neurosurgery

/ˈnjʊəroʊsɜːdʒəri//ˈnjʊərəʊsɜːdʒəri/

جراحی مغز و اعصاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: neurosurgical (adj.), neurosurgeon (n.)
• : تعریف: the branch of surgery specializing in the nervous system, esp. the brain and spinal cord.

جمله های نمونه

1. Maraire is in the fourth year of a neurosurgery residency at YaleNew Haven Hospital in Connecticut.
[ترجمه گوگل]Maraire در سال چهارم دستیاری جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان YaleNew Haven در کانکتیکات است
[ترجمه ترگمان]Maraire در چهارمین سال اقامت جراحی عصبی در بیمارستان YaleNew Haven در کانکتیکات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The utility model relates to a neurosurgery device, comprising a latex saccule and a working pipe.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک دستگاه جراحی مغز و اعصاب است که شامل یک ساکول لاتکس و یک لوله در حال کار است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک دستگاه عصبی، متشکل از یک لوله پلاستیکی و یک لوله کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: 120 cases of in - patients in neurosurgery department were randomized for the investigation.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 120 مورد از بیماران بستری در بخش جراحی مغز و اعصاب برای بررسی تصادفی انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۲۰ مورد از بیماران در بخش جراحی اعصاب برای تحقیقات تصادفی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I would get the neurosurgery resident down here.
[ترجمه گوگل]من رزیدنت جراحی مغز و اعصاب را اینجا می‌گیرم
[ترجمه ترگمان]من می خوام یه رزیدنت جراحی اعصاب اینجا پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Carlton Armstrong, a surgeon, specializing in neurosurgery.
[ترجمه گوگل]کارلتون آرمسترانگ، جراح متخصص در جراحی مغز و اعصاب
[ترجمه ترگمان]کارلتون آرمسترانگ، یک جراح که در جراحی عصبی تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Neurosurgery in Parkinson disease: A distressed mind in a repaired body?
[ترجمه گوگل]جراحی مغز و اعصاب در بیماری پارکینسون: ذهن پریشان در بدن ترمیم شده؟
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون (پارکینسون): یک ذهن آشفته در بدن تعمیر شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cerebrospinal fluid rhinorrhea is a disease involved in neurosurgery, otorhinolaryngology, and stomatology, which requires proper management due to its severe complications.
[ترجمه گوگل]رینوره مایع مغزی نخاعی یک بیماری درگیر در جراحی مغز و اعصاب، گوش و حلق و بینی و دهان و دندان است که به دلیل عوارض شدید آن نیاز به مدیریت صحیح دارد
[ترجمه ترگمان]rhinorrhea سیال cerebrospinal یک بیماری است که در جراحی عصبی، otorhinolaryngology و stomatology وجود دارد که به دلیل پیچیدگی های شدید آن نیازمند مدیریت مناسب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They skip high school and head straight for neurosurgery.
[ترجمه گوگل]آنها دبیرستان را رها می کنند و مستقیماً برای جراحی مغز و اعصاب می روند
[ترجمه ترگمان]آن ها از دبیرستان فارغ التحصیل می شوند و مستقیم به سمت جراحی عصبی می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the effect of acute normovolemic hemodilution (ANH) and autologous transfusion on the onset-duration-recovery profile of pipecuronium in patients undergoing neurosurgery.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی اثر همودیلوشن حاد نرمولولمیک (ANH) و انتقال اتولوگ بر روی مشخصات شروع-مدت- بهبودی پیپ کورونیوم در بیماران تحت جراحی مغز و اعصاب
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر of حاد normovolemic (ANH)و انتقال خون به حالت پس از مدت درمان of در بیمارانی که جراحی عصبی را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Currently, image checks have become an indispensable important link of neurosurgery disease diagnosis course.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بررسی تصویر به یک پیوند مهم ضروری در دوره تشخیص بیماری جراحی مغز و اعصاب تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، بررسی تصویر به یک ارتباط مهم و مهم تشخیص بیماری های عصبی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To explore the concept of the cavernous sinus and its microanatomy for providing anatomical bases for neurosurgery.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مفهوم سینوس کاورنوس و میکروآناتومی آن برای ارائه پایه های تشریحی برای جراحی مغز و اعصاب
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مفهوم سینوس حفره ای و microanatomy آن برای ارائه مبانی تشریحی برای جراحی عصبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OBJECT: The repair of dural defects is controversial in contemporary neurosurgery.
[ترجمه گوگل]هدف: ترمیم نقایص دورال در جراحی مغز و اعصاب معاصر بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]OBJECT: ترمیم نقص های سخت شامه در جراحی عصبی معاصر بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods Retrospective analyse clinical data of 87 cases patients in neurosurgery with MSOF.
[ترجمه گوگل]MethodsRetrospective تجزیه و تحلیل داده های بالینی 87 مورد بیمار در جراحی مغز و اعصاب با MSOF
[ترجمه ترگمان]روش های retrospective داده های بالینی ۸۷ مورد را در بخش جراحی عصبی با MSOF آنالیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Odjective: To explore the effect of the nursing quality for setting up unattended severe ward neurosurgery.
[ترجمه گوگل]موضوع: بررسی تأثیر کیفیت پرستاری برای راه اندازی جراحی مغز و اعصاب بخش شدید بدون مراقبت
[ترجمه ترگمان]Odjective: برای بررسی اثر کیفیت پرستاری برای یک جراحی عصبی بخش سخت مراقبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Primary and secondary nonresponders to conservative treatment may benefit from neurosurgical procedures including denervation procedures or functional stereotactic neurosurgery.
[ترجمه گوگل]افراد اولیه و ثانویه که به درمان محافظه‌کارانه پاسخ نمی‌دهند ممکن است از روش‌های جراحی مغز و اعصاب از جمله روش‌های عصب کشی یا جراحی مغز و اعصاب استریوتاکتیک عملکردی سود ببرند
[ترجمه ترگمان]nonresponders اولیه و ثانویه برای درمان محافظه کاران ممکن است از رویه های neurosurgical شامل روش های denervation یا جراحی عصبی کارکردی مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surgery on the brain or any part of the nervous system (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس