1. Party activists in New Hampshire rejoiced that the presidential campaign had finally started.
[ترجمه گوگل]فعالان حزبی در نیوهمپشایر از اینکه بالاخره مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آغاز شد، خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]فعالان حزب در نیوهمپشایر از اینکه مبارزات انتخاباتی در نهایت شروع شد خوشحال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His presidential hopes suffered a fatal blow in New Hampshire.
[ترجمه گوگل]امیدهای او برای ریاست جمهوری در نیوهمپشایر ضربه مهلکی خورد
[ترجمه ترگمان]امیدهای ریاست جمهوری او در نیوهمپشایر دچار ضربه ای مهلک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Alexander has been stumping in New Hampshire.
[ترجمه گوگل]الکساندر در نیوهمپشایر در حال لگد زدن بوده است
[ترجمه ترگمان]اسکندر از نیو Hampshire عبور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Those words of my New Hampshire neighbor seem to mock my trivial but obstinate frustration.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این سخنان همسایه نیوهمپشایر من را به سخره می گیرد
[ترجمه ترگمان]اون کلمات از همسایه New من به نظر می رسه که فقط نا امید my
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. New Hampshire, with a population of only 1 million, has long had a disproportionate influence on presidential politics.
[ترجمه گوگل]نیوهمپشایر، با جمعیتی تنها یک میلیون نفر، مدتهاست که نفوذ نامتناسبی بر سیاست ریاست جمهوری داشته است
[ترجمه ترگمان]نیو همپشایر با جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر، تاثیر زیادی در سیاست ریاست جمهوری داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The big winner in New Hampshire is, of course, President Clinton.
[ترجمه گوگل]برنده بزرگ در نیوهمپشایر، البته رئیس جمهور کلینتون است
[ترجمه ترگمان]برنده بزرگ در نیو همپشایر، البته، رئیس جمهور کلینتون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Every New Hampshire presidential primary is one for the history books.
[ترجمه گوگل]هر دوره مقدماتی ریاست جمهوری نیوهمپشایر یکی برای کتاب های تاریخ است
[ترجمه ترگمان]هر مقام ریاست جمهوری نیوهمپشایر یکی از کتاب های تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He grew up in New Hampshire, a cherubic child with cheeks like Freestone peaches.
[ترجمه گوگل]او در نیوهمپشایر بزرگ شد، کودکی کروبی با گونه هایی مانند هلوهای فریستون
[ترجمه ترگمان]او در نیوهمپشایر بزرگ شد، یک بچه کوچک و cherubic که گونه هایش مثل هلو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nothing they heard from New Hampshire gave them reason to relent in the slightest.
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی که از نیوهمپشایر شنیده بودند به آنها دلیلی نمی داد که کوچکترین تسلیم شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز از نیو همپشایر خبری به آن ها نرسیده بود که باعث می شد ذره ای از این جا نرم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 1679 the territory of New Hampshire was carved out of it, and was established as a separate colony.
[ترجمه گوگل]در سال 1679 قلمرو نیوهمپشایر از آن کنده شد و به عنوان یک مستعمره جداگانه تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۷۹ حوزه نیو Hampshire از آن ساخته شد و به عنوان یک مستعمره جداگانه تاسیس گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lamar Alexander, who finished third in New Hampshire.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر که در نیوهمپشایر سوم شد
[ترجمه ترگمان]Lamar اسکندر، که در نیوهمپشایر مقام سوم را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. New Hampshire is hardly a microcosm of the United States.
[ترجمه گوگل]نیوهمپشایر به سختی یک عالم کوچک از ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]نیو همپشایر تقریبا یک عالم کوچک از ایالات متحده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was in New Hampshire recently watching the Republican presidential candidates chase each other and potential primary voters around.
[ترجمه گوگل]من اخیراً در نیوهمپشایر بودم و شاهد تعقیب نامزدهای ریاست جمهوری جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری بودم
[ترجمه ترگمان]من اخیرا در نیوهمپشایر بودم و به نامزدهای ریاست جمهوری جمهوری خواه که یکدیگر را دنبال می کردند و به دنبال رای دهندگان اصلی بودند، نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But along the Interstate 91 corridor of New Hampshire and Vermont, fewer than 20 percent of such patients have lumpectomies.
[ترجمه گوگل]اما در امتداد کریدور بین ایالتی 91 نیوهمپشایر و ورمونت، کمتر از 20 درصد از این بیماران لامپکتومی دارند
[ترجمه ترگمان]اما در امتداد بزرگراه میان ایالتی ۹۱ از نیو همپشایر و ورمونت، کم تر از ۲۰ درصد از این بیماران دچار مشکل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید