمه ترگمان]اکنون با طبع و کلمات خیس و بدل می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The light was too dim, the newsprint wavered, the words blurred together.
[ترجمه گوگل]نور خیلی کم بود، کاغذ روزنامه متزلزل شد، کلمات با هم محو شدند
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی تاریک بود، روزنامه لرزید و کلمات محو شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He scanned the newsprint greedily while his teeth sank into the bacon sandwich, the melted margarine dribbling over his fingers.
[ترجمه گوگل]در حالی که دندان هایش در ساندویچ بیکن فرو رفته بود، با حرص کاغذ روزنامه را اسکن کرد و مارگارین آب شده روی انگشتانش چکید
[ترجمه ترگمان]در حالی که دندان هایش در ساندویچ گوشت خوک فرو می ریخت، با حرص و ولع هر چه تمام تر روزنامه را بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ban on local sale of newsprint to Nasa Borba makes it necessary to import it from abroad at steep prices.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت فروش داخلی کاغذ روزنامه به ناسا بوربا، واردات آن را از خارج با قیمت های بالا ضروری می کند
[ترجمه ترگمان]ممنوعیت فروش محلی کاغذ روزنامه به Nasa Borba آن را ضروری می سازد تا آن را از خارج با قیمت های گزاف وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He felt as flammable as old newsprint.
[ترجمه گوگل]او به اندازه کاغذ روزنامه قدیمی احساس اشتعال داشت
[ترجمه ترگمان]همان قدر احساس می کرد که به اندازه یک روزنامه کهنه، قابل اشتعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lots of newsprint cut out and stuck on.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی کاغذ روزنامه بریده شده و چسبیده است
[ترجمه ترگمان]یک عالمه روزنامه بریده و کنده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Newsprint prices, the cost of excessive deficits will be issued.
[ترجمه گوگل]قیمت کاغذ روزنامه، هزینه کسری بیش از حد صادر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]با کاهش قیمت، هزینه کسری بیش از حد صادر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is no existing newsprint mill located in the Hebei area.
[ترجمه گوگل]هیچ کارخانه کاغذ روزنامه موجود در منطقه هبی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کارخانه کاغذ سازی موجود در منطقه Hebei وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In an era when books, movies, music, and newsprint are transmuting from atoms to bits, money remains irritatingly analog.
[ترجمه گوگل]در عصری که کتاب‌ها، فیلم‌ها، موسیقی و کاغذ روزنامه‌ها از اتم‌ها به بیت‌ها تبدیل می‌شوند، پول به‌طور آزاردهنده‌ای آنالوگ باقی می‌ماند
[ترجمه ترگمان]در دوره ای که کتاب ها، فیلم ها، موسیقی، و کاغذ روزنامه از اتم گرفته تا بیت ها است، پول همچنان آنالوگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mainly for Offset Paper, Coated Paper, newsprint, and so do monochrome or multicolor overlay printing.
[ترجمه گوگل]عمدتاً برای کاغذ افست، کاغذ پوشش داده شده، کاغذ روزنامه، و به همین ترتیب چاپ تک رنگ یا چند رنگ روی هم انجام می شود
[ترجمه ترگمان]به طور عمده برای کاغذ Offset، کاغذ روکش، کاغذ روزنامه، و به همین ترتیب حروف تک رنگ یا multicolor اورلی چاپ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Specifically, newsprint, paper, paper of dot gain the maximum value of newsprint, bond paper is minimal.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، کاغذ روزنامه، کاغذ، کاغذ نقطه به دست آوردن حداکثر ارزش کاغذ روزنامه، کاغذ اوراق قرضه حداقل است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، کاغذ روزنامه، کاغذ، کاغذ نقطه به دست آوردن حداکثر ارزش روزنامه، کاغذ ضمانت حداقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The author chose two antidumping cases, Newsprint and Copperplate paper, to analyze.
[ترجمه گوگل]نویسنده دو مورد آنتی دامپینگ، کاغذ روزنامه و کاغذ مسی را برای تجزیه و تحلیل انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]مولف دو مورد antidumping، newsprint و copperplate را برای تجزیه و تحلیل انتخاب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cheap paper used mainly for printing newspapers (often made of recycled materials)
newsprint is the cheap paper on which newspapers are printed.

پیشنهاد کاربران

بپرس