new wave

/ˈnuːˈweɪv//njuːweɪv/

(هنر و ادبیات و امور فرهنگی) موج جدید، جنبش نوین، مکتب تازه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (sometimes cap.) any of various new movements or styles that depart radically from established ones, esp. in the arts or popular culture.

جمله های نمونه

1. The government is facing a new wave of opposition in the form of a student strike.
[ترجمه گوگل]دولت با موج جدیدی از مخالفت ها در قالب اعتصاب دانشجویی مواجه است
[ترجمه ترگمان]دولت با موج جدیدی از مخالفت در شکل اعتصاب دانشجویی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The current new wave of technology should prove an economic elixir.
[ترجمه گوگل]موج جدید فناوری فعلی باید یک اکسیر اقتصادی را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]موج جدید تکنولوژی باید اکسیر اقتصادی را ثابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The increase in fees sparked a new wave of student unrest.
[ترجمه گوگل]افزایش شهریه ها موج جدیدی از ناآرامی دانشجویان را به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها باعث ایجاد موج جدیدی از ناآرامی های دانشجویی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There has been a new wave of bombings since the peace talks broke down.
[ترجمه گوگل]از زمان شکست مذاکرات صلح، موج جدیدی از بمباران ها به راه افتاده است
[ترجمه ترگمان]از زمانی که مذاکرات صلح قطع شد، موج جدیدی از بمب گذاری ها وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new wave of job losses is expected this year.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود موج جدیدی از از دست دادن مشاغل در سال جاری رخ دهد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که در سال جاری موج جدیدی از خسارت های شغلی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Norris is considered part of the new wave of Native American participation in Arizona politics.
[ترجمه گوگل]نوریس بخشی از موج جدید مشارکت بومیان آمریکا در سیاست آریزونا محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]نوریس بخشی از موج جدید مشارکت بومیان آمریکا در سیاست آریزونا محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Read in studio Scientists have developed a new wave machine which could save hundreds of homes threatened by the sea.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید دانشمندان دستگاه موج جدیدی ساخته اند که می تواند صدها خانه در معرض خطر دریا را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]مطالعه در استودیو دانشمندان یک ماشین موج جدیدی را ایجاد کرده اند که می تواند صدها خانه تهدید شده توسط دریا را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After each new wave of immigrants became enfranchised, they began electing people of their own background(Sentence dictionary), she said.
[ترجمه گوگل]او گفت، پس از اینکه هر موج جدیدی از مهاجران از حق رای برخوردار شد، آنها شروع به انتخاب افرادی با پیشینه خودشان کردند (فرهنگ جمله ها)
[ترجمه ترگمان]او گفت پس از اینکه هر موج جدیدی از مهاجران به آزادی تبدیل شد، آن ها شروع به انتخاب افراد سابقه خود (فرهنگ لغت)کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jaguar's new wave of optimism will need to endure.
[ترجمه گوگل]موج جدید خوش بینی جگوار باید دوام بیاورد
[ترجمه ترگمان]موج جدیدی از خوش بینی جگوار باید تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The U. S. has always adjusted to each new wave of immigrants.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده همیشه با هر موج جدید مهاجران سازگار شده است
[ترجمه ترگمان]U اس همواره با موج جدیدی از مهاجران سازگار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Security chiefs fear a new wave of terrorist bombings.
[ترجمه گوگل]روسای امنیتی از موج جدیدی از بمب گذاری های تروریستی بیم دارند
[ترجمه ترگمان]روسای امنیتی از موج جدیدی از بمب گذاری های تروریستی می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new wave of pro-independence demonstrations began in earnest in late 198
[ترجمه گوگل]موج جدیدی از تظاهرات طرفدار استقلال به طور جدی در اواخر سال 198 آغاز شد
[ترجمه ترگمان]موج جدیدی از تظاهرات طرفدار استقلال در اواخر دهه ۱۹۸ شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And each new wave of immigrants gives new targets to old prejudices.
[ترجمه گوگل]و هر موج جدید مهاجران اهداف جدیدی را به تعصبات قدیمی می دهد
[ترجمه ترگمان]و هر موج جدیدی از مهاجران اهداف جدیدی را نسبت به تعصبات قدیمی ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A new wave of talking spread through the crowd.
[ترجمه گوگل]موج جدیدی از صحبت ها در میان جمعیت پخش شد
[ترجمه ترگمان]موج جدیدی از صحبت در میان جمعیت پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The publication of his results has inspired a new wave of research.
[ترجمه گوگل]انتشار نتایج او الهام بخش موج جدیدی از تحقیقات است
[ترجمه ترگمان]انتشار نتایج او الهام بخش موج جدیدی از تحقیقات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] موج نو
[کامپیوتر] نیو ویو

انگلیسی به انگلیسی

• new mode or style, reoccurring upsurge
a new wave is a movement in art, music, or film, which introduces new ideas instead of following traditional ones.

پیشنهاد کاربران

new wave ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: موج نو
تعریف: نهضتی سینمایی در دهۀ 1950 در فرانسه که چند منتقد - فیلم‏ساز جوان آن را بنیان گذاشتند و فیلم هایی ارزان با نگاهی انتقادی به سینمای کلاسیک فرانسه‏ تولید کردند؛ بعداً برخی دیگر از کشورها، به ویژه انگلستان و آلمان، با تأثیرپذیری از این الگو جنبش مشابهی ایجاد کردند و اغلب نام موج نو بر خود نهادند
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس