1. He was nettled by her manner.
[ترجمه گوگل]او از رفتار او ناراضی بود
[ترجمه ترگمان]از رفتار او رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از رفتار او رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was nettled by Holman's remark.
[ترجمه گوگل]او از اظهارات هولمن ناراحت شد
[ترجمه ترگمان]از این حرف فیلیپ آزرده خاطر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این حرف فیلیپ آزرده خاطر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She looked up at me sharply, clearly nettled by the interruption.
[ترجمه گوگل]او به تندی به من نگاه کرد، به وضوح از وقفه ناامید شده بود
[ترجمه ترگمان]او به تندی به من نگاه کرد، به طور واضح از این وقفه رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به تندی به من نگاه کرد، به طور واضح از این وقفه رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A joke nettled him.
[ترجمه گوگل]یک شوخی او را ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]یک شوخی او را رنجانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک شوخی او را رنجانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. My remarks clearly nettled her.
[ترجمه گوگل]اظهارات من به وضوح او را ناراحت کرد
[ترجمه ترگمان]سخنان من آشکارا او را ناراحت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخنان من آشکارا او را ناراحت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The topic of a Midwestern identity has nettled writers for decades.
[ترجمه گوگل]موضوع هویت غرب میانه چندین دهه است که نویسندگان را نگران کرده است
[ترجمه ترگمان]موضوع یک هویت ساکن غرب میانه نویسنده ده ها سال است که نویسنده را عصبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوع یک هویت ساکن غرب میانه نویسنده ده ها سال است که نویسنده را عصبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was rather nettled by his rude questions.
[ترجمه گوگل]من از سوالات بی ادبانه او ناراحت شدم
[ترجمه ترگمان]من از پرسش های his اندکی آزرده خاطر شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از پرسش های his اندکی آزرده خاطر شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Her rude remarks about my clothes rather nettled me.
[ترجمه گوگل]اظهارات گستاخانه او در مورد لباس هایم بیشتر مرا آزار می داد
[ترجمه ترگمان]حرف های گستاخانه او درباره لباس هایم تا اندازه ای مرا نیش زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حرف های گستاخانه او درباره لباس هایم تا اندازه ای مرا نیش زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Eustacia was nettled by her own contrivances.
[ترجمه گوگل]اوستاسیا با تدبیر خودش خفه شد
[ترجمه ترگمان]Eustacia از این contrivances بدش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Eustacia از این contrivances بدش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I was rather nettled by his rudeness.
[ترجمه گوگل]من از گستاخی او بیشتر ناراحت شدم
[ترجمه ترگمان]من از بی ادبی او اندکی آزرده خاطر شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من از بی ادبی او اندکی آزرده خاطر شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was something in the last hint that nettled Jeanie's honest pride.
[ترجمه گوگل]چیزی در آخرین اشاره وجود داشت که غرور صادقانه جین را از بین برد
[ترجمه ترگمان]آخرین نشانه هایی بود که از غرور صادقانه روت سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین نشانه هایی بود که از غرور صادقانه روت سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She looked nettled by my remarks.
[ترجمه گوگل]او از اظهارات من ناراحت به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]از سخنان من رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سخنان من رنجیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I was nettled by her persistency.
[ترجمه گوگل]از اصرار او ناراحت شدم
[ترجمه ترگمان]از لجاجت او برآشفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از لجاجت او برآشفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It was clear that my remarks nettled her.
[ترجمه گوگل]واضح بود که اظهارات من او را ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]واضح بود که سخنان من او را عصبانی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]واضح بود که سخنان من او را عصبانی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید