1. Sales of nerve gas antidotes increased dramatically before the war.
[ترجمه گوگل]فروش پادزهرهای گاز اعصاب قبل از جنگ به طرز چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]فروش of گاز اعصاب قبل از جنگ به طور چشمگیری افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The nerve gas would only be released if the incorrect code was programmed twice into the computer.
[ترجمه گوگل]گاز عصبی تنها در صورتی آزاد می شود که کد نادرست دو بار در رایانه برنامه ریزی شود
[ترجمه ترگمان]اگر کد نادرست دو بار در رایانه برنامه ریزی می شد، گاز عصبی فقط آزاد می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And much of the liquid used to simulate nerve gas at the test site was contained by the wooden crates.
[ترجمه گوگل]و بسیاری از مایع مورد استفاده برای شبیه سازی گاز عصبی در محل آزمایش توسط جعبه های چوبی موجود بود
[ترجمه ترگمان]و بیشتر مایع مورد استفاده برای شبیه سازی گاز عصبی در محل آزمایش حاوی صندوق های چوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A new form of nerve gas?
5. Nerve gas tests with human tissue.
[ترجمه گوگل]آزمایش گاز عصبی با بافت انسانی
[ترجمه ترگمان]آزمایش گاز عصبی با بافت انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yep, that Soviet nerve gas, all hooked up to a computerized bomb.
[ترجمه گوگل]بله، آن گاز اعصاب شوروی، همه به یک بمب کامپیوتری متصل بود
[ترجمه ترگمان]آ ره، اون گاز اعصاب شوروی که همه به یک بمب کامپیوتری وصل شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nerve gas obviously presented the best possibility, since it was easily administered.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که گاز عصبی بهترین امکان را ارائه می دهد، زیرا به راحتی تجویز می شود
[ترجمه ترگمان]به طور مشخص گاز عصبی بهترین احتمال را ارایه می دهد، چون به راحتی اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. VX is the most deadly nerve gas and Tabun is the least deadly (although still very hazardous).
[ترجمه گوگل]VX کشنده ترین گاز اعصاب و تابون کمترین کشنده است (اگرچه هنوز بسیار خطرناک است)
[ترجمه ترگمان]VX، خطرناک ترین گاز اعصاب است و Tabun حداقل مرگبار است (هرچند هنوز خیلی خطرناک است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. How much of the nerve gas will they release there?
[ترجمه گوگل]چه مقدار از گاز عصبی را در آنجا آزاد می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چقدر گاز اعصاب اونجا آزاد میشن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Is nerve gas worse than getting your head blown off by a laser missile?
[ترجمه گوگل]آیا گاز عصبی بدتر از این است که سرتان را با موشک لیزر منفجر کنید؟
[ترجمه ترگمان]گاز اعصاب بدتر از اینه که کله تو توسط یه موشک لیزری منفجر بشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Porcelain casing thermal cloak nerve gas and biological payload.
[ترجمه گوگل]پوشش پرسلن گاز عصبی شنل حرارتی و محموله بیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]پوکه اتوماتیک، گاز اعصاب و محموله بیولوژیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You helped terrorists acquire weaponised nerve gas!
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کردید تا گاز عصبی تسلیحاتی بدست آورند!
[ترجمه ترگمان]شما به تروریست ها کمک کردید گاز اعصاب خرد شده را بدست آورند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nerve Gas - the world's first three types of "Nerve Gas" chemical weapons were developed in Germany: Tabun (19 Sarin (19 Soman (194, all many times more lethal than earlier chemical weapons.
[ترجمه گوگل]گاز اعصاب - اولین سه نوع سلاح شیمیایی "گاز اعصاب" در جهان در آلمان توسعه یافتند: Tabun (19 Sarin (19 Soman (194) که همگی چندین برابر کشنده تر از سلاح های شیمیایی قبلی هستند
[ترجمه ترگمان]گاز عصبی - اولین سه نوع از سلاح های شیمیایی \"گاز عصبی\" در آلمان ساخته شد: Tabun (۱۹ Sarin)(۱۹ soman (۱۹۴)، همه بار کشنده تر از سلاح های شیمیایی قبلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You helped terrorists acquire weaponized nerve gas!
[ترجمه گوگل]شما به تروریست ها کمک کردید تا گاز عصبی تسلیحاتی بدست آورند!
[ترجمه ترگمان]تو به تروریست ها کمک کردی از گاز اعصاب استفاده کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The chemical agent, whether it be mustard gas or nerve gas, can be absorbed by the skin.
[ترجمه گوگل]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز عصبی باشد، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه ترگمان]عامل شیمیایی، چه گاز خردل یا گاز اعصاب باشد، می تواند توسط پوست جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید