nephrotoxic

جمله های نمونه

1. Chronic sulphasalazine treatment does not seem to be nephrotoxic but the systemic absorption of 5-ASA from sulphasalazine is relatively low.
[ترجمه گوگل]درمان مزمن سولفاسالازین به نظر نمی رسد نفروتوکسیک باشد، اما جذب سیستمیک 5-ASA از سولفاسالازین نسبتا کم است
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد درمان مزمن sulphasalazine nephrotoxic باشد اما جذب سیستمیک ۵ - ASA از sulphasalazine نسبتا کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods A rat model of accelerated nephrotoxic serum nephritis with NS was used in this study.
[ترجمه گوگل]MethodsA مدل موش نفریت سرم نفروتوکسیک شتاب با NS در این مطالعه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای مدل موش of سرم accelerated با استفاده از NS در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. METHODS: Nephrotoxic serum nephritis model of rat was created by Clarkes method, and changes in ultrastructure of kidney were examined.
[ترجمه گوگل]روش ها: مدل نفریت سرم نفروتوکسیک موش صحرایی به روش کلارکز ایجاد شد و تغییرات فراساختار کلیه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل Nephrotoxic سرم nephritis موش توسط روش Clarkes ایجاد شد و تغییراتی در ultrastructure کلیه بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective: To evaluate the nephrotoxic effects of ionic contrast media (ICM)and nonionic contrast media (NCM).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات نفروتوکسیک محیط های کنتراست یونی (ICM) و مواد حاجب غیریونی (NCM)
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثرات nephrotoxic رسانه کنتراست یونی (ICM)و رسانه کنتراست nonionic (NCM)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. METHODS: NTN model was established with rabbit-anti-rat nephrotoxic serum.
[ترجمه گوگل]MethodsModel NTN با سرم نفروتوکسیک خرگوش ضد موش ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل NTN با سرم خرگوش ضد موش rabbit ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: To elucidate whether there is any impact of nephrotoxic serum nephritis (NSN) on myocardial relaxation of the left ventricle in rats.
[ترجمه گوگل]هدف: برای روشن شدن اینکه آیا نفریت سرم نفروتوکسیک (NSN) تاثیری بر آرامش میوکارد بطن چپ در موش صحرایی دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]هدف: روشن کردن این که آیا اثری از سرم nephrotoxic سرم (NSN)در relaxation قلب بطن چپ در موش ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Monacolin K, which has been proven to have cholesterol-lowering effects; and Citrinin, which is moderately nephrotoxic to vertebrates including humans.
[ترجمه گوگل]موناکولین K، که اثرات کاهش کلسترول آن ثابت شده است و سیترینین که برای مهره داران از جمله انسان نسبتاً نفروتوکسیک است
[ترجمه ترگمان]monacolin K، که ثابت شده است دارای اثرات کاهش کلسترول است، و Citrinin، که به طور متوسط نسبت به مهره داران از جمله انسان ها صدق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Acute renal failure (ARF) is caused by ischemic and nephrotoxic insults acting alone or in combination.
[ترجمه گوگل]نارسایی حاد کلیه (ARF) ناشی از توهین های ایسکمیک و نفروتوکسیک است که به تنهایی یا به صورت ترکیبی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]نارسایی حاد کلیوی (ARF)ناشی از insults ischemic و nephrotoxic است که به تنهایی یا در ترکیب نمایش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To explore the impairment of myocardium in rats with nephrotoxic serum nephritis (NSN).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اختلال میوکارد در موش های صحرایی مبتلا به نفریت سرم نفروتوکسیک (NSN)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اختلال myocardium در موش های nephrotoxic سرم nephrotoxic (NSN)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was necessary to consider whether dextran might give rise to breakdown products of hemoglobin, which might be nephrotoxic or hepatotoxic.
[ترجمه گوگل]لازم بود در نظر گرفته شود که آیا دکستران ممکن است منجر به تجزیه محصولات هموگلوبین شود که ممکن است نفروتوکسیک یا کبدی باشد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که آیا dextran ممکن است باعث خرابی محصولات هموگلوبین شوند که ممکن است nephrotoxic یا hepatotoxic باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Acute renal failure mainly occurred in the second week following admission in relation to sepsis and nephrotoxic drugs.
[ترجمه گوگل]نارسایی حاد کلیه عمدتاً در هفته دوم پس از پذیرش در رابطه با سپسیس و داروهای نفروتوکسیک رخ داد
[ترجمه ترگمان]نارسایی حاد کلیوی عمدتا در هفته دوم پس از پذیرش در رابطه با داروهای sepsis و nephrotoxic رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. CONCLUSION: Amphotericin B associated RTA is related to the dosage of amphotericin B and the concurrent medications of nephrotoxic drugs.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: RTA مرتبط با آمفوتریسین B با دوز آمفوتریسین B و داروهای همزمان داروهای نفروتوکسیک مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Amphotericin B مرتبط با تجارت منطقه ای مرتبط با مقدار of B و داروهای همزمان داروهای nephrotoxic مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• poisonous or harmful to kidney cells (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس