new deal

/ˈnuːˈdiːl//njuːdiːl/

(امریکا)، حکومت فرانکلین روزولت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: New Dealer (n.)
• : تعریف: the political and economic policies of the administration of President Franklin Delano Roosevelt, focusing primarily on helping the United States recover from the Great Depression.

جمله های نمونه

1. Management and unions have agreed a new deal on pay and productivity.
[ترجمه گوگل]مدیریت و اتحادیه‌ها با توافق جدیدی در زمینه پرداخت و بهره‌وری موافقت کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]مدیریت و اتحادیه ها با یک معامله جدید در زمینه پرداخت و بهره وری موافقت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Roosevelt's New Deal was criticized for its socialistic tendencies.
[ترجمه گوگل]نیو دیل روزولت به دلیل تمایلات سوسیالیستی اش مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]طرح جدید روزولت به خاطر تمایلات سوسیالیستی خود مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If elected, the party has promised a new deal for teachers.
[ترجمه گوگل]این حزب در صورت انتخاب شدن، قول معامله جدیدی برای معلمان داده است
[ترجمه ترگمان]اگر انتخاب شود، حزب به یک معامله جدید برای معلمان وعده داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new deal represents a major breakthrough for the company.
[ترجمه گوگل]قرارداد جدید نشان دهنده یک پیشرفت بزرگ برای این شرکت است
[ترجمه ترگمان]این قرارداد جدید نشان دهنده یک پیشرفت عمده برای این شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The prime minister promised farmers a new deal .
[ترجمه گوگل]نخست وزیر به کشاورزان وعده یک معامله جدید را داد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر به کشاورزان قول داد که معامله جدیدی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He also drew inspiration from Roosevelt's New Deal.
[ترجمه گوگل]او همچنین از نیو دیل روزولت الهام گرفت
[ترجمه ترگمان]او همچنین از دیل جدید روزولت اله ام گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Roosevelt's New Deal programme was an exercise in regulatory government and led to a major growth in regulation by administrative agencies.
[ترجمه گوگل]برنامه نیو دیل روزولت تمرینی در دولت نظارتی بود و منجر به رشد عمده در مقررات توسط سازمان های اداری شد
[ترجمه ترگمان]برنامه نیو دیل در روزولت یک ورزش در دولت تنظیمی بود و منجر به رشد عمده ای در مقررات توسط ادارات اجرایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The New Deal showed great ingenuity in designing public works schemes.
[ترجمه گوگل]نیو دیل نبوغ زیادی در طراحی طرح های کارهای عمومی نشان داد
[ترجمه ترگمان]\"دیل\" در طراحی برنامه های عمومی، از زیرکی فوق العاده ای برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His new deal, however, does not include clauses that would prevent him from leaving before the term is completed.
[ترجمه گوگل]با این حال، قرارداد جدید او شامل بندهایی نیست که مانع از خروج او قبل از اتمام دوره شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، قرارداد جدید او شامل شروطی نیست که مانع از ترک وی قبل از اتمام دوره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He came to Braun with the proposed new deal Tuesday morning, and an agreement was reached by early afternoon.
[ترجمه گوگل]او صبح سه شنبه با قرارداد جدید پیشنهادی به براون آمد و تا اوایل بعدازظهر به توافق رسید
[ترجمه ترگمان]صبح روز سه شنبه به همراه براون به خانه براون آمد و در اوایل بعد از ظهر به توافق رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clare's fund gets £90million from the new deal.
[ترجمه گوگل]صندوق کلر از قرارداد جدید 90 میلیون پوند دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]صندوق Clare ۹۰ میلیون پوند از این قرارداد جدید دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Will there be a new deal or will there be a strike?
[ترجمه گوگل]آیا قرارداد جدیدی وجود خواهد داشت یا اعتصابی رخ خواهد داد؟
[ترجمه ترگمان]آیا چیز تازه ای خواهد بود یا اعتصاب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tracing his political lineage to the New Deal and Great Society, he stood for higher spending on domestic programmes.
[ترجمه گوگل]او با دنبال کردن نسب سیاسی خود به نیو دیل و جامعه بزرگ، از هزینه های بالاتر برای برنامه های داخلی حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]با رد lineage سیاسی اش به \"نیو دیل\" و \"انجمن بزرگ\"، او برای مخارج بیشتر در برنامه های خانگی ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I ended up agreeing a new deal to stay.
[ترجمه گوگل]من در نهایت با یک قرارداد جدید برای ماندن موافقت کردم
[ترجمه ترگمان]من به توافق رسیدم که یه معامله جدید رو قبول کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If the New Deal is judged by its economic success alone, then the verdict must be a mixed one.
[ترجمه گوگل]اگر نیو دیل تنها بر اساس موفقیت اقتصادی آن مورد قضاوت قرار گیرد، آنگاه حکم باید ترکیبی باشد
[ترجمه ترگمان]اگر طرح جدید به تنهایی توسط موفقیت اقتصادی اش مورد قضاوت قرار گیرد، رای هیات منصفه باید ترکیبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• policies for economic improvement introduced in 1933 by u.s. president franklin d. roosevelt

پیشنهاد کاربران

به دوران حکومت و اموری و اصلاحاتی که در دوره فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا انجام شد میگن
نکته جالب اینه که بی ارتباط به مفهوم دیل ( deal ) ، دیلر ( dealer ) و بازی پوکر ( poker ) نیست
همونطوری که در بازی پوکر کارت ها تقسیم میشه و بازیکن مجبوره بازی رو با همون دست داده شده ادامه بده؛ در دوران روزولت هم از این اصطلاح و ترکیب آن با واژه new ( جدید ) به نوعی مفهوم بر زدن جدید کارت ها رو میرسونه که همون اصلاح نابرابری ها و نابسامانی هاست! [ تا حدودی یک نوع برنامه و شعار تبلیغاتی هم محسوب میشه] New Deal
...
[مشاهده متن کامل]

ساز و کار نو ، سیاست نو
نیودیل = برنامه های دولت روزولت
پیمان نوین

بپرس