netting

/ˈnetɪŋ//ˈnetɪŋ/

معنی: توری دوزی، شبکه، شبکه بندی، تور سازی
معانی دیگر: ماهیگیری با تور، حق ماهیگیری با تور، آنچه که با توراندازی به دست آمده است، دام آورد، به تور زده شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fabric with an open netlike weave.
مشابه: net

(2) تعریف: the act of making, or fishing with, a net.

جمله های نمونه

1. The bird got entangled in the wire netting.
[ترجمه گوگل]پرنده در توری سیمی گیر کرد
[ترجمه ترگمان]پرنده در توری سیمی گیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bird had become entangled in the wire netting.
[ترجمه گوگل]پرنده در توری سیمی گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]پرنده گرفتار توری سیمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Two skiers were injured by safety netting that was too close to the course.
[ترجمه گوگل]دو اسکی باز بر اثر تور ایمنی که خیلی نزدیک به مسیر بود مجروح شدند
[ترجمه ترگمان]دو اسکی باز از طریق تور ایمنی که بیش از حد به زمین نزدیک بود، زخمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm hacking the soft for netting.
[ترجمه گوگل]من نرم افزار را برای توری هک می کنم
[ترجمه ترگمان]دارم فضای نرم رو هک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was netting around $6000 a year.
[ترجمه گوگل]من حدود 6000 دلار در سال خالص می کردم
[ترجمه ترگمان]من یه سال ۶۰۰۰ دلار پول داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He secured a dramatic victory for England by netting the ball half a minute before the end of the game.
[ترجمه گوگل]او نیم دقیقه قبل از پایان بازی با زدن توپ، پیروزی دراماتیکی را برای انگلیس رقم زد
[ترجمه ترگمان]او یک پیروزی چشمگیر برای انگلستان با نتیجه نیم دقیقه قبل از پایان بازی بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I saw a truck, heavily camouflaged with netting and branches.
[ترجمه گوگل]کامیونی را دیدم که به شدت با تور و شاخه های استتار شده بود
[ترجمه ترگمان]یک کامیون را دیدم که با توری و شاخه ها مخفی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Peg down netting over the top to keep out leaves.
[ترجمه گوگل]توری را روی قسمت بالا بچسبانید تا از برگ ها جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]پگ توری رو روی قله داره تا برگ ها رو از بین ببره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A mosquito - netting completely surrounds our bed.
[ترجمه گوگل]یک پشه بند کاملاً تخت ما را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان] یه پشه روی تخت ما رو احاطه کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bird had to be extricated from the netting.
[ترجمه گوگل]پرنده باید از تور خارج می شد
[ترجمه ترگمان]پرنده از تور بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The caravan was heavily camouflaged with netting and branches from trees.
[ترجمه گوگل]کاروان به شدت با تور و شاخه های درختان استتار شده بود
[ترجمه ترگمان]کاروان با توری و شاخه های درختان سرگرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Suitable netting is available from garden centres as well as by mail order.
[ترجمه گوگل]توری مناسب از مراکز باغ و همچنین از طریق پست در دسترس است
[ترجمه ترگمان]تور مناسب از مراکز باغ و نیز از طریق سفارش پستی در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ideally the netting team should consist of three people.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل تیم تور باید از سه نفر تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل، تیم netting باید متشکل از سه نفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can also use a circle of wire netting, shaped like a mound, to cover the top of the container.
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید از یک توری سیمی به شکل تپه برای پوشاندن بالای ظرف استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از یک حلقه تور سیمی، شکل مانند یک پشته، برای پوشش قسمت بالای ظرف استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توری دوزی (اسم)
fancywork, netting

شبکه (اسم)
grating, net, grate, trellis, netting, mesh, network, lattice, plexus, grille, meshwork, rete, reticule, reticulum, treillage, trelliswork

شبکه بندی (اسم)
netting, lattice, reticulation

تور سازی (اسم)
netting

تخصصی

[نساجی] تور بافی - تور دوزی - شبکه بندی - توری - شبکه
[آب و خاک] تور کشی

انگلیسی به انگلیسی

• net-like material, net; installation of a net or nets
netting is material made of threads or metal wires woven or knotted together so that there are equal spaces between them.

پیشنهاد کاربران

بپرس