1. Helen, neutrally listening, anaesthetised by her state of uplift, thought that they nicely illustrated the condition of the place.
[ترجمه گوگل]هلن که بیطرفانه گوش میداد، بیهوش شده بود، فکر میکرد که آنها به خوبی وضعیت مکان را نشان میدهند
[ترجمه ترگمان]هلن، بی آن که با بی تفاوتی گوش می داد، با حالت بربلندی که از حالت بربلندی نشان می داد، فکر کرد که وضعیت محل را خوب نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هلن، بی آن که با بی تفاوتی گوش می داد، با حالت بربلندی که از حالت بربلندی نشان می داد، فکر کرد که وضعیت محل را خوب نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. More neutrally it is certainly true that the range of courses we offer continues to increase.
[ترجمه گوگل]بی طرف تر، مطمئناً درست است که دامنه دوره های ارائه شده ما همچنان در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]با بی تفاوتی بیشتر، این قطعا درست است که دامنه دوره هایی که ما ارائه می کنیم افزایش پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با بی تفاوتی بیشتر، این قطعا درست است که دامنه دوره هایی که ما ارائه می کنیم افزایش پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The sea cucumbers are neutrally buoyant, made up almost entirely of water.
[ترجمه گوگل]خیارهای دریایی به طور خنثی شناور هستند و تقریباً تماماً از آب تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی به طور ملایم شناور است و تقریبا به طور کامل از آب تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیار دریایی به طور ملایم شناور است و تقریبا به طور کامل از آب تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A pilot can make Alvin hover, neutrally buoyant.
[ترجمه گوگل]یک خلبان می تواند آلوین را شناور کند، شناور خنثی
[ترجمه ترگمان]یک خلبان می تواند Alvin را به طور ملایم شناور کند و به طور ملایم شناور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خلبان می تواند Alvin را به طور ملایم شناور کند و به طور ملایم شناور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thereon, whether the just principia is the neutrally 'political morality' for the contractual politics or a comprehensive moral doctrine will be the coming war in defense of natural law.
[ترجمه گوگل]بنابراین، چه اصل عادلانه «اخلاق سیاسی» بی طرف برای سیاست قراردادی باشد یا یک دکترین اخلاقی جامع، جنگ آینده در دفاع از قانون طبیعی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Thereon، اینکه آیا the ها اخلاق سیاسی بی طرفانه ای برای سیاست های قراردادی است یا یک دکترین جامع اخلاقی، جنگ آینده در دفاع از قانون طبیعی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Thereon، اینکه آیا the ها اخلاق سیاسی بی طرفانه ای برای سیاست های قراردادی است یا یک دکترین جامع اخلاقی، جنگ آینده در دفاع از قانون طبیعی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. With understanding or with condemnation or neutrally?
[ترجمه گوگل]با درک یا با محکومیت یا بی طرفانه؟
[ترجمه ترگمان]با درک و یا با محکومیت یا بی تفاوتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با درک و یا با محکومیت یا بی تفاوتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The wise person observes neutrally, allowing no acrimonious feelings to distort his perceptions of truth.
[ترجمه گوگل]فرد عاقل بی طرفانه مشاهده می کند و اجازه نمی دهد هیچ احساس تند و تیز ادراک او از حقیقت را تحریف کند
[ترجمه ترگمان]فرد خردمند به طور بی طرفانه ای را مشاهده می کند و اجازه می دهد که احساسات تند و تند و تند تند و زننده بازتاب او از حقیقت را تحریف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرد خردمند به طور بی طرفانه ای را مشاهده می کند و اجازه می دهد که احساسات تند و تند و تند تند و زننده بازتاب او از حقیقت را تحریف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Just observe neutrally and more importantly, realize that you can always change things later on down the road if they don't turn out the way you expected it.
[ترجمه گوگل]فقط نگاه خنثی داشته باشید و مهمتر از آن، بدانید که همیشه میتوانید بعداً در مسیر، چیزها را تغییر دهید، اگر آنطور که انتظار داشتید پیش نروند
[ترجمه ترگمان]تنها به طور بی طرفانه ای توجه کنید و از همه مهم تر، درک کنید که اگر مسیر مورد انتظار شما را تغییر ندهید، همیشه می توانید همه چیز را بعدا تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها به طور بی طرفانه ای توجه کنید و از همه مهم تر، درک کنید که اگر مسیر مورد انتظار شما را تغییر ندهید، همیشه می توانید همه چیز را بعدا تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I disagree with your view that science is neutrally taught.
[ترجمه گوگل]من با دیدگاه شما که علم به صورت بی طرف تدریس می شود مخالفم
[ترجمه ترگمان]من با این دیدگاه شما مخالفم که علم به طور بی طرفانه تدریس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من با این دیدگاه شما مخالفم که علم به طور بی طرفانه تدریس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When the wettability is neutrally and slightly water wet, the displacement efficiency is maximal.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ترشوندگی خنثی و کمی مرطوب با آب باشد، راندمان جابجایی حداکثر است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که wettability به طور بی طرفانه و کمی مرطوب باشد، بازده جابجایی بیشینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که wettability به طور بی طرفانه و کمی مرطوب باشد، بازده جابجایی بیشینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Our interest is in political theories that require neutrality, i. e., that are followed by acting neutrally in a principled way.
[ترجمه گوگل]علاقه ما به نظریههای سیاسی است که نیازمند بیطرفی هستند ه, که به دنبال آن بی طرفانه و اصولی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]علاقه ما در نظریه های سیاسی است که نیازمند بی طرفی هستند ای آن ها به طور بی طرفانه به روش اصولی دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاقه ما در نظریه های سیاسی است که نیازمند بی طرفی هستند ای آن ها به طور بی طرفانه به روش اصولی دنبال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Here's the important point: training ourselves to respond positively, or at least neutrally, will have the opposite effect.
[ترجمه گوگل]نکته مهم اینجاست: آموزش خودمان برای پاسخ مثبت یا حداقل خنثی، نتیجه معکوس خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]نکته مهم این است: آموزش دادن به خودمان برای پاسخ مثبت، یا به طور بی طرفانه، اثر معکوس خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته مهم این است: آموزش دادن به خودمان برای پاسخ مثبت، یا به طور بی طرفانه، اثر معکوس خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Social science of religion aims to describe and explain the religious phenomenon neutrally and accurately, that distinguishes from the interests of religions, states, and police.
[ترجمه گوگل]هدف علم اجتماعی دین توصیف و تبیین پدیده دینی به طور بی طرفانه و دقیق است که از منافع ادیان، دولت ها و پلیس متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]علوم اجتماعی مذهب با هدف توصیف و توضیح دقیق این پدیده مذهبی، به طور دقیق و دقیق، که از منافع مذاهب، ایالت ها و پلیس متمایز است، توضیح داده و توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علوم اجتماعی مذهب با هدف توصیف و توضیح دقیق این پدیده مذهبی، به طور دقیق و دقیق، که از منافع مذاهب، ایالت ها و پلیس متمایز است، توضیح داده و توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Censorship of opinions and points of view is not applied, however, content is intended to be pertinent, factual, notable, verifiable with cited sources, and neutrally presented.
[ترجمه گوگل]سانسور نظرات و نقطه نظرات اعمال نمی شود، با این حال، محتوا در نظر گرفته شده است مربوط، واقعی، قابل توجه، قابل تایید با منابع ذکر شده، و بی طرف ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]سانسور عقاید و نکات دیدگاه به کار گرفته نمی شود، با این حال، محتوای مورد نظر مربوط به منابع ذکر شده، قابل توجه، قابل رسیدگی با منابع ذکر شده و بی طرفانه ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سانسور عقاید و نکات دیدگاه به کار گرفته نمی شود، با این حال، محتوای مورد نظر مربوط به منابع ذکر شده، قابل توجه، قابل رسیدگی با منابع ذکر شده و بی طرفانه ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Before applying the utilitarian method, one must determine which institution can neutrally apply these steps with the interests of all stakeholders in mind.
[ترجمه گوگل]قبل از اعمال روش سودمندی، باید مشخص شود که کدام موسسه می تواند این مراحل را با در نظر گرفتن منافع همه ذینفعان به طور بی طرفانه اعمال کند
[ترجمه ترگمان]قبل از اعمال روش فایده، باید تعیین کرد که کدام موسسه می تواند به طور بی طرفانه این گام ها را با منافع تمام سهامداران در ذهن اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از اعمال روش فایده، باید تعیین کرد که کدام موسسه می تواند به طور بی طرفانه این گام ها را با منافع تمام سهامداران در ذهن اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید