neurology

/nʊˈrɑːlədʒi//njʊəˈrɒlədʒi/

معنی: عصب شناسی، بحی علمی عصب شناسی، پی شناسی
معانی دیگر: (پزشکی) پی شناسی، بحک علمی عصب شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: neurological (adj.)
• : تعریف: the branch of medical science that deals with the nervous system and diseases that affect it.

جمله های نمونه

1. He trained in neurology at the National Hospital for Nervous Diseases.
[ترجمه گوگل]او در بخش اعصاب در بیمارستان ملی بیماری های عصبی آموزش دید
[ترجمه ترگمان]او در بخش عصب شناسی بیمارستان ملی بیماری های عصبی آموزش دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He visited the Institute of Neurology in Havana where they both worked.
[ترجمه گوگل]او از موسسه نورولوژی در هاوانا بازدید کرد که هر دو در آنجا کار می کردند
[ترجمه ترگمان]او از انستیتو عصب شناسی در هاوانا که هر دو مشغول کار بودند، بازدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One of the beauties of the discipline of neurology is how it lends itself to analysis of dysfunction involving these neural levels.
[ترجمه گوگل]یکی از زیبایی های رشته نورولوژی این است که چگونه خود را به تجزیه و تحلیل اختلالات مربوط به این سطوح عصبی می رساند
[ترجمه ترگمان]یکی از زیبایی های این روش، این است که چگونه به تجزیه و تحلیل عملکرد اختلال در این سطوح عصبی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I visited the neurology department at the Middlesex hospital this morning.
[ترجمه گوگل]امروز صبح از بخش مغز و اعصاب در بیمارستان میدلسکس بازدید کردم
[ترجمه ترگمان]من امروز صبح به بخش مغز و اعصاب رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has special interests in adult neurology.
[ترجمه گوگل]او علایق خاصی به نورولوژی بزرگسالان دارد
[ترجمه ترگمان]او علایق ویژه ای در مغز و مغز بزرگسالان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each of these students has to be taught neurology in a hospital department that has fewer than 100 beds.
[ترجمه گوگل]هر یک از این دانشجویان باید در بخش بیمارستانی که کمتر از 100 تخت دارد، رشته مغز و اعصاب را آموزش ببینند
[ترجمه ترگمان]هر یک از این دانشجویان باید در بخش بیمارستانی، که کم تر از ۱۰۰ تخت خواب دارد، به آن ها آموزش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He spent more than ten days in the neurology unit at Glasgow's Southern General before being allowed home.
[ترجمه گوگل]او بیش از ده روز را در بخش نورولوژی در ژنرال جنوبی گلاسکو گذراند و قبل از اینکه به خانه اجازه داده شود
[ترجمه ترگمان]او بیش از ده روز در واحد عصب شناسی در جنوب گلاسکو به مدت بیش از ده روز گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. SETTING: Department of Neurology, Beijing Tiantan Hospital affiliated to Capital University of Medical Sciences.
[ترجمه گوگل]تنظیم: بخش نورولوژی، بیمارستان تیانتان پکن وابسته به دانشگاه علوم پزشکی پایتخت
[ترجمه ترگمان]راه اندازی: دانشکده عصب شناسی، بیمارستان Tiantan بیجینگ، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The International Child Neurology Congress and the Asian and Oceanian Child Neurology Congress will be the largest child neurology congress ever held in Australia.
[ترجمه گوگل]کنگره بین المللی نورولوژی کودک و کنگره نورولوژی کودک آسیایی و اقیانوسی بزرگترین کنگره اعصاب کودک است که تا کنون در استرالیا برگزار شده است
[ترجمه ترگمان]کنگره بین المللی عصب شناسی کودکان و کنگره Asian و عصب شناسی کودکان، بزرگ ترین کنگره neurology که در استرالیا برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clinical neurology began in the mid-19th century, when mapping of the functional areas of the brain first began and understanding of the causes of conditions such as epilepsy improved.
[ترجمه گوگل]عصب شناسی بالینی در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که نقشه برداری از نواحی عملکردی مغز برای اولین بار آغاز شد و درک علل بیماری هایی مانند صرع بهبود یافت
[ترجمه ترگمان]اعصاب بالینی در اواسط قرن ۱۹ شروع شد، زمانی که نقشه برداری نواحی کارکردی مغز ابتدا و درک علل شرایط مانند صرع بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neurology: Medical specialty concerned with nervous system function and disorders.
[ترجمه گوگل]عصب شناسی: تخصص پزشکی مربوط به عملکرد و اختلالات سیستم عصبی
[ترجمه ترگمان]عصب شناسی: تخصص پزشکی مربوط به عملکرد و اختلالات عصبی سیستم عصبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SETTING Department of Neurology? CT Room and Transcranial Doppler Ultrasonography Room in a municipal hospital.
[ترجمه گوگل]تنظیم بخش نورولوژی؟ اتاق سی تی و اتاق سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال در بیمارستان شهری
[ترجمه ترگمان]اداره بهداشت و عصب شناسی دارد؟ اتاق CT و transcranial Ultrasonography Doppler در یک بیمارستان شهری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In opposition to American Academy of Neurology clinical guidelines, the investigators and editorialist recommend splinting only while awaiting surgery or for those who refuse surgery.
[ترجمه گوگل]در مخالفت با دستورالعمل‌های بالینی آکادمی نورولوژی آمریکا، محققان و ویراستاران آتل را فقط در زمان انتظار جراحی یا برای کسانی که از جراحی امتناع می‌کنند، توصیه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در مخالفت با guidelines بالینی آکادمی عصب شناسی آمریکا، بازرسان و editorialist تنها در صورتی که منتظر جراحی هستند یا برای کسانی که جراحی را رد می کنند توصیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cerebrovascular disease the most important part in clinical neurology is also the core business for neurologists.
[ترجمه گوگل]بیماری عروق مغزی مهمترین بخش در عصب شناسی بالینی نیز تجارت اصلی برای متخصصان مغز و اعصاب است
[ترجمه ترگمان]بیماری Cerebrovascular مهم ترین بخش در مغز و مغز و مغز و مغز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In peripheral neurology, pathological aspects and molecular genetic mechanisms of neuromuscular disorders are included as well as electrophysiologic studies.
[ترجمه گوگل]در نورولوژی محیطی، جنبه های پاتولوژیک و مکانیسم های ژنتیکی مولکولی اختلالات عصبی عضلانی و همچنین مطالعات الکتروفیزیولوژیک گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]در عصب شناسی محیطی، جنبه های pathological و مکانیزم های ژنتیک مولکولی اختلالات neuromuscular نیز به همراه مطالعات electrophysiologic در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عصب شناسی (اسم)
neurology

بحی علمی عصب شناسی (اسم)
neurology

پی شناسی (اسم)
neurology

تخصصی

[بهداشت] عصب شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• science of the functions and disorders of the nervous system (medicine)
neurology is the study of the structure, function, and diseases of the nervous system; a medical term.

پیشنهاد کاربران

عصب پزشکی ( اسم ) : مطالعه علمی سیستم عصبی و بیماری های آن
عصب شناسی ( نورولوژی )
[پزشکی] طب اعصاب: مطالعه ی دستگاه عصبی
neurology ( پزشکی )
واژه مصوب: عصب‏پزشکی
تعریف: مطالعۀ ساختار و کارکرد و بیماری های دستگاه عصبی و روش های درمان آن بیماری ها

بپرس