1. his errors were nepotism and acceptance of gifts
گناه او پارتی بازی برای خویشاوندان خود و قبول هدایا بود.
2. Cage changed his name to deflect accusations of nepotism.
[ترجمه گوگل]کیج نام خود را تغییر داد تا اتهامات خویشاوندی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]کیج نام خود را تغییر داد تا اتهامات مربوط به انتصاب های فامیلی را منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was guilty of nepotism and corruption.
[ترجمه گوگل]او مقصر خویشاوندی و فساد بود
[ترجمه ترگمان]او به انتصاب های فامیلی و فساد متهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has an incurable and widespread nepotism.
[ترجمه گوگل]او یک خویشاوندی غیر قابل درمان و گسترده دارد
[ترجمه ترگمان]او دارای nepotism incurable و incurable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The congressman lashed the president for his nepotism.
[ترجمه گوگل]نماینده کنگره رئیس جمهور را به خاطر خویشاوندی اش مورد سرزنش قرار داد
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس رئیس جمهور را به خاطر انتصاب خود سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nepotism, though of widespread occurrence, is formally considered to be an offence against common morality.
[ترجمه گوگل]خویشاوند گرایی، اگرچه به طور گسترده رخ می دهد، اما رسماً به عنوان یک جرم علیه اخلاق رایج در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]Nepotism، با وجود رخداد گسترده، رسما به عنوان یک جرم علیه اخلاق رایج در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Through successive administrations, corruption, nepotism and fiscal mismanagement remained the order of the day.
[ترجمه گوگل]از طریق دولت های متوالی، فساد، خویشاوندی و سوء مدیریت مالی در دستور کار روز باقی ماند
[ترجمه ترگمان]از طریق ادارات پی درپی، فساد، انتصاب های فامیلی و سو مدیریت مالی به ترتیب روز باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The city government throbbed with nepotism, malfeasance and awesome abuse of public money and facilities.
[ترجمه گوگل]حکومت شهر با خویشاوندی، بدعهدی و سوء استفاده هولناک از پول و امکانات عمومی تپش داشت
[ترجمه ترگمان]دولت شهر با سو nepotism، malfeasance و سو استفاده شدید از پول و امکانات عمومی در حال تپیدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unashamed nepotism ensured that one of the boys became Archbishop of St Andrews while still a minor.
[ترجمه گوگل]خویشاوندی بی شرمانه تضمین کرد که یکی از پسران در حالی که هنوز خردسال بود، اسقف اعظم سنت اندروز شد
[ترجمه ترگمان]انتصاب های فامیلی مطمئن بودند که یکی از پسران اسقف اعظم سنت اندروز شد، در حالی که هنوز هم جزئی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He resigned, amid rumours of nepotism.
[ترجمه گوگل]او در بحبوحه شایعاتی مبنی بر خویشاوندی، استعفا داد
[ترجمه ترگمان]او در میان شایعات مربوط به انتصاب های فامیلی، استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nepotism is selfish behaviour having the appearance of altruism since it benefits relatives as well as ones own concerns.
[ترجمه گوگل]خویشاوند گرایی رفتاری خودخواهانه است که ظاهری نوع دوستی دارد زیرا به نفع خویشاوندان و همچنین نگرانی های خود فرد است
[ترجمه ترگمان]Nepotism رفتار خودخواهانه است که ظاهر نوع دوستی را از زمانی که از بستگان و نیز نگرانی های خود استفاده می کند، دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nepotism is an old story in Hollywood Circles.
[ترجمه گوگل]خویشاوند گرایی یک داستان قدیمی در محافل هالیوود است
[ترجمه ترگمان]Nepotism یک داستان قدیمی در حلقه های هالیوود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So educational achievement rather than nepotism offers a background to the respect, status and deference accorded to elites.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پیشرفت تحصیلی به جای خویشاوندی، زمینه ای برای احترام، جایگاه و احترام قائل به نخبگان فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، موفقیت آموزشی جای خود را به مشاغل، وضعیت و احترامی که به نخبگان می دهد، ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nepotism, cronyism and favoritism are rampant.
[ترجمه گوگل]خویشاوندی، دوستی و طرفداری بیداد می کند
[ترجمه ترگمان]Nepotism، دوست گرایی و طرفداری، شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. That looked like just the sort of nepotism that the president abhors.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که این فقط نوعی خویشاوند گرایی است که رئیس جمهور از آن نفرت دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه فقط یه جور پارتی بازیه که رئیس جمهور متنفره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید