1. The key fell from her suddenly nerveless fingers.
[ترجمه گوگل]کلید از انگشتان ناگهان بی اعصابش افتاد
[ترجمه ترگمان]کلید از انگشتان کوچک nerveless به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The knife fell from her nerveless fingers.
[ترجمه گوگل]چاقو از انگشتان بی اعصابش افتاد
[ترجمه ترگمان]چاقو از انگشتان بی حسش پایین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The arms, suddenly nerveless, dropped me, and the Shetland sweater retreated smartly.
[ترجمه گوگل]بازوها، ناگهان بی اعصاب، مرا رها کردند و ژاکت شتلند هوشمندانه عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]بازوهایش ناگهان سست شد و مرا رها کرد و the Shetland به چابکی حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A nerveless downhill rider can take two minutes out of a cautious descender in just 20 kilometres.
[ترجمه گوگل]یک سراشیبی بدون اعصاب می تواند دو دقیقه از یک فرود محتاطانه تنها در 20 کیلومتر فاصله بگیرد
[ترجمه ترگمان]یک دوچرخه سوار در حال افول می تواند دو دقیقه با احتیاط در فاصله ۲۰ کیلومتری از یک descender محتاط عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The knife dropped from Grant's nerveless fingers and he staggered back, throwing up his right arm to shield his face.
[ترجمه گوگل]چاقو از انگشتان بی اعصاب گرانت افتاد و او به عقب برگشت و بازوی راستش را بالا انداخت تا از صورتش محافظت کند
[ترجمه ترگمان]چاقو از انگشتان بی حسش افتاد و او تلوتلو خورد و دست راستش را بالا برد تا صورتش را محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She put nerveless fingertips to her hot cheeks.
[ترجمه گوگل]نوک انگشتان بی اعصاب را روی گونه های داغش گذاشت
[ترجمه ترگمان]دستش را روی گونه های داغم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tufnell produced two nerveless overs straight after the break to keep Wright fretting one short of a seemingly inevitable hundred.
[ترجمه گوگل]تافنل بلافاصله بعد از استراحت دو اور بدون اعصاب انجام داد تا رایت از یک صد به ظاهر اجتناب ناپذیر نگران باشد
[ترجمه ترگمان]Tufnell بعد از وقفه ای که رایت را حفظ کرد، دو اوور خود را راست کرد تا رایت را از یک صد سال به ظاهر اجتناب ناپذیر، حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Alida Thorne, soft and nerveless and firmly-bounded as a fruit, expected at least one, possibly two, small parcels.
[ترجمه گوگل]آلیدا تورن، نرم و بی اعصاب و مانند یک میوه محکم، انتظار حداقل یک، احتمالاً دو بسته کوچک را داشت
[ترجمه ترگمان]Alida تورن، نرم و نرم و محکم، مثل یک میوه از زمین بلند شده بود و انتظار داشت حداقل یک، دو، بسته های کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is a nerveless rider.
10. Silently he took the notebook from her nerveless fingers and dropped it on the floor.
[ترجمه گوگل]بی صدا دفترچه را از روی انگشتان بی اعصابش برداشت و روی زمین انداخت
[ترجمه ترگمان]او دفترچه یادداشت را از انگشتان بی حسش بیرون آورد و روی زمین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Why did he choose these pale, nerveless, uninteresting people?
[ترجمه گوگل]چرا این افراد رنگ پریده، بی اعصاب و بی علاقه را انتخاب کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا این افراد رنگ پریده و بی uninteresting را انتخاب کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A weak, nerveless fool, devoid of energy and promptitude.
[ترجمه گوگل]یک احمق ضعیف و بی اعصاب، فاقد انرژی و تدبیر
[ترجمه ترگمان]یک احمق ضعیف ضعیف که عاری از انرژی و سریع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Joe's pipe dropped from his nerveless fingers.
[ترجمه گوگل]پیپ جو از انگشتان بی اعصابش افتاد
[ترجمه ترگمان]چپق جو از انگشتان لرزانش پایین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The knife fell from his nerveless hand.