neurotropic


(دارای گرایش نسبت به بافت عصبی مانند برخی ویروس ها و زهرها) پی گرا، عصب گرا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: tending to enter or affect nerve tissue, as certain viruses.
مشابه: nervous

انگلیسی به انگلیسی

• having an affinity for nervous tissue

پیشنهاد کاربران

عصب گرا ( صفت ) : مربوط به باکتری ای که به اعصاب جذب و به آن حمله می کند

بپرس