nettlesome

/ˈnetəlsəm//ˈnetəlsəm/

معنی: رنج اور، ازار دهنده
معانی دیگر: گزنده، آزار دهنده، ناراحت کننده

جمله های نمونه

1. More nettlesome was the prosecutorial attitude the archdiocese had assumed.
[ترجمه گوگل]نگرش دادستانی که اسقف اعظم اتخاذ کرده بود، ناخوشایندتر بود
[ترجمه ترگمان]More بیش از آن the بود که archdiocese تصور کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Whitewater tangle remains a nettlesome wild card.
[ترجمه گوگل]درهم و برهم آب سفید همچنان یک کارت وحشی گزنه است
[ترجمه ترگمان]این درهم گره خورده، یک کارت اعتباری nettlesome باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But as nettlesome as these issues can be, popular culture raises another issue of paternity with another kind of collaboration.
[ترجمه گوگل]اما به هر اندازه که این مسائل می تواند مشکل ساز باشد، فرهنگ عامه با نوعی دیگر از همکاری، موضوع دیگری را در مورد پدری مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که nettlesome به عنوان این موضوعات می تواند باشد، فرهنگ عمومی مساله دیگری از paternity را با نوع دیگری از هم کاری افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other nettlesome issues are still open, as well.
[ترجمه گوگل]سایر مسائل مربوط به گزنه نیز همچنان باز هستند
[ترجمه ترگمان]مسائل nettlesome نیز همچنان باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Opening these areas up could prove nettlesome.
[ترجمه گوگل]باز کردن این مناطق می تواند گزنه باشد
[ترجمه ترگمان]باز کردن این مناطق می تواند ثابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its rise will be far more nettlesome than that of his own country a century ago.
[ترجمه گوگل]افزایش آن بسیار ناگوارتر از کشور خود در یک قرن پیش خواهد بود
[ترجمه ترگمان]ترقی آن نسبت به کشور خودش یک قرن پیش بسیار پیچیده تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beyond the nettlesome issue of abetting government censorship, they said six weeks was not enough time to shift production on such a large scale.
[ترجمه گوگل]فراتر از موضوع گزنه انگیز تحریک سانسور دولتی، آنها گفتند شش هفته زمان کافی برای تغییر تولید در چنین مقیاس وسیعی نیست
[ترجمه ترگمان]آن ها در غیر از موضوع nettlesome مربوط به سانسور دولت، گفتند که شش هفته زمان کافی برای تغییر تولید در چنین مقیاس بزرگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Couldn't Chinese leaders address inflation and the nettlesome American pressures at the same time by increasing the value of the yuan?
[ترجمه گوگل]آیا رهبران چین نمی توانند همزمان با افزایش ارزش یوان به تورم و فشارهای گزنه آمریکا بپردازند؟
[ترجمه ترگمان]ممکن نیست رهبران چینی به تورم و فشارهای آمریکا در عین حال با افزایش ارزش یوآن توجه کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SuIt'slingers . These nettlesome types look for any excuse to take you to court.
[ترجمه گوگل]SuI'slingers این گونه های گزنه خوار به دنبال هر بهانه ای برای بردن شما به دادگاه هستند
[ترجمه ترگمان]suit slingers این انواع nettlesome به دنبال هر بهانه ای برای بردن شما به دادگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many mathematicians simply set nettlesome questions like these aside and get back to the more pleasant business of proving theorems.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ریاضیدانان به سادگی سؤالات گزنه ای مانند اینها را کنار می گذارند و به کار دلپذیرتر اثبات قضایا بازمی گردند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ریاضیدانان به سادگی پرسش هایی مانند این را کنار می گذارند و به کار pleasant در اثبات قضیه بازمی گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suit Slingers. These nettlesome types look for any excuse to take you to court.
[ترجمه گوگل]Slingers کت و شلوار این گونه های گزنه خوار به دنبال هر بهانه ای برای بردن شما به دادگاه هستند
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار Suit این انواع nettlesome به دنبال هر بهانه ای برای بردن شما به دادگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That last component has proved the most nettlesome because it is hard to know how to value assets, such as mortgage-backed securities, that rarely trade.
[ترجمه گوگل]این مؤلفه آخر بسیار ناخوشایند است زیرا دانستن چگونگی ارزش گذاری دارایی ها، مانند اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن که به ندرت معامله می شوند، دشوار است
[ترجمه ترگمان]این جز آخر the را ثابت کرده است، چرا که دانستن نحوه ارزش گذاری دارایی، مانند وثیقه های مورد حمایت وام مسکن، که به ندرت تجارت می شود، دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was also the nettlesome question of where the new roads would actually go.
[ترجمه گوگل]همچنین این سوال مهم وجود داشت که جاده های جدید واقعاً به کجا خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]همچنین مساله nettlesome وجود داشت که در آن جاده های جدید واقعا به کجا خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a rare act of coordinated defiance, more than a dozen newspapers across the country jointly published an editorial last year calling on the government to take on the nettlesome process of reform.
[ترجمه گوگل]در اقدامی نادر از سرپیچی هماهنگ، بیش از دوازده روزنامه در سراسر کشور مشترکاً سرمقاله‌ای را در سال گذشته منتشر کردند که در آن از دولت خواستند تا روند اصلاح‌طلبی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]در اقدامی نادر از مبارزه طلبی هماهنگ، بیش از دوازده روزنامه در سراسر کشور به طور مشترک سرمقاله سال گذشته را منتشر کردند و از دولت خواستند تا روند اصلاحات را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنج اور (صفت)
painful, agonizing, troublesome, irritating, nettlesome

ازار دهنده (صفت)
galling, irritating, nettlesome, pestiferous, worrisome

انگلیسی به انگلیسی

• bothersome, troublesome; easily vexed or irritated

پیشنهاد کاربران

بپرس