newsletter

/ˈnuːzˌletər//ˈnjuːzletə/

خبرنامه، نودادنامه (که اخبار زمینه ی به خصوصی را برای مشتریان ارائه می دهد)، بولتن خبری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an informational letter or small newspaper directed to a special audience, as of employees, members of an organization, or subscribers.

جمله های نمونه

1. The newsletter was printed towards the end of June in readiness for mailing.
[ترجمه گوگل]این خبرنامه در اواخر ماه ژوئن برای ارسال به صورت پستی چاپ شد
[ترجمه ترگمان]این خبرنامه در اواخر ماه ژوئن برای ارسال پست به چاپ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We can't publish the newsletter like this - it's full of misprints.
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم خبرنامه را به این شکل منتشر کنیم - این خبرنامه پر از اشتباه چاپی است
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم روزنامه ای مثل این را منتشر کنیم - این پر از غلط های چاپی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The newsletter gives an update on current activities.
[ترجمه گوگل]خبرنامه به روز رسانی در مورد فعالیت های جاری می دهد
[ترجمه ترگمان]این خبرنامه به روز رسانی فعالیت های فعلی را به روزرسانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our sailing club produces a monthly newsletter.
[ترجمه گوگل]باشگاه قایقرانی ما یک خبرنامه ماهانه تولید می کند
[ترجمه ترگمان] باشگاه قایقرانی ما خبرنامه ماهیانه تولید میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A regular newsletter keeps people in touch with local events.
[ترجمه گوگل]یک خبرنامه منظم مردم را با رویدادهای محلی در تماس نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]یک خبرنامه بطور منظم مردم را در ارتباط با رویداده ای محلی نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The weekly newsletter is mailed to women all over the country.
[ترجمه گوگل]خبرنامه هفتگی برای زنان سراسر کشور پست می شود
[ترجمه ترگمان]این خبرنامه هفتگی برای زنان سراسر کشور ارسال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The society publishes a newsletter three times a year.
[ترجمه گوگل]انجمن سه بار در سال یک خبرنامه منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]جامعه یک خبرنامه سه بار در سال منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We shoved a copy of the newsletter beneath their door.
[ترجمه گوگل]ما یک نسخه از خبرنامه را زیر درب آنها انداختیم
[ترجمه ترگمان]یک نسخه از روزنامه را زیر در آن ها هل دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One final suggestion: The Atlanta Advantage newsletter remains an excellent source for updated information.
[ترجمه گوگل]یک پیشنهاد نهایی: خبرنامه Atlanta Advantage منبع عالی برای اطلاعات به روز است
[ترجمه ترگمان]یک پیشنهاد نهایی: خبرنامه مزیت آتلانتا، منبع عالی برای اطلاعات به روز شده باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It will publish a bi-monthly newsletter.
[ترجمه گوگل]هر دو ماه یک خبرنامه منتشر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این روزنامه خبرنامه دو ماهانه را منتشر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They produce a newsletter about their internships.
[ترجمه گوگل]آنها یک خبرنامه در مورد دوره های کارآموزی خود تهیه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک خبرنامه در مورد دوره انترنی خود تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jurgen sends out sample issues of the newsletter for $
[ترجمه گوگل]یورگن نمونه شماره های خبرنامه را به قیمت دلار می فرستد
[ترجمه ترگمان](یورگن issues)مجموعه نمونه از خبرنامه ها را به قیمت دلار ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many also issue a monthly newsletter giving investment advice.
[ترجمه گوگل]بسیاری نیز یک خبرنامه ماهانه برای مشاوره سرمایه گذاری صادر می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها خبرنامه ماهانه را منتشر می کنند که به آن ها توصیه سرمایه گذاری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short informational periodical that is usually distributed to the members of an interest group
a newsletter is a printed sheet or small magazine containing information about an organization that is sent regularly to its members.

پیشنهاد کاربران

خبرنامه. بولتن خبری
مثال:
the newsletter will keep you up to date
خبرنامه تو را به روز نگه خواهد داشت.
نودادنامه . خبرنامه
خبرنامه
گزارش کار

بپرس