1. Another such state is a neutron star.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از این حالت ها یک ستاره نوترونی است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از این حالات، یک ستاره نوترونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Despite such small size, a neutron star can contain as much mass as 500, 000 Earthsized planets.
[ترجمه گوگل]با وجود چنین اندازه کوچک، یک ستاره نوترونی می تواند جرمی به اندازه 500000 سیاره به اندازه زمین داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با وجود چنین سایز کوچک، یک ستاره نوترونی می تواند به اندازه ۵۰۰ سیاره بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In this context, a neutron star is effectively a single atomic nucleus.
[ترجمه گوگل]در این زمینه، یک ستاره نوترونی به طور موثر یک هسته اتمی است
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، یک ستاره نوترونی به طور موثر یک هسته واحد اتمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Structure of a pulsar — a rotating magnetic neutron star.
[ترجمه گوگل]ساختار یک تپ اختر - یک ستاره نوترونی مغناطیسی در حال چرخش
[ترجمه ترگمان]ساختار یک ستاره نوترونی چرخشی چرخان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is a neutron star and it is located in the Crab Nebula.
[ترجمه گوگل]این یک ستاره نوترونی است و در سحابی خرچنگ قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این ستاره یک ستاره نوترونی و در the Crab قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each pulsar or neutron star is the fast - rotating, dead heart of a once - massive star.
[ترجمه گوگل]هر تپ اختر یا ستاره نوترونی قلب سریع چرخان و مرده یک ستاره زمانی پرجرم است
[ترجمه ترگمان]هر ستاره نوترونی یا نوترون سرعت چرخش سریع، قلب مرده یک ستاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For example a pulsar is a rapidly spinning neutron star with a strong magnetic field.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال یک تپ اختر یک ستاره نوترونی به سرعت در حال چرخش با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه ترگمان]برای مثال a یک ستاره نوترونی چرخنده با میدان مغناطیسی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Does a neutron star represent the ultimate in compression?
[ترجمه گوگل]آیا یک ستاره نوترونی نشان دهنده نهایت فشرده سازی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک ستاره نوترونی نشان دهنده نهایی فشرده سازی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If the neutron star were near the centre of the galaxy, for example, and surrounded by an abundance of dark matter, then it would continue to accrete dark matter.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر ستاره نوترونی نزدیک مرکز کهکشان بود و توسط ماده تاریک فراوانی احاطه شده بود، آنگاه به انباشت ماده تاریک ادامه می داد
[ترجمه ترگمان]برای مثال اگر ستاره نوترونی نزدیک مرکز کهکشان قرار داشته باشد و با فراوانی ماده تاریک احاطه شده باشد، آن به accrete ماده تاریک ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If a core continues collapsing beyond the neutron star stage, it may become a black hole.
[ترجمه گوگل]اگر هسته ای به فروپاشی فراتر از مرحله ستاره نوترونی ادامه دهد، ممکن است به سیاهچاله تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک هسته به فروپاشی فراتر از مرحله ستاره نوترونی ادامه دهد، ممکن است به یک سیاهچاله تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The typical situation involves a loner neutron star that comes a little too close to an ordinary binary pair.
[ترجمه گوگل]وضعیت معمولی شامل یک ستاره نوترونی تنها است که کمی بیش از حد به یک جفت دوتایی معمولی نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]موقعیت معمولی شامل یک ستاره نوترونی منزوی است که کمی نزدیک به یک جفت دودویی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One teaspoonful of material from a neutron star would weigh a billion tonnes.
[ترجمه گوگل]یک قاشق چایخوری از مواد یک ستاره نوترونی یک میلیارد تن وزن دارد
[ترجمه ترگمان]یک teaspoonful ماده از یک ستاره نوترونی یک میلیارد تن وزن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A neutron star has a gravitational field strong enough to generate X-rays.
[ترجمه گوگل]یک ستاره نوترونی میدان گرانشی آنقدر قوی است که بتواند اشعه ایکس تولید کند
[ترجمه ترگمان]یک ستاره نوترونی به اندازه کافی قوی است که اشعه های ایکس تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At this point, a neutron star pair, or even a neutron star - hole pair, is formed.
[ترجمه گوگل]در این مرحله، یک جفت ستاره نوترونی یا حتی یک جفت ستاره نوترونی - سوراخ تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]در این نقطه یک جفت ستاره نوترونی یا حتی یک جفت ستاره نوترونی تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In each case, the neutron star is orbiting within the outer atmosphere of its supergiant companion.
[ترجمه گوگل]در هر مورد، ستاره نوترونی در اتمسفر بیرونی همدم ابرغول خود در حال گردش است
[ترجمه ترگمان]در هر مورد، ستاره نوترونی در حال چرخش در جو بیرونی مصاحب supergiant است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید