nestled into

پیشنهاد کاربران

غنودن
که شنیدید دقیقا همین کلمه است.
Nest آشیانه و nestled آشیانه کرد
مثلاً نوزاد در حال مکیدن پستان مادرش راحت و آسوده داره شیر میخوره
I were nestled on the couch watching the second season of serial
من رو کاناپه یا در حال تماشایی فصل دوم سریال بودم
منظور جای راحت و آسوده که داری کیف می کنی
در آغوش کسی خوابیدن

بپرس