1. There are shooting, burning, stabbing, tearing, neuralgic pains.
[ترجمه گوگل]دردهای تیراندازی، سوزش، چاقو زدن، پارگی، دردهای عصبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکار، سوزاندن، خنجر زدن، پاره کردن و پاره کردن درد، درد و رنج وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکار، سوزاندن، خنجر زدن، پاره کردن و پاره کردن درد، درد و رنج وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Generation hip radioactivity is neuralgic, make articulatory dash forward articulatory face produces traumatic sex arthritis, aggravating waist leg is painful.
[ترجمه گوگل]نسل رادیواکتیویته لگن عصبی است، خط مفصلی را به جلو ایجاد می کند، صورت مفصلی باعث آرتریت جنسی تروماتیک می شود، تشدید ساق کمر دردناک است
[ترجمه ترگمان]رادیواکتیویته تولید کننده hip، neuralgic هستند، و حرکتی حرکتی را به سمت جلو حرکت می دهند که درد مفاصل traumatic را تولید می کند، و درد کمر را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رادیواکتیویته تولید کننده hip، neuralgic هستند، و حرکتی حرکتی را به سمت جلو حرکت می دهند که درد مفاصل traumatic را تولید می کند، و درد کمر را تشدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Why does tense meeting cause costal region neuralgic?
[ترجمه گوگل]چرا جلسه پرتنش باعث عصبی شدن ناحیه ساحلی می شود؟
[ترجمه ترگمان]چرا این جلسه پرتنش باعث ایجاد غضروف دنده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا این جلسه پرتنش باعث ایجاد غضروف دنده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Can appear long feeling is unusual, neuralgic or coma.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد احساس طولانی غیر معمول، عصبی یا کما است
[ترجمه ترگمان]می تواند احساس طولانی به نظر برسد غیر معمول، neuralgic یا کما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می تواند احساس طولانی به نظر برسد غیر معمول، neuralgic یا کما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For years visas have been a neuralgic issue in the region.
[ترجمه گوگل]سالها است که ویزا یک مسئله عصبی در منطقه بوده است
[ترجمه ترگمان]صدور ویزا برای سال ها یک مساله neuralgic در منطقه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدور ویزا برای سال ها یک مساله neuralgic در منطقه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Glossal pharynx is neuralgic it is glossa pharynx innervation area is paroxysmal acuteness ache.
[ترجمه گوگل]گلوسال حلق عصبی است، ناحیه عصب گلوسا حلق درد حاد حمله ای است
[ترجمه ترگمان] pharynx Glossal is it glossa area innervation acuteness paroxysmal paroxysmal is is is ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] pharynx Glossal is it glossa area innervation acuteness paroxysmal paroxysmal is is is ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache ache is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Is memory neuralgic how should treat?
[ترجمه گوگل]آیا حافظه عصبی است چگونه باید درمان کرد؟
[ترجمه ترگمان]حافظه \"neuralgic\" - ه که چطور باید درمانش کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حافظه \"neuralgic\" - ه که چطور باید درمانش کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But this is a neuralgic issuefor a country with a deep-seated suspicion of its powerful northern neighbour.
[ترجمه گوگل]اما این یک موضوع عصبی برای کشوری است که بدگمانی عمیقی نسبت به همسایه قدرتمند شمالی خود دارد
[ترجمه ترگمان]اما این a issuefor یک کشور با سو ظن فرورفته از همسایه قدرتمند شمال آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این a issuefor یک کشور با سو ظن فرورفته از همسایه قدرتمند شمال آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Is cartilage neuralgic have effective food to treat a method? ? ?
[ترجمه گوگل]آیا غضروف نورالژیک غذای موثری برای درمان دارد؟ ? ?
[ترجمه ترگمان]آیا غضروف بینی می تواند غذای موثر برای درمان یک روش باشد؟ ؟؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا غضروف بینی می تواند غذای موثر برای درمان یک روش باشد؟ ؟؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Does everybody have the method with good remedial head neuralgic blood-vessel?
[ترجمه گوگل]آیا همه روشی را دارند که رگ خونی عصبی سر بهبودی خوبی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا همه این روش را با یک سری مشکلات درمانی عالی همراه دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا همه این روش را با یک سری مشکلات درمانی عالی همراه دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ligament pulls injury, cartilage to tear off, arthritic disease, neuralgic etc is common " gem gal is ill " .
[ترجمه گوگل]آسیب کشیدن رباط، پاره شدن غضروف، بیماری آرتریت، نورالژیک و غیره شایع است "Gem gal بیمار است"
[ترجمه ترگمان]ligament مجروح شده، غضروف را به بیرون می کشد، بیماری مبتلا به ورم مفاصل، neuralgic و غیره معمول است و \"دختر زیبا بیمار است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ligament مجروح شده، غضروف را به بیرون می کشد، بیماری مبتلا به ورم مفاصل، neuralgic و غیره معمول است و \"دختر زیبا بیمار است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Conclusion 3D-CISS MR imaging is useful in the detection of neurovascular relationship and correlation between the region of neuralgic manifestation and the site of trigeminal nerve compression.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تصویربرداری 3D-CISS MR در تشخیص رابطه عصبی عروقی و همبستگی بین ناحیه تظاهرات عصبی و محل فشرده سازی عصب سه قلو مفید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تصویر ۳ D - CISS MR در تشخیص رابطه neurovascular و همبستگی بین منطقه of neuralgic و محل فشرده سازی کنترل عصبی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تصویر ۳ D - CISS MR در تشخیص رابطه neurovascular و همبستگی بین منطقه of neuralgic و محل فشرده سازی کنترل عصبی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. ObjectiveTo investigate the clinical features and nursing care of neuralgic amyotrophy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های بالینی و مراقبت های پرستاری آمیوتروفی نورالژیک
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo ویژگی های بالینی و مراقبت پرستاری از neuralgic amyotrophy را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo ویژگی های بالینی و مراقبت پرستاری از neuralgic amyotrophy را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective To investigate the clinical features and characteristic of auxiliary examination of neuralgic amyotrophy(NA).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های بالینی و ویژگی های معاینه کمکی آمیوتروفی عصبی (NA)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های بالینی و مشخصه بررسی کمکی of amyotrophy (NA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ویژگی های بالینی و مشخصه بررسی کمکی of amyotrophy (NA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید