1. The newscaster was in competition with ten others for the job.
[ترجمه گوگل]گوینده خبر برای این کار با ده نفر دیگر رقابت می کرد
[ترجمه ترگمان]newscaster با ده نفر دیگر برای این کار در مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]newscaster با ده نفر دیگر برای این کار در مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. To my surprise, the newscaster actually turned away from me and had the camera point at the banner.
[ترجمه گوگل]در کمال تعجب، گوینده خبر در واقع از من دور شد و دوربین را روی بنر گرفت
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، گوینده اخبار در حقیقت از من دور شد و دوربین را به نشانه تایید تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، گوینده اخبار در حقیقت از من دور شد و دوربین را به نشانه تایید تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The newscaster is cuter in person than on the tube.
[ترجمه گوگل]گوینده خبر به صورت شخصی زیباتر از تیوپ است
[ترجمه ترگمان]گوینده اخبار گوینده اخبار گوینده اخبار جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوینده اخبار گوینده اخبار گوینده اخبار جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He became the most high-profile newscaster in Britain when he made his debut as the programme's anchorman.
[ترجمه گوگل]او با اولین حضور خود به عنوان مجری برنامه، به سرشناس ترین گوینده خبر در بریتانیا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او اولین newscaster را به عنوان anchorman برنامه در بریتانیا انجام داد، او به high - در بریتانیا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او اولین newscaster را به عنوان anchorman برنامه در بریتانیا انجام داد، او به high - در بریتانیا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A handsome male newscaster entered the room on the screen, providing sound, stimulating company.
[ترجمه گوگل]یک گوینده خبر مرد خوش تیپ وارد اتاق روی صفحه شد و صدایی را ارائه داد و همراهی کرد
[ترجمه ترگمان]گوینده مرد خوش قیافه ای روی صفحه تلویزیون وارد اتاق شد و یک شرکت جذاب و هیجان انگیز را ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوینده مرد خوش قیافه ای روی صفحه تلویزیون وارد اتاق شد و یک شرکت جذاب و هیجان انگیز را ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This woman could be a newscaster.
[ترجمه گوگل]این زن می تواند گوینده خبر باشد
[ترجمه ترگمان] این زن میتونه اخبار گو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این زن میتونه اخبار گو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That TV newscaster always signs off by saluting.
[ترجمه گوگل]آن گوینده اخبار تلویزیون همیشه با سلام دادن امضا می کند
[ترجمه ترگمان] اون تلویزیون همیشه با سلام دادن به تلویزیون اشاره میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون تلویزیون همیشه با سلام دادن به تلویزیون اشاره میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. John: Did you every try being a newscaster?
[ترجمه گوگل]جان: آیا شما هر بار سعی کردید گوینده اخبار باشید؟
[ترجمه ترگمان]آیا شما سعی کردید که گوینده اخبار گو باشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا شما سعی کردید که گوینده اخبار گو باشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That newscaster that got beat up by the cops.
[ترجمه گوگل]آن گوینده خبر که توسط پلیس کتک خورد
[ترجمه ترگمان]اون newscaster که توسط پلیس ها کتک خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون newscaster که توسط پلیس ها کتک خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. North Korea's state television newscaster announced such propaganda will not be tolerated.
[ترجمه گوگل]گوینده اخبار تلویزیون دولتی کره شمالی اعلام کرد که چنین تبلیغاتی قابل تحمل نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی تلویزیون دولتی کره شمالی اعلام کرد که چنین تبلیغاتی تحمل نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلویزیون دولتی تلویزیون دولتی کره شمالی اعلام کرد که چنین تبلیغاتی تحمل نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That newscaster is a showboat, she wants to be on camera all the time.
[ترجمه گوگل]آن گوینده خبر یک قایق نمایشی است، او می خواهد همیشه جلوی دوربین باشد
[ترجمه ترگمان]آن گوینده اخبار showboat است و می خواهد همیشه در دوربین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن گوینده اخبار showboat است و می خواهد همیشه در دوربین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The newscaster said that he would update the news report every half hour.
[ترجمه گوگل]گوینده خبر گفت هر نیم ساعت یکبار گزارش خبری را به روز می کند
[ترجمه ترگمان]گوینده اخبار گفت که هر نیم ساعت گزارش اخبار را به روز خواهد رسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوینده اخبار گفت که هر نیم ساعت گزارش اخبار را به روز خواهد رسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Linda saw my tape and got me a job as a newscaster.
[ترجمه گوگل]لیندا نوار من را دید و برای من شغلی به عنوان گوینده خبر پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]لیندا نوار منو دید و به عنوان یه خبرنگار کار برام پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لیندا نوار منو دید و به عنوان یه خبرنگار کار برام پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And we sit watching our TVs while some local newscaster tell us that today we had fifteen homicides and sixty-three violent crimes.
[ترجمه گوگل]و ما به تماشای تلویزیون خود می نشینیم در حالی که یکی از گویندگان اخبار محلی به ما می گوید که امروز پانزده قتل و شصت و سه جنایت خشونت آمیز داشتیم
[ترجمه ترگمان]و ما نشستیم و تلویزیون ما را تماشا کردیم در حالی که اخبار پخش اخبار محلی به ما می گفت که امروز ما پانزده تا قتل و شصت و سه جنایت سخت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و ما نشستیم و تلویزیون ما را تماشا کردیم در حالی که اخبار پخش اخبار محلی به ما می گفت که امروز ما پانزده تا قتل و شصت و سه جنایت سخت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He has adopted the accent of a Second World War newscaster.
[ترجمه گوگل]او لهجه گوینده اخبار جنگ جهانی دوم را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان] اون لهجه یه گوینده اخبار جهانی دوم رو به فرزندی قبول کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون لهجه یه گوینده اخبار جهانی دوم رو به فرزندی قبول کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید