1. The US is trying to neutralize the resolution in the UN Security Council.
[ترجمه گوگل]آمریکا در تلاش است تا قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده در تلاش است قطعنامه ای را در شورای امنیت سازمان ملل خنثی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You will need a special chemical to neutralize the acid.
[ترجمه گوگل]برای خنثی کردن اسید به یک ماده شیمیایی خاص نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]تو به یه ماده شیمیایی مخصوص برای خنثی کردن اسید نیاز داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Acids neutralize alkalis and vice versa.
[ترجمه گوگل]اسیدها قلیایی ها را خنثی می کنند و بالعکس
[ترجمه ترگمان]و بالعکس، alkalis و vice را خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The latest figures should neutralize the fears of inflation.
[ترجمه گوگل]آخرین ارقام باید ترس از تورم را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]آخرین ارقام باید ترس از تورم را خنثی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The increase in indirect taxation is intended to neutralize the reduction in income tax.
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات غیرمستقیم برای خنثی کردن کاهش مالیات بر درآمد در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات غیرمستقیم برای خنثی کردن کاهش مالیات بر درآمد در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lime was used to neutralize the acidity of the soil.
[ترجمه گوگل]برای خنثی کردن اسیدیته خاک از آهک استفاده شد
[ترجمه ترگمان]برای خنثی کردن the خاک عادت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Recent events have done much to neutralize the influence of the right-wing.
[ترجمه گوگل]رویدادهای اخیر کمک زیادی به خنثی کردن نفوذ جناح راست کرده است
[ترجمه ترگمان]حوادث اخیر بسیار برای خنثی کردن تاثیر جناح راست انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The priority was to neutralize the borderlands against the Whites and foreign intervention, to ensure the military security of the Republic.
[ترجمه گوگل]اولویت خنثی کردن سرزمین های مرزی در برابر سفیدها و مداخله خارجی، برای تضمین امنیت نظامی جمهوری بود
[ترجمه ترگمان]اولویت، خنثی کردن the علیه سفیدها و مداخله خارجی بود تا امنیت نظامی جمهوری را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Congress can try to neutralize new legislation by modifying it or delaying it.
[ترجمه گوگل]کنگره می تواند با اصلاح یا تأخیر در قوانین جدید، آن را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]کنگره می تواند با اصلاح آن یا به تاخیر انداختن آن، قانون جدید را خنثی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Oilers managed to neutralize the other team's defenses.
[ترجمه گوگل]نفتی ها موفق شدند خط دفاعی تیم مقابل را خنثی کنند
[ترجمه ترگمان]The موفق شدند سیستم دفاعی تیم دیگر را خنثی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It rested, inpart, on an ability to neutralize international pressures.
[ترجمه گوگل]تا حدی بر توانایی خنثی کردن فشارهای بین المللی استوار بود
[ترجمه ترگمان]این دستگاه بر روی توانایی خنثی کردن فشارهای بین المللی استراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You, then, should neutralize the Rita yourself -- with the most devastating weapon in your arsenal: pity.
[ترجمه گوگل]پس شما باید خودتان ریتا را خنثی کنید -- با مخرب ترین سلاح موجود در زرادخانه خود: حیف
[ترجمه ترگمان]پس تو باید ری تا ری تا رو از بین ببری - با قدرتمندترین اسلحه devastating
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The planes were on their way to neutralize any enemy submarines which might be lying in wait for us outside Bungo Strait.
[ترجمه گوگل]هواپیماها در راه بودند تا هر زیردریایی دشمن را که ممکن بود در خارج از تنگه بانگو در کمین ما باشد خنثی کنند
[ترجمه ترگمان]هواپیماها در راه خود برای خنثی کردن هر submarines که ممکن بود در خارج از تنگه Bungo منتظر ما باشند از بین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rising prices neutralize increased wages.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت ها افزایش دستمزدها را خنثی می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها، افزایش دستمزدها را خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In other words, the aim is to neutralize a troublesome feeling rather than to replace it with a positive feeling.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، هدف خنثی کردن یک احساس دردسرساز به جای جایگزینی آن با یک احساس مثبت است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، هدف خنثی کردن احساسات مزاحم به جای جایگزین کردن آن با احساس مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید