nervation

/nɜːˈveɪʃən//nɜːˈveɪʃən/

معنی: رگبرگ اذین، رگ و پی، اعصاب، ساختمان عصبی، شبکه عصبی
معانی دیگر: رجوع شود به: venation

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a system of veins, or veins collectively; venation.

جمله های نمونه

1. Nervation, exquisite zigzag edges, let I to nature in awe.
[ترجمه گوگل]اعصاب، لبه های زیگزاگی نفیس، اجازه دهید من با هیبت به طبیعت نگاه کنم
[ترجمه ترگمان]با ترس و وحشت به طبیعت نگاه کردم و با ترس و وحشت به طبیعت نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While it was abundantly expressed in the nervation of the leaves, stem near the inflorescence and base of the root.
[ترجمه گوگل]در حالی که به وفور در اعصاب برگها، ساقه نزدیک گل آذین و پایه ریشه بیان می شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که به طور فراوان در the برگ، ساقه در نزدیکی ریشه و پایه ریشه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cassiterite - sulfide deposit of Tieshanping at Linwu, located in Xianghualing multi-metal mine, belongs to nervation tin-deposit of fracture-filled and replacement type.
[ترجمه گوگل]کانسار کاسیتریت - سولفید Tieshanping در Linwu، واقع در معدن چند فلزی Xianghualing، متعلق به رسوب قلع عصبی از نوع پر شکستگی و جایگزینی است
[ترجمه ترگمان]کانسار cassiterite - سولفیدی of در Linwu، واقع در معدن multi -، متعلق به کانسار tin قلع و نوع جایگزینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fifthly, life as a green leaves, it will become yellow company some time to leave but its nervation is clean.
[ترجمه گوگل]پنجم، زندگی مثل یک برگ سبز، مدتی به شرکت زرد تبدیل می‌شود، اما اعصابش پاک است
[ترجمه ترگمان]پنجم اینکه، زندگی به عنوان یک برگ سبز، زمانی برای ترک کردن یک شرکت زرد خواهد بود، اما nervation آن تمیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is controlled by the sub-class fault of Kushui big distributive fault derived by Kuguertage big fault, ore body is slightness nervation.
[ترجمه گوگل]این توسط گسل زیر طبقه از گسل توزیعی بزرگ کوشوی که توسط گسل بزرگ Kuguertage مشتق شده است، کنترل می شود، بدن سنگ معدن عصب کمی است
[ترجمه ترگمان]این روش توسط خطای زیر طبقه از خطای توزیعی بزرگ بدست می آید که از عیب بزرگ Kuguertage مشتق شده است، و بدنه سنگ معدن slightness nervation است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رگبرگ اذین (اسم)
nervation

رگ و پی (اسم)
sinew, nervation

اعصاب (اسم)
nervation

ساختمان عصبی (اسم)
nervation

شبکه عصبی (اسم)
nervation

انگلیسی به انگلیسی

• arrangement of nerves or veins

پیشنهاد کاربران

بپرس