neural tube


(در مراحل نخستین جنین مهره داران) لوله ی عصبی (که تبدیل به مغز و نخاع شوکی می شود)

جمله های نمونه

1. Even if vitamin supplementation did not prevent neural tube defects, what specific harm would result?
[ترجمه گوگل]حتی اگر مکمل‌های ویتامینی از نقص لوله عصبی جلوگیری نکند، چه آسیب خاصی در پی خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]حتی اگر مکمل ویتامین از نقص لوله عصبی جلوگیری نکرده باشد، چه آسیب ویژه ای منجر خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The incidence neural tube defect was increased. The incidence of cheilopalatognathus and limb defect were decrease.
[ترجمه گوگل]بروز نقص لوله عصبی افزایش یافته بود بروز cheilopalatognathus و نقص اندام کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نقص لوله عصبی افزایش یافت رخداد خطا و نقص در عضو کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Neural tube defects may result in partial paralysis or brain symptoms such as dysplasia.
[ترجمه گوگل]نقص لوله عصبی ممکن است منجر به فلج نسبی یا علائم مغزی مانند دیسپلازی شود
[ترجمه ترگمان]نقص لوله عصبی ممکن است منجر به فلج موضعی یا علایم مغزی مانند dysplasia شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Closed neural tube defects make up the second type of spina bifida.
[ترجمه گوگل]نقایص بسته لوله عصبی نوع دوم اسپینا بیفیدا را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]نقص های لوله عصبی بسته، نوع دوم of bifida را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How are neural tube defects diagnosed?
[ترجمه گوگل]نقص لوله عصبی چگونه تشخیص داده می شود؟
[ترجمه ترگمان]نقص های لوله عصبی چگونه تشخیص داده می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The most common neural tube defects are spina bifida, in which the spin al cord fails to close completely during fetal development, and anencephaly, in which part or all of the brain doesn't develop.
[ترجمه گوگل]شایع ترین نقایص لوله عصبی اسپینا بیفیدا است که در آن طناب نخاعی در طول رشد جنین به طور کامل بسته نمی شود و آنسفالی که در آن قسمت یا تمام مغز رشد نمی کند
[ترجمه ترگمان]شایع ترین نقص لوله عصبی spina bifida است که در آن طناب اسپین در طول رشد جنین به طور کامل بسته می شود و anencephaly، که در آن بخشی از مغز رشد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Folic acid helps prevent neural tube birth defects such as spina bifida.
[ترجمه گوگل]اسید فولیک به جلوگیری از نقایص مادرزادی لوله عصبی مانند اسپینا بیفیدا کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اسید acid به جلوگیری از نقص های مادرزادی در لوله عصبی مانند such spina bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida bifida
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The neural tube then might induce the formation of still other embryonic structures.
[ترجمه گوگل]سپس لوله عصبی ممکن است باعث ایجاد ساختارهای جنینی دیگر شود
[ترجمه ترگمان]سپس لوله عصبی ممکن است تشکیل یک ساختار جنینی دیگر را القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Folate deficiency causes anaemia, but occasionally is associated with neural tube defects such as spina bifida.
[ترجمه گوگل]کمبود فولات باعث کم خونی می شود، اما گاهی اوقات با نقص لوله عصبی مانند اسپینا بیفیدا همراه است
[ترجمه ترگمان]کمبود Folate باعث کم خونی می شود، اما گاهی اوقات با نقص های تیوب عصبی مانند spina bifida ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fortification of staple foods with folic acid to prevent neural tube defects may be unwisely delayed on this account.
[ترجمه گوگل]غنی سازی غذاهای اصلی با اسید فولیک برای جلوگیری از نقص لوله عصبی ممکن است به طور غیرعاقلانه ای به تعویق بیفتد
[ترجمه ترگمان]تقویت مواد غذایی اصلی با اسید فولیک که برای جلوگیری از نقص لوله عصبی استفاده می شود ممکن است در این حساب به تعویق بیافتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neural crest cells are a group that arise at the site where the folds of the neural tube fuse.
[ترجمه گوگل]سلول‌های تاج عصبی گروهی هستند که در محلی که چین‌های لوله عصبی به هم می‌پیوندند، ایجاد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سلول های تاج عصبی گروهی هستند که در محل ایجاد شده اند که در آن چینه ای لوله ای عصبی به هم متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has been possible to measure directly the forces that the cells generate during the formation of the neural tube.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری مستقیم نیروهایی که سلول ها در طول تشکیل لوله عصبی ایجاد می کنند، ممکن شده است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری مستقیم نیروهایی که در طول تشکیل لوله عصبی تولید می کنند امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The estimated annual number of births affected with a neural tube defect is about 400,000 world wide.
[ترجمه گوگل]تعداد تخمین زده شده سالانه تولدهای مبتلا به نقص لوله عصبی حدود 400000 در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]تعداد کل تولدها مبتلا به نقص لوله عصبی در حدود ۴۰۰۰۰۰ جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We will follow the later development of the brain and neural tube in Chapter
[ترجمه گوگل]توسعه بعدی مغز و لوله عصبی را در فصل دنبال خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]در ادامه به دنبال توسعه بعدی مغز و لوله عصبی در فصل خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

neural tube ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: لولۀ عصبی
تعریف: لوله ای عصب پوششی که در نتیجۀ به هم جوش خوردن چین های عصبی به وجود می آید و بافت دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل می دهد

بپرس