1. The brain is a part of the nervous system of the human body.
[ترجمه گوگل]مغز بخشی از سیستم عصبی بدن انسان است
[ترجمه ترگمان]مغز بخشی از سیستم عصبی بدن انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The brain is the centre of the nervous system.
3. Certain chemicals can induce undesirable changes in the nervous system.
[ترجمه گوگل]برخی مواد شیمیایی می توانند تغییرات نامطلوبی را در سیستم عصبی ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی خاص می توانند موجب تغییرات نامطلوب در سیستم عصبی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The drug acts on the central nervous system.
[ترجمه گوگل]این دارو بر روی سیستم عصبی مرکزی اثر می گذارد
[ترجمه ترگمان]این دارو بر روی سیستم عصبی مرکزی اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Its effects on the nervous system include weakness, paralysis, and tingling in the hands and feet.
[ترجمه گوگل]اثرات آن بر روی سیستم عصبی شامل ضعف، فلج و گزگز در دست و پا است
[ترجمه ترگمان]اثرات آن بر سیستم عصبی عبارتند از ضعف، فلج و خارش در دست ها و پاها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This works through the mediation of the central nervous system.
[ترجمه گوگل]این از طریق میانجیگری سیستم عصبی مرکزی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این کار از طریق میانجی گری سیستم عصبی مرکزی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The immune system interacts with both the nervous system and the hormones.
[ترجمه گوگل]سیستم ایمنی هم با سیستم عصبی و هم با هورمون ها در تعامل است
[ترجمه ترگمان]سیستم ایمنی با سیستم عصبی و هم هورمون ها در تعامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The nervous system regulates our bodily functions .
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی عملکردهای بدن ما را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی وظایف بدن ما را منظم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The nervous system is divisible into three parts.
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی به سه قسمت تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی به سه قسمت تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For Hal was the nervous system of the ship; without his supervision, Discovery would be a mechanical corpse.
[ترجمه گوگل]زیرا هال سیستم عصبی کشتی بود بدون نظارت او، دیسکاوری یک جسد مکانیکی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]زیرا هال سیستم عصبی کشتی بود؛ بدون نظارت او دیسکاوری یک جسد مکانیکی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She suffers from a rare disease of the nervous system.
[ترجمه گوگل]او از یک بیماری نادر سیستم عصبی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از بیماری نادر سیستم عصبی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Because alcohol is a central nervous system depressant, many people are under the impression that it improves sleep.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که الکل یک مضعف کننده سیستم عصبی مرکزی است، بسیاری از مردم این تصور را دارند که خواب را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که الکل یک سیستم عصبی مرکزی است، بسیاری از مردم تحت تاثیر این تصور قرار دارند که خواب را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The parasympathetic nervous system does the reverse, preparing the body for more vegetative activities.
[ترجمه گوگل]سیستم عصبی پاراسمپاتیک برعکس عمل می کند و بدن را برای فعالیت های رویشی بیشتر آماده می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم عصبی نیز معکوس است و بدن را برای فعالیت های گیاهی بیشتر آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Parkinson's disease is a debilitating and incurable disease of the nervous system.
[ترجمه گوگل]بیماری پارکینسون یک بیماری ناتوان کننده و غیرقابل درمان سیستم عصبی است
[ترجمه ترگمان]بیماری پارکینسون یک بیماری مهلک و غیرقابل درمان سیستم عصبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید