neutropenia

جمله های نمونه

1. Patients with NR of AML, neutropenia or agranulocytosis, and long-term broad-spectrum anti-biotics usage are susceptible to IPFI.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به NR AML، نوتروپنی یا آگرانولوسیتوز، و استفاده طولانی مدت از آنتی بیوتیک های طیف وسیع، مستعد ابتلا به IPFI هستند
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به NR، neutropenia یا agranulocytosis، و استفاده طولانی مدت از طیف گسترده، مستعد IPFI هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Toxicity was primarily hematologic and involved neutropenia, thrombocytopenia and anemia.
[ترجمه گوگل]سمیت در درجه اول خونی بود و شامل نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی و کم خونی بود
[ترجمه ترگمان]Toxicity در درجه اول hematologic و neutropenia، thrombocytopenia و کم خونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The major toxic side effects were neutropenia, nausea, vomiting, mucositis, alopecia, arthralgia, myalgia and cardiac toxic reaction, but were tolerable.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی عمده سمی نوتروپنی، تهوع، استفراغ، موکوزیت، آلوپسی، آرترالژی، میالژی و واکنش سمی قلبی بود، اما قابل تحمل بود
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی اصلی سمی عبارتند از: neutropenia، تهوع، استفراغ، mucositis، alopecia، arthralgia، myalgia، myalgia و ایست قلبی، ولی قابل تحمل نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. OBJECTIVE To assess the clinical effectiveness of antibiotic combined therapy for febrile neutropenia an empirical treatment.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثربخشی بالینی درمان ترکیبی آنتی بیوتیک برای نوتروپنی تب دار یک درمان تجربی است
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای ارزیابی اثربخشی بالینی درمان ترکیبی antibiotic برای febrile یک درمان تجربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The most common grade 3/4 adverse events were thrombocytopenia (32%), mucositis (22%), neutropenia (22%), and anemia (18%).
[ترجمه گوگل]شایع ترین عوارض جانبی درجه 3/4 ترومبوسیتوپنی (32%)، موکوزیت (22%)، نوتروپنی (22%) و کم خونی (18%) بود
[ترجمه ترگمان]رایج ترین حوادث نامطلوب ۳ \/ ۳ thrombocytopenia (۳۲ درصد)، mucositis (۲۲ درصد)، neutropenia (۲۲ درصد)و کم خونی (۱۸ درصد)بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The groups did not differ in the incidence of loss, neutropenia, thrombocytopenia, hyperlipidemia, nausea, or anorexia.
[ترجمه گوگل]گروه ها در بروز از دست دادن، نوتروپنی، ترومبوسیتوپنی، هیپرلیپیدمی، حالت تهوع یا بی اشتهایی تفاوتی نداشتند
[ترجمه ترگمان]این گروه ها در موارد وقوع تلفات، neutropenia، thrombocytopenia، hyperlipidemia، تهوع یا anorexia تفاوت نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The most common grade 3 to 4 adverse events were radiation mucositis, radiation dermatitis, lymphopenia, and neutropenia.
[ترجمه گوگل]شایع ترین عوارض جانبی درجه 3 تا 4، موکوزیت پرتویی، درماتیت پرتویی، لنفوپنی و نوتروپنی بود
[ترجمه ترگمان]رایج ترین مرحله ۳ تا ۴ رویداد نامطلوب، تشعشع رادیواکتیو، درماتیت radiation، lymphopenia و neutropenia بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most common adverse events were fatigue, pyrexia, diarrhea, nausea, neutropenia, and peripheral neuropathy.
[ترجمه گوگل]شایع ترین عوارض جانبی خستگی، تب، اسهال، تهوع، نوتروپنی و نوروپاتی محیطی بود
[ترجمه ترگمان]رایج ترین حوادث نامطلوب عبارتند از خستگی، اسهال، اسهال، تهوع، تهوع و ناخوشی محیطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All patients taking clozapine are enrolled in a registry and monitored regularly, primarily to detect the deelopment of neutropenia and agranulocytosis .
[ترجمه گوگل]همه بیمارانی که کلوزاپین مصرف می کنند در یک رجیستری ثبت نام می شوند و به طور منظم تحت نظر قرار می گیرند، در درجه اول برای تشخیص پیشرفت نوتروپنی و آگرانولوسیتوز
[ترجمه ترگمان]همه بیمارانی که clozapine می کنند در یک ثبت ثبت نام کرده اند و به طور منظم تحت نظارت قرار می گیرند، در درجه اول برای تشخیص the of و agranulocytosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dose limting toxicity ( DLT ) was delayed diarrhea and neutropenia.
[ترجمه گوگل]سمیت محدودکننده دوز (DLT) اسهال و نوتروپنی را به تعویق انداخت
[ترجمه ترگمان]سمیت limting دوز (DLT)اسهال و neutropenia را به تاخیر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All patients taking clozapine are enrolled in a registry and monitored regularly, primarily to detect the development of neutropenia and agranulocytosis.
[ترجمه گوگل]تمام بیمارانی که کلوزاپین مصرف می کنند در یک رجیستری ثبت نام می شوند و به طور منظم تحت نظر قرار می گیرند، در درجه اول برای تشخیص ایجاد نوتروپنی و آگرانولوسیتوز
[ترجمه ترگمان]همه بیمارانی که clozapine می کنند در یک ثبت ثبت نام می کنند و به طور منظم نظارت می شوند تا توسعه of و agranulocytosis را شناسایی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All patients were less than and the majority presented with sepsis, diarrhea, ecthyma gangrenosum, and neutropenia.
[ترجمه گوگل]همه بیماران کمتر از و اکثریت با سپسیس، اسهال، اکتیما گانگرنوزوم و نوتروپنی بودند
[ترجمه ترگمان]همه بیماران کم تر از اکثر بیماران مبتلا به sepsis، اسهال، ecthyma gangrenosum و neutropenia بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal decrease in the number of white blood cells (esp. neutrophils) in the bloodstream (medicine)

پیشنهاد کاربران

neutropenia نوتروپنی، نوتروپنیا
کاهش غیرطبیعی نوتروفیلهای خون، کاهش نوتروفیلها، کاهش نتروفیلها
کمبود گلبول سفید

بپرس