nerve cell

/ˈnɝːvˈsel//nɜːvsel/

رجوع شود به: neuron

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a neuron.

جمله های نمونه

1. Those signals are carried from nerve cell to nerve cell by chemical messengers called neurotransmitters.
[ترجمه گوگل]این سیگنال ها توسط پیام رسان های شیمیایی به نام انتقال دهنده های عصبی از سلول عصبی به سلول عصبی دیگر منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن سیگنال ها از سلول های عصبی به سلول عصبی بوسیله قاصدان شیمیایی به نام انتقال دهنده های عصبی حمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is there a gene for each nerve cell?
[ترجمه گوگل]آیا برای هر سلول عصبی یک ژن وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]ژن برای هر سلول اعصاب هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These branching, tapering processes of the nerve cell, as a rule, conduct impulses toward the cell body.
[ترجمه گوگل]این فرآیندهای انشعاب و باریک شدن سلول عصبی، به عنوان یک قاعده، تکانه ها را به سمت بدن سلولی هدایت می کنند
[ترجمه ترگمان]این شاخه ها، فرآیندهای tapering سلول عصبی را به عنوان یک قانون هدایت می کنند، ایمپالس ها را به سمت بدن سلول هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The animals were sacrificed 60min later and optic nerve cell suspensions were prepared as previously described.
[ترجمه گوگل]حیوانات 60 دقیقه بعد قربانی شدند و سوسپانسیون های سلولی عصب بینایی همانطور که قبلاً توضیح داده شد آماده شدند
[ترجمه ترگمان]حیوانات ۶۰ دقیقه بعد قربانی شدند و سوسپانسیون های سلول عصبی نوری همانطور که قبلا توضیح داده شد، آماده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To observe the effect on spinal nerve cell of rat embryo by plating acrylonitrile ( ACN ).
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر روی سلول عصبی نخاع جنین موش با آبکاری اکریلونیتریل (ACN)
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر روی سلول عصبی جنینی موش توسط plating acrylonitrile (ACN)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Recent studies have suggested that apoptosis involved in nerve cell death following ICH.
[ترجمه گوگل]مطالعات اخیر نشان داده اند که آپوپتوز در مرگ سلول های عصبی به دنبال ICH نقش دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعات اخیر نشان داده اند که آپوپتوز درگیر مرگ سلول عصبی بعد از ICH است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So a single nerve cell PID uncoupling control method was proposed to uncouple the system coupling in laser excursion control process.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک روش کنترل جداسازی سلول عصبی تک سلولی برای جدا کردن جفت سیستم در فرآیند کنترل گشت و گذار لیزری پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک روش کنترل PID با PID به منظور بهبود تزویج سیستم در فرآیند کنترل گردش لیزری پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Result: XST injection could reduced nerve cell apoptosis, and the intergral optical density of the apoptotic.
[ترجمه گوگل]نتیجه: تزریق XST می‌تواند آپوپتوز سلول‌های عصبی و تراکم بینایی نوری آپوپتوز را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: تزریق XST می تواند آپوپتوز سلول های عصبی شده و تراکم نوری intergral of را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Electroencephalogram signal is bioelectric behavior from nerve cell in pallium .
[ترجمه گوگل]سیگنال الکتروانسفالوگرام رفتار بیوالکتریک از سلول عصبی در پالیم است
[ترجمه ترگمان]؟ سیگنال Electroencephalogram رفتار bioelectric از پیل عصبی در pallium است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A characteristic pattern of connections among neurons (nerve cell) in the eyes of most animals (including humans) is lateral inhibition network.
[ترجمه گوگل]یک الگوی مشخص از اتصالات بین نورون ها (سلول عصبی) در چشم اکثر حیوانات (از جمله انسان) شبکه مهار جانبی است
[ترجمه ترگمان]الگوی مشخصه اتصالات بین نورون ها (سلول عصبی)در چشم اغلب حیوانات (از جمله انسان ها)یک شبکه بازدارنده جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A nerve cell, for example, rapidly transmits electrical signals in the body.
[ترجمه گوگل]برای مثال یک سلول عصبی سیگنال های الکتریکی را به سرعت در بدن منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک سلول عصبی به سرعت سیگنال های الکتریکی را در بدن انتقال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How Can a Skin Cell Become a Nerve Cell?
[ترجمه گوگل]چگونه یک سلول پوست می تواند به سلول عصبی تبدیل شود؟
[ترجمه ترگمان]چگونه یک سلول پوست می تواند به سلول عصبی تبدیل شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An embryonic cell from which a nerve cell develops.
[ترجمه گوگل]یک سلول جنینی که از آن یک سلول عصبی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]یک سلول جنینی که یک سلول عصبی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. ALS is a degenerative disease of the nerve cell of the spinal cord. They control voluntary muscle movements.
[ترجمه گوگل]ALS یک بیماری دژنراتیو سلول عصبی نخاع است آنها حرکات ارادی عضلات را کنترل می کنند
[ترجمه ترگمان]ALS یک بیماری فاسد کننده از سلول های عصبی طناب نخاعی است آن ها حرکات عضلات ارادی را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Neuron ( or nerve cell ): Any of the cells of the nervous system.
[ترجمه گوگل]نورون (یا سلول عصبی): هر یک از سلول های سیستم عصبی
[ترجمه ترگمان]سلول عصبی (یا سلول عصبی): هر کدام از سلول های سیستم عصبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cell which is part of the nervous system, neuron

پیشنهاد کاربران

یاخته عصبی/ پی ‏یاخته ( اسم ) : یاخته ای در سیستم عصبی که تکانه های عصبی را منتقل می کند.
سلول عصبی

بپرس