neuritis

/njʊəˈraɪtɪs//njʊəˈraɪtɪs/

معنی: پی اماس
معانی دیگر: (پزشکی) پی افروختگی، آماس عصب، التهاب یا اماس و زخم عصبی که دردناک است و سبب ناراحتی عصبی و گاهی فلج میگردد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: neuritic (adj.)
• : تعریف: inflammation of a nerve, sometimes causing pain or loss of muscle control.

جمله های نمونه

1. Idiopathic optic neuritis ( ION ) is a common disorder of the neuro ophthalmology, which harms human vision seriously.
[ترجمه گوگل]نوریت اپتیک ایدیوپاتیک (ION) یک اختلال شایع در چشم پزشکی عصبی است که به دید انسان آسیب جدی می زند
[ترجمه ترگمان]idiopathic بینایی، اختلال عمومی اختلال عصبی است که به دیدگاه انسان آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As if talking to you face to face neuritis sequela, trifacial neuralgia sequela, limited epileptic paroxysm, pons tumor, poison as well as weary and reasons and so on psychogenic convulsion.
[ترجمه گوگل]گویی با شما رو در رو صحبت می کنم عواقب نوریت، عواقب نورالژی سه رخ، حمله صرعی محدود، تومور پونز، سم و همچنین خستگی و دلایل و غیره تشنج روانی
[ترجمه ترگمان]مثل این است که با حالت عصبی عصبی ناشی از بیماری عصبی ناشی از بیماری عصبی ناشی از بیماری عصبی، بیماری عصبی، سم، سم، مسموم شده و به همین دلیل دچار تشنج شدید عصبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chronic and toxic can have ball backsight neuritis, inspect dish of oedema, retinal hemal convulsion, haemorrhage, oozy, eye shot is short of caustic and centrality stricture.
[ترجمه گوگل]مزمن و سمی می تواند نوریت پشت بینایی توپی، ادم، تشنج همال شبکیه، خونریزی، ترشحات چشمی، تنگی سوزاننده و مرکزی باشد
[ترجمه ترگمان]مزمن و سمی می تواند توپ backsight neuritis، inspect of، retinal hemal، haemorrhage، oozy، shot چشم، کوتاه از stricture و centrality را در اختیار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Three months later, he developed optic neuritis with subacute painless vision loss in both eyes.
[ترجمه گوگل]سه ماه بعد، او به نوریت بینایی با از دست دادن بینایی تحت حاد بدون درد در هر دو چشم مبتلا شد
[ترجمه ترگمان]سه ماه بعد، او neuritis بینایی را با از دست دادن بینایی بدون درد در هر دو چشم توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To investigate the features of experimental allergical neuritis immunized against sulfatide.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های نوریت تجربی آلرژیک ایمن سازی شده در برابر سولفاتید
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد ویژگی های of experimental neuritis در برابر sulfatide
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions Diagnosis of leprous neuritis depends on the nerve biopsy, and the early treatment may relieve disability.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری تشخیص نوریت جذامی به بیوپسی عصب بستگی دارد و درمان اولیه ممکن است ناتوانی را تسکین دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تشخیص جذام آلود جذام آلود در جذام آلود، به بیوپسی اعصاب بستگی دارد و درمان اولیه ممکن است ناتوانی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Diagnostic and therapeutic challenges optic neuritis.
[ترجمه گوگل]چالش های تشخیصی و درمانی نوریت بینایی
[ترجمه ترگمان]چالش های تشخیصی و درمانی neuritis optic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neurological expression is quiver, all round neuritis, tendon reflexes hyperfunction, electropositive cone bundle pathology ask for ring.
[ترجمه گوگل]بیان عصب‌شناختی لرزش است، نوریت تمام گرد، عملکرد بیش از حد رفلکس‌های تاندون، آسیب‌شناسی دسته مخروط الکتروپوزیتیو برای حلقه درخواست می‌کند
[ترجمه ترگمان]حالت عصبی عصبی، هر وقت عصبی، واکنش tendon hyperfunction cone آسیب شناسی، حلقه را طلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Experimental autoimmune neuritis ( EAN ) is widelyconsidered as an animal model of AIDP.
[ترجمه گوگل]نوریت اتوایمیون تجربی (EAN) به طور گسترده به عنوان مدل حیوانی AIDP در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]neuritis آزمایشگاهی تجربی (ean)به عنوان مدل حیوانی AIDP شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Bmode ultrasonography is of great importance in the clinical diagnosis of retrobulbar neuritis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری سونوگرافی Bmode در تشخیص بالینی نوریت رتروبولبار اهمیت زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Bmode ultrasonography از اهمیت زیادی در تشخیص بالینی of neuritis برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To objective curative effect of acupuncture, massage and moxibustion in facial neuritis of children.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی عینی طب سوزنی، ماساژ و موکسی‌باشن در نوریت صورت کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف: استفاده از طب سوزنی، ماساژ و moxibustion در حالات چهره کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To investigate the roles of costimulatory molecules in experimental allergic neuritis ( EAN ).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی نقش مولکول های تحریک کننده در نوریت آلرژیک تجربی (EAN)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نقش مولکول های costimulatory در واکنش های آلرژیک تجربی (ean)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Does Optic Disc Appearance Distinguish Ischemic Optic Neuropathy From Optic Neuritis?
[ترجمه گوگل]آیا ظاهر دیسک بینایی نوروپاتی ایسکمیک بینایی را از نوریت بینایی متمایز می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ظاهر دیسک Distinguish Ischemic Optic را از Optic neuritis متمایز می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To evaluate the direction value of perimetry in diagnosing and curing the acute retrobulbar neuritis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مقدار جهت پریمتری در تشخیص و درمان نوریت حاد رتروبولبار
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش جهت of در تشخیص و درمان the حاد retrobulbar
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mullon KT . Color and luminance vision in human optic neuritis ? ? J ] . Brain 1986 ; 109∶1 - 13 .
[ترجمه گوگل]Mullon KT بینایی رنگ و درخشندگی در نوریت بینایی انسان ? ج مغز 1986 ; 109∶1 - 13
[ترجمه ترگمان]شرکت KT که این کار را انجام داد دیدگاه رنگ و درخشندگی در neuritis بینایی انسان؟ جی مغز ۱۹۸۶؛ ۱۰۹۱ - ۱۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پی ام اس (اسم)
neuritis

انگلیسی به انگلیسی

• (neurology, pathology) inflammation of the nerve (characterized by pain, paralysis, muscle atrophy, and loss of reflexes)

پیشنهاد کاربران

زخم های التهابی که با درد، اختلال در واکنش ها و اختلالات حسی همراه است.

بپرس