nephritic

/nɪˈfriːtɪk//neˈfrɪtɪk/

معنی: منشعب از کلیه
معانی دیگر: وابسته به کلیه ها، گرده ای (renal هم می گویند)، کلیه ای، دچار ناخوشی گرده، درمان کننده ناخوشی گرده

جمله های نمونه

1. What food conduces to nephritic health? What food goes against nephritic health?
[ترجمه گوگل]چه غذایی به سلامت نفریت کمک می کند؟ چه غذایی با سلامت نفریت مخالف است؟
[ترجمه ترگمان]چه غذایی برای سلامتی دارد؟ چه غذایی در برابر سلامت nephritic رخ می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Obsjective to investigate the relationship of the nephritic syndrome and the parameters of coagulation and fibrolysis.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رابطه سندرم نفریت و پارامترهای انعقاد و فیبرولیز
[ترجمه ترگمان]Obsjective برای بررسی رابطه سندرم nephritic و پارامترهای چسبندگی و fibrolysis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Capsule, the seed is oblate, nephritic form.
[ترجمه گوگل]کپسول، بذر به شکل کلوخه، نفریتی است
[ترجمه ترگمان]Capsule، بذر oblate، شکل nephritic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Intern: well the diagnosis may be hypertensive heart disease diabetes mellitus with the nephritic syndrome.
[ترجمه گوگل]کارورز: خوب تشخیص ممکن است بیماری فشار خون قلبی دیابت شیرین با سندرم نفریت باشد
[ترجمه ترگمان]Intern: به خوبی تشخیص ممکن است دیابت مبتلا به خون با فشار خون بالا همراه با سندروم nephritic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: TT genotype of M235T angiotensinogen gene may be associated with the pathogenesis of nephritic syndrome in children.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ژنوتیپ TT ژن آنژیوتانسینوژن M235T ممکن است با پاتوژنز سندرم نفریت در کودکان مرتبط باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ژنوتیپ TT of M۲۳۵T M۲۳۵T ممکن است با بیماری زایی سندروم nephritic در کودکان مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: To observe influence of the herbicide butachlor on nephritic modality and structure of Bufo bufo gargarizans.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر علف‌کش بوتاکلر بر مدالیته و ساختار نفریتی بوفو بوفو گارگاریزان
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تاثیر علف کش butachlor بر روی modality nephritic و ساختار of bufo gargarizans
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective : To observe the clinical curative effect that shuzaoyinzi nephritic syndrome.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی بالینی سندرم نفریت shuzaoyinzi
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر درمان بالینی که سندرم nephritic shuzaoyinzi را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Amylaceous kind goes kidney is damaged is a kind of disease that deposit of amylaceous appearance material causes nephritic pathological change at the kidney.
[ترجمه گوگل]نوع آمیلاسه می رود کلیه آسیب دیده نوعی بیماری است که رسوب مواد ظاهری آمیلاسه باعث ایجاد تغییرات پاتولوژیک نفریتی در کلیه می شود
[ترجمه ترگمان]Amylaceous نوعی بیماری است که در آن رسوب مواد ظاهر amylaceous موجب تغییر pathological در کلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vascular calcification is often associated with the pathologic process of atherosclerotic lesions, diabetes mellitus, vascular lesions of nephritic syndrome, injury of blood vessels and aging.
[ترجمه گوگل]کلسیفیکاسیون عروقی اغلب با روند پاتولوژیک ضایعات آترواسکلروتیک، دیابت شیرین، ضایعات عروقی سندرم نفریت، آسیب عروق خونی و افزایش سن همراه است
[ترجمه ترگمان]Vascular calcification اغلب مربوط به فرآیند pathologic ضایعات atherosclerotic، دیابت یا بیماری عروقی سندروم nephritic، آسیب رگ های خونی و پیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منشعب از کلیه (صفت)
nephritic

انگلیسی به انگلیسی

• person affected with nephritis, one suffering from kidney inflammation (pathology)
of or pertaining to the kidneys; of kidney infection, of or affected by nephritis (pathology)

پیشنهاد کاربران

بپرس