1. Objective: To understand the characteristics of neuropsychology and blood perfusion in elderly depression.
[ترجمه گوگل]هدف: شناخت ویژگیهای عصب روانشناسی و پرفیوژن خون در افسردگی سالمندان
[ترجمه ترگمان]هدف: درک ویژگی های عصب روان شناسی و فشار خون در افسردگی مسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: درک ویژگی های عصب روان شناسی و فشار خون در افسردگی مسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This is the website of the Neuropsychology Central.
[ترجمه گوگل]این وب سایت مرکز نوروسیکولوژی است
[ترجمه ترگمان]این وب سایت عصب روان شناسی عصب روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این وب سایت عصب روان شناسی عصب روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Dr Elisabeth Martens, expert in neuropsychology at Tilburg University and lead author, said that the findings have implications for clinical practice and research.
[ترجمه گوگل]دکتر الیزابت مارتنز، متخصص عصب روانشناسی در دانشگاه تیلبورگ و نویسنده اصلی، گفت که این یافتهها پیامدهایی برای تمرین و تحقیقات بالینی دارد
[ترجمه ترگمان]دکتر الیزابت مارتنز، متخصص عصب روان شناسی در دانشگاه Tilburg و نویسنده برجسته، گفت که یافته ها برای تحقیقات بالینی و تحقیقات بالینی پیامدهایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر الیزابت مارتنز، متخصص عصب روان شناسی در دانشگاه Tilburg و نویسنده برجسته، گفت که یافته ها برای تحقیقات بالینی و تحقیقات بالینی پیامدهایی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Alexia of cognitive neuropsychology mechanisms is the basis for their rehabilitation.
[ترجمه گوگل]آلکسی مکانیزم های عصب روانشناسی شناختی مبنای بازتوانی آنهاست
[ترجمه ترگمان]شناخت مکانیسم های عصب روان شناسی شناختی اساس توان بخشی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شناخت مکانیسم های عصب روان شناسی شناختی اساس توان بخشی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Barbara Sahakian, professor of clinical neuropsychology at Cambridge, said: "It's hard to quantify the scale of the phenomenon but it's definitely catching on.
[ترجمه گوگل]باربارا ساهاکیان، استاد عصب روانشناسی بالینی در کمبریج، گفت: «تعیین کمی مقیاس این پدیده دشوار است، اما قطعاً در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]باربارا Sahakian، استاد عصب روان شناسی بالینی در کمبریج: \" تعیین کمی مقیاس این پدیده دشوار است، اما قطعا چشمگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باربارا Sahakian، استاد عصب روان شناسی بالینی در کمبریج: \" تعیین کمی مقیاس این پدیده دشوار است، اما قطعا چشمگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Objective To investigate the characteristic and significance of neuropsychology, imageology and event-related potential (ERP) in patients with vascular cognitive impairment (VCI).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی و اهمیت عصب روانشناسی، تصویرشناسی و پتانسیل مرتبط با رویداد (ERP) در بیماران مبتلا به اختلال شناختی عروقی (VCI)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی و اهمیت عصب روان شناسی، پتانسیل و پتانسیل مرتبط با رویداد (ERP)در بیماران مبتلا به اختلال شناختی عروقی (VCI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی و اهمیت عصب روان شناسی، پتانسیل و پتانسیل مرتبط با رویداد (ERP)در بیماران مبتلا به اختلال شناختی عروقی (VCI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tom McMillan, a professor of clinical neuropsychology at the University of Glasgow, said it wasn't surprising this also appeared to be the case for people with locked-in syndrome.
[ترجمه گوگل]تام مک میلان، استاد عصب روانشناسی بالینی در دانشگاه گلاسکو، گفت: عجیب نیست که این موضوع برای افراد مبتلا به سندرم قفل شده نیز صادق باشد
[ترجمه ترگمان]تام مک میلان، استاد عصب روان شناسی بالینی در دانشگاه گلاسگو، گفت که تعجب آور نیست که چنین به نظر می رسد موردی برای افرادی است که مبتلا به سندروم قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام مک میلان، استاد عصب روان شناسی بالینی در دانشگاه گلاسگو، گفت که تعجب آور نیست که چنین به نظر می رسد موردی برای افرادی است که مبتلا به سندروم قفل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This study, from a limited neuropsychology prospective, indicates that item memory and source memory which are two different components in episodic memory may have different neural substrate.
[ترجمه گوگل]این مطالعه، از دیدگاه آینده نگر عصب روانشناسی محدود، نشان می دهد که حافظه آیتم و حافظه منبع که دو جزء متفاوت در حافظه اپیزودیک هستند، ممکن است بستر عصبی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه، از یک عصب روان شناسی محدود، نشان می دهد که حافظه مورد و حافظه منبع که دو مولفه متفاوت در حافظه episodic دارند ممکن است بس تر عصبی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مطالعه، از یک عصب روان شناسی محدود، نشان می دهد که حافظه مورد و حافظه منبع که دو مولفه متفاوت در حافظه episodic دارند ممکن است بس تر عصبی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This conclusion is in accordance with comparable dissociations between implicit processing and verbal report in other areas of neuropsychology.
[ترجمه گوگل]این نتیجه گیری مطابق با تفکیک قابل مقایسه بین پردازش ضمنی و گزارش شفاهی در سایر زمینه های عصب روانشناسی است
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گیری مطابق با dissociations قابل مقایسه بین پردازش ضمنی و گزارش شفاهی در حوزه های دیگر عصب روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گیری مطابق با dissociations قابل مقایسه بین پردازش ضمنی و گزارش شفاهی در حوزه های دیگر عصب روان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Neuropsychological assessment is one of the most important parts of modern neuropsychology .
[ترجمه گوگل]ارزیابی عصب روانشناختی یکی از مهمترین بخشهای عصب روانشناسی مدرن است
[ترجمه ترگمان]ارزیابی Neuropsychological یکی از مهم ترین بخش های عصب روان شناسی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارزیابی Neuropsychological یکی از مهم ترین بخش های عصب روان شناسی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective To investigate the relationship between cerebral blood flow and neuropsychology in divers.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رابطه بین جریان خون مغزی و عصب روانشناسی در غواصان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه جریان خون مغزی و عصب روان شناسی در غواصان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه جریان خون مغزی و عصب روان شناسی در غواصان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It covers some applications of animal - behavior knowledge to neuropsychology and behavioral pharmacology.
[ترجمه گوگل]برخی از کاربردهای دانش رفتاری حیوانی در عصب روانشناسی و فارماکولوژی رفتاری را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]ماساژ، برخی از کاربردهای دانش رفتار حیوان را به عصب روان شناسی و pharmacology رفتاری را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماساژ، برخی از کاربردهای دانش رفتار حیوان را به عصب روان شناسی و pharmacology رفتاری را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cognitive theory and behavioral evidence will be integrated with data from neuropsychology and functional brain imaging.
[ترجمه گوگل]تئوری شناختی و شواهد رفتاری با داده های عصب روانشناسی و تصویربرداری عملکردی مغز ادغام خواهند شد
[ترجمه ترگمان]تئوری شناختی و شواهد رفتاری با اطلاعات عصب روان شناسی و تصویربرداری ذهنی کارکردی، ادغام خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تئوری شناختی و شواهد رفتاری با اطلاعات عصب روان شناسی و تصویربرداری ذهنی کارکردی، ادغام خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For example, in a meta-analysis of studies on pregnant women and memory functioning reported in the November 2007 Journal of Clinical and Experimental Neuropsychology (Vol.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در یک متاآنالیز از مطالعات انجام شده بر روی زنان باردار و عملکرد حافظه گزارش شده در نوامبر 2007 Journal of Clinical and Experimental Neuropsychology (جلد
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در یک فراتحلیل مطالعات درباره زنان باردار و عملکرد حافظه گزارش شده در مجله of و آزمایش ۲ نوامبر ۲۰۰۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در یک فراتحلیل مطالعات درباره زنان باردار و عملکرد حافظه گزارش شده در مجله of و آزمایش ۲ نوامبر ۲۰۰۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید