neuropathic


وابسته بناخوشی عصبانی

جمله های نمونه

1. Neuropathic pain is a widespread and distressing condition, and is notoriously difficult to treat.
[ترجمه گوگل]درد نوروپاتیک یک بیماری گسترده و ناراحت کننده است و درمان آن بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]درد neuropathic یک وضعیت گسترده و نگران کننده است و برای درمان بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Neuropathic what to have with mental disease different?
[ترجمه گوگل]نوروپاتی با بیماری روانی متفاوت است؟
[ترجمه ترگمان]به چه علت بیماری روانی فرق دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The common characteristics of myopathic and neuropathic muscular diseases on CT scan are reduction of muscle mass, widening of space between individual muscles and decreased muscle density.
[ترجمه گوگل]ویژگی های مشترک بیماری های عضلانی میوپاتیک و نوروپاتیک در سی تی اسکن کاهش توده عضلانی، افزایش فضای بین ماهیچه ها و کاهش تراکم عضلانی است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های رایج بیماری های عضلانی myopathic و neuropathic در سی تی اسکن، کاهش جرم عضلانی، افزایش فاصله بین عضلات فردی و کاهش چگالی ماهیچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Neuropathic or degenerative joints with hyperemic or inflamed synovium are particularly prone to the development of loose bodies, but they also tend to rapidly reabsorb them.
[ترجمه گوگل]مفاصل نوروپاتیک یا دژنراتیو با سینوویوم پرخون یا ملتهب به ویژه مستعد ایجاد بدن های شل هستند، اما همچنین تمایل دارند که به سرعت آنها را دوباره جذب کنند
[ترجمه ترگمان]اتصالات فاسد کننده یا فاسد کننده با hyperemic و یا synovium ملتهب، به طور خاص مستعد توسعه بدنه های رها شده هستند، اما آن ها هم چنین تمایل دارند که به سرعت از آن ها جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is only the neuropathic pain that keeps me from being able to work.
[ترجمه گوگل]فقط درد عصبی است که من را از کار کردن باز می دارد
[ترجمه ترگمان]این تنها دردی است که مرا از توانایی کار کردن باز می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was reading in my Dr. office about Neuropathic Chronic Pain, that seems to be the nearest diagnosis I have seem.
[ترجمه گوگل]من در مطب دکترم در مورد درد مزمن نوروپاتیک مطالعه می کردم، به نظر می رسد این نزدیکترین تشخیصی است که به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]من در دفتر دکتر در مورد درد مزمن و Pain که ظاهرا نزدیک ترین تشخیص من است، مطالعه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods: Using L5 spinal nerve ligation as neuropathic pain model of rats, teased fiber recording technique was used to explore the property of ectopic discharges.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: با استفاده از بستن عصب نخاعی L5 به‌عنوان مدل درد نوروپاتیک موش‌ها، از تکنیک ثبت فیبر تیز شده برای بررسی خاصیت ترشحات نابجا استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از سیستم عصبی L۵ ligation به عنوان مدل درد neuropathic موش، استفاده از تکنیک ضبط فیبر به منظور بررسی ویژگی تخلیه ectopic مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does abnormal, bedlamite have cerebra of neuropathic, discontinuity why to be distinguished?
[ترجمه گوگل]آیا بدلامیت غیرطبیعی دارای مغز ناپیوستگی عصبی است که چرا باید متمایز شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا غیر عادی، bedlamite ها از neuropathic، ناپیوستگی، و why چرا باید متمایز شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drugs to treat neuropathic pain are usually of some benefit, including gabapentin, carbamazepine, and amitriptyline.
[ترجمه گوگل]داروهایی که برای درمان دردهای عصبی معمولاً فوایدی دارند، از جمله گاباپنتین، کاربامازپین و آمی تریپتیلین
[ترجمه ترگمان]داروهایی که برای درمان درد neuropathic استفاده می شوند معمولا از برخی فواید شامل gabapentin، carbamazepine و آمی amitriptyline هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The underlying mechanisms may also be relevant to some chronic neuropathic pain states.
[ترجمه گوگل]مکانیسم های زمینه ای نیز ممکن است به برخی از حالات درد مزمن عصبی مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]مکانیسم های اساسی نیز ممکن است مربوط به برخی از حالات درده ای مزمن neuropathic باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To investigate the therapeutic effect of ultrashort wave diathermy on neuropathic pain through a experimental model simulating lumbar disc herniation in rabbit.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی دیاترمی موج اولتراکوتاه بر درد نوروپاتیک از طریق مدل تجربی شبیه‌سازی فتق دیسک کمر در خرگوش
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق تاثیر درمانی of موج بر روی درد neuropathic از طریق مدل تجربی شبیه سازی دیسک کمری در خرگوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To observe the regional distribution of neurotensin(NT) in the ventral horn(VH) of the spinal cord in normal rats and the change of NT expression in the VH under neuropathic pain conditions.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مشاهده توزیع منطقه ای نوروتنسین (NT) در شاخ شکمی (VH) نخاع در موش های سالم و تغییر بیان NT در VH تحت شرایط درد نوروپاتیک
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده توزیع منطقه ای neurotensin (NT)در بوق شکمی (VH)طناب نخاعی در موش های معمولی و تغییر بیان NT در VH و با شرایط درد neuropathic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results:Desipramine and fluoxetine both have the potential to increase the MWT in mice with oxaliplatin-induced neuropathic pain.
[ترجمه گوگل]نتایج: دزیپرامین و فلوکستین هر دو پتانسیل افزایش MWT را در موش های مبتلا به درد نوروپاتیک ناشی از اگزالی پلاتین دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج: Desipramine و fluoxetine هر دوی این پتانسیل را دارند که the را در موش های دارای درد neuropathic تحریک شده با اوکسالیپلاتین افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These findings support the hypothesis that peripheral buccal nerve compression could be an etiology of paroxysmal neuropathic pain in the unilateral orofacial region.
[ترجمه گوگل]این یافته‌ها از این فرضیه حمایت می‌کنند که فشردگی عصب باکال محیطی می‌تواند یک علت درد عصبی حمله‌ای در ناحیه دهانی یک طرفه باشد
[ترجمه ترگمان]این یافته ها، این فرضیه را تایید می کنند که فشرده سازی عصبی محیطی buccal می تواند علت درد paroxysmal neuropathic در منطقه orofacial یک جانبه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Diabetic painful neuropathy ( DPN ) is one of the most common causes of neuropathic pain.
[ترجمه گوگل]نوروپاتی دردناک دیابتی (DPN) یکی از شایع ترین علل درد نوروپاتیک است
[ترجمه ترگمان]ناخوشی روانی Diabetic (DPN)یکی از شایع ترین علل درد neuropathic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to disease of the nervous system (pathology)

پیشنهاد کاربران

بپرس