ness

/ˈnes//nes/

معنی: برجستگی، دماغه
معانی دیگر: (جغرافی) سنگ پوز، لاخ نس (نام دریاچه ی مرتفعی در اسکاتلند)، برجستگی
ness_
پسوند:بودن، واری، کیفیت، وضع [sadness و togetherness]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: condition; quality; degree.

- oneness
[ترجمه گوگل] یگانگی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- quietness
[ترجمه محمدرضا امیدی] ساکتی
|
[ترجمه گوگل] سکوت
[ترجمه ترگمان] ساکت …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an instance or example of (such) a quality or condition.

- a kindness
[ترجمه گوگل] یک مهربانی
[ترجمه ترگمان] یک مهربانی …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. young people who are drowned in drunken- ness and filth
جوانانی که در میخوارگی و هرزگی غوطه ورند

2. The Story of the Loch Ness Monster has attracted many tourists to the area.
[ترجمه گوگل]داستان هیولای دریاچه نس، گردشگران زیادی را به این منطقه جذب کرده است
[ترجمه ترگمان]داستان هیولای آبی \"لاک نس\" گردشگران زیادی را به این منطقه جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ness chased the thief down and held him until police arrived.
[ترجمه گوگل]نس دزد را تعقیب کرد و او را تا رسیدن پلیس نگه داشت
[ترجمه ترگمان]دریاچه رو تعقیب کرد و تا زمانی که پلیس رسید نگهش داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you believe in the Loch Ness monster?
[ترجمه گوگل]آیا به هیولای دریاچه نس اعتقاد دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو به هیولای لاک نس اعتقاد داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They went till Inverness via Loch Ness.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق دریاچه نس به اینورنس رفتند
[ترجمه ترگمان]اونا تا Inverness از طریق دریاچه لاک نس \"رفتن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He walked along Van Ness Street, avoiding eye contact.
[ترجمه گوگل]او در امتداد خیابان ون نس قدم زد و از تماس چشمی اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان]اون تو خیابون \"ون نس\" راه می رفت و از ارتباط چشمی اجتناب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A spirit of nationalism, national self-conscious ness, and loyalty to constituted authority were in embryonic evidence.
[ترجمه گوگل]روحیه ملی گرایی، خودآگاهی ملی و وفاداری به اقتدار تشکیل شده در شواهد جنینی بود
[ترجمه ترگمان]روحیه ناسیونالیسم، استقلال ملی، و وفاداری به قدرت متشکل از شواهد و مدارک جنینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Freed from the trappings of conventional morality, Van Ness is at liberty to invent his own.
[ترجمه گوگل]ون نس که از تله های اخلاق متعارف رها شده است، آزاد است که خود را اختراع کند
[ترجمه ترگمان]ون نس، که از زرق و بنده ای اخلاق قراردادی برخوردار شده بود، آزاد بود که خودش اختراع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The landmass of Torness, Skateraw and Barns Ness protects the harbour from the worst of the weather from the west.
[ترجمه گوگل]خشکی Torness، Skateraw و Barns Ness از بندر در برابر بدترین آب و هوای غرب محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]دریاچه Torness، Skateraw و barns که از لنگرگاه به خاطر هوای غرب از لنگرگاه محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A casual observer on Van Ness the other day saw even younger adults have difficulty.
[ترجمه گوگل]روز گذشته یک ناظر معمولی در ون نس دید که حتی بزرگسالان جوان تر نیز با مشکل مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]یک ناظر اتفاقی که در آن روز دیده بود، حتی بزرگسالان جوان را هم دید که به سختی دچار مشکل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A few miles away at Ness Point near Lowestoft, the body of a man wasa found on the seashore.
[ترجمه گوگل]چند مایلی دورتر در نس پوینت در نزدیکی لوستفت، جسد مردی در ساحل دریا پیدا شد
[ترجمه ترگمان]چند مایل دورتر، در نزدیکی Lowestoft، جسد مردی بود که در ساحل دریا پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Orford Ness is one of Britain's most unusual coastal features.
[ترجمه گوگل]اورفورد نس یکی از غیرمعمول ترین جاذبه های ساحلی بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]Orford نس یکی از most خطوط ساحلی بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Van Ness said his departure from the company was purely voluntary.
[ترجمه گوگل]ون نس گفت که خروج او از شرکت کاملاً داوطلبانه بوده است
[ترجمه ترگمان]Van نس گفت رفتن او از شرکت کاملا داوطلبانه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even Eliot Ness would have had his hands full with this baby-faced crew.
[ترجمه گوگل]حتی الیوت نس هم با این خدمه بچه‌چهره دستش پر بود
[ترجمه ترگمان]حتی الیوت نس هم دست هایش را با این جاشو ان بچه پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برجستگی (اسم)
jut, relief, eminence, knob, swell, boss, prominence, salience, saliency, ness, eminency, flange, notability

دماغه (اسم)
head, headland, promontory, cape, nose, ness

انگلیسی به انگلیسی

• family name
-ness combines with adjectives to form nouns that refer to a state or quality described by the adjective. nouns of this kind are usually not defined but are treated with the related adjectives.

پیشنهاد کاربران

پسوند:بودن
مثلاً: تصادفی بودن
کلمه رو تبدیل ب اسم میکنه و از روی ness میفهمی ی کلمه اسمه.
مثل sickness
یک derivative suffix است
یک پسوند مشتق ساز است
مشتق درست میکند
علم نِس Ness ( علم فتوا )

بپرس