newscast

/ˈnuːzˌkæst//ˈnjuːzkɑːst/

معنی: اخبار رادیویی یا تلویزیونی، خبر پراکندن
معانی دیگر: (رادیو و تلویزیون) پخش اخبار، پخش نودادها، برنامه ی خبری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: newscaster (n.)
• : تعریف: a news broadcast on television or radio.

جمله های نمونه

1. dan rather anchored the newscast
دان راتر سرپرستی گزارش اخبار را به عهده داشت.

2. Many features of the newscast help the anchor to establish the impression of control.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ویژگی های پخش خبر به گوینده کمک می کند تا تصور کنترل را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ویژگی های the به لنگر کمک می کنند تا تاثیر کنترل را ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or that any newscast or print publication has room to or should present every shard of information it gathers on every story?
[ترجمه گوگل]یا اینکه هر نشریه خبری یا چاپی جایی برای ارائه تکه اطلاعاتی که جمع آوری می کند در هر مطلبی دارد یا باید ارائه کند؟
[ترجمه ترگمان]یا اینکه هر نشریه newscast یا چاپ آن اتاق دارد یا باید هر تکه از اطلاعاتی را که در هر داستان جمع می کند ارائه کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They deliver a newscast that lacks the jingoism of its many competitors.
[ترجمه گوگل]آنها یک برنامه خبری ارائه می کنند که فاقد ژانگویسم رقبای بسیاری است
[ترجمه ترگمان]آن ها یک newscast را تحویل می دهند که فاقد jingoism بسیاری از رقبای خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The style of the newscast is often molded by the writing.
[ترجمه گوگل]سبک پخش اخبار غالباً توسط نوشته ها شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]سبک of اغلب با نوشتن شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the meat and potatoes of the newscast is the gathering, preparing, and presentation of the news.
[ترجمه گوگل]اما گوشت و سیب زمینی خبر گردآوری و تهیه و ارائه خبر است
[ترجمه ترگمان]اما گوشت و سیب زمینی of جمع آوری، آماده سازی و ارائه اخبار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An anchor coordinates a newscast in which several correspondents give reports.
[ترجمه گوگل]یک مجری یک برنامه خبری را هماهنگ می کند که در آن چندین خبرنگار گزارش می دهند
[ترجمه ترگمان]یک لنگر در دستگاه مختصات وجود دارد که در آن تعدادی از خبرنگاران گزارش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To narrate or coordinate ( a newscast ).
[ترجمه گوگل]برای روایت یا هماهنگی (یک خبر)
[ترجمه ترگمان]روایت یا مختصات (a newscast)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A recording of a newscast, talk show or other oral presentation originally generated via the radio.
[ترجمه گوگل]ضبط یک برنامه خبری، برنامه گفتگو یا سایر ارائه شفاهی که در اصل از طریق رادیو تولید شده است
[ترجمه ترگمان]ثبت یک نمایش، نمایش و یا ارائه شفاهی دیگر که در اصل از طریق رادیو تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A television reporter shoots a newscast in a hotel parking lot near Morehead City, North Carolina, as Hurricane Irene comes ashore August 2
[ترجمه گوگل]یک خبرنگار تلویزیونی در پارکینگ هتلی در نزدیکی مورهد سیتی، کارولینای شمالی، در حالی که طوفان آیرین در 2 آگوست به ساحل می رسد، یک برنامه خبری را شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]یک گزارشگر تلویزیونی در روز ۲ اوت در یک پارکینگ هتل در نزدیکی Morehead سیتی، کارولینای شمالی، به راه می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The newspaper must be printed on time, the newscast must go on the air, and mistakes cannot be allowed to go through.
[ترجمه گوگل]روزنامه باید به موقع چاپ شود، خبر باید روی آنتن برود و نمی توان اجازه داد اشتباهات از بین برود
[ترجمه ترگمان]روزنامه باید به موقع چاپ شود، newscast باید به هوا بروند، و اشتباه ات نمی توانند عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the newscast, the way a target was hit by the air-to-air missile fired by a J-10 fighter aircraft and exploded looks almost identical to a cinema scene from the Hollywood film Top Gun.
[ترجمه گوگل]در این خبر، نحوه اصابت موشک هوا به هوای شلیک شده توسط هواپیمای جنگنده J-10 به یک هدف و منفجر شدن آن تقریباً شبیه صحنه سینما از فیلم هالیوودی تاپ گان است
[ترجمه ترگمان]در the، هدف موشک زمین به هوا از سوی هواپیمای جنگنده J - ۱۰ مورد اصابت قرار گرفت و تقریبا شبیه به صحنه سینما از تفنگ Top هالیوود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The 24 hour newscast was known for reporting developing news around the globe.
[ترجمه گوگل]پخش خبری 24 ساعته به گزارش اخبار در حال توسعه در سراسر جهان معروف بود
[ترجمه ترگمان]۲۴ ساعته newscast برای گزارش اخبار در حال توسعه در سراسر دنیا معروف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They watch as a television newscast reports that the candidate is still alive.
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان یک برنامه تلویزیونی گزارش می دهند که نامزد هنوز زنده است
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان یک تلویزیون تماشا می کنند که گزارش ها حاکی از آن است که این کاندیدا هنوز زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Foreign Newscast is on Page
[ترجمه گوگل]پخش اخبار خارجی در صفحه است
[ترجمه ترگمان]سیاست خارجی در صفحه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اخبار رادیویی یا تلویزیونی (اسم)
newscast

خبر پراکندن (فعل)
newscast

انگلیسی به انگلیسی

• news broadcast on radio or television
a newscast is a programme on radio or television that gives information about recent events in the world; used in american english.

پیشنهاد کاربران

گزارش/خبر/برنامه ی رادیویی یا تلویزیونی درباره ی تازه ترین و آخرین رویدادهای جهان
( در انگلیسیِ امریکایی )
پخشِ خبر/اخبار

بپرس