1. I don't think these neologisms worth passing on to beginners.
[ترجمه گوگل]فکر نمیکنم این نئولوژیزمها ارزش انتقال به مبتدیان را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم این neologisms ارزش عبور از beginners داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She caught up a popular neologism from the newspapers.
[ترجمه گوگل]او یک نئولوژیسم رایج را از روزنامه ها دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او یک واژه جدید جدید از روزنامه گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The newspaper used the neologism "dinks", Double Income No Kids.
[ترجمه گوگل]روزنامه از نئولوژیسم "دینکس" استفاده کرد، درآمد دو برابر بدون بچه ها
[ترجمه ترگمان]این روزنامه از روزنامه \"dinks\"، درآمد دوگانه بدون کودکان استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. So the word is a relative neologism, and therefore lends itself easily to personal interpretations, for good or ill.
[ترجمه گوگل]بنابراین این کلمه یک نئولوژیزم نسبی است، و بنابراین به راحتی خود را به تفسیرهای شخصی، خوب یا بد، وامی دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین کلمه یک neologism نسبی است و به همین دلیل به راحتی به تفسیر شخصی، برای خوب یا بد قرض می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The novel displayed Rolfe's fondness for neologism, verbal sumptuousness, and quirky spelling in its best light.
[ترجمه گوگل]این رمان علاقه رولف را به نو شناسی، مجلل کلامی و املای عجیب و غریب در بهترین حالت خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]این رمان علاقه Rolfe به neologism، sumptuousness شفاهی و املایی عجیب را در بهترین نور خود نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Neologisms come and go very quickly in spoken language but tend to be less frequent in writing.
[ترجمه گوگل]نئولوژیزم ها در زبان گفتاری خیلی سریع می آیند و می روند، اما در نوشتار کمتر دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Neologisms می آیند و خیلی سریع در زبان صحبت می کنند اما در نوشتن کم تر اتفاق می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Scientific neologism is itself just linguistic evolution gone self - conscious, as science is self - conscious common sense.
[ترجمه گوگل]نئولوژیزم علمی خود فقط تکامل زبانی است که خودآگاه رفته است، همانطور که علم یک عقل سلیم خودآگاه است
[ترجمه ترگمان]neologism علمی خودش تنها تکامل زبانی است که خود آگاه است، چرا که علم حس مشترک خود آگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A dynamic attitude toward neologism is desirable.
[ترجمه گوگل]نگرش پویا نسبت به نئولوژیزم مطلوب است
[ترجمه ترگمان]نگرش پویا به neologism مطلوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There should be two kinds of neologism dictionaries: the timely ones and the stable ones.
[ترجمه گوگل]باید دو نوع فرهنگ لغت جدید وجود داشته باشد: فرهنگ های به موقع و فرهنگ های پایدار
[ترجمه ترگمان]باید دو نوع فرهنگ neologism وجود داشته باشد: آن هایی که به موقع و the پایدار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This article approaches neologism from the angle of semantic extension.
[ترجمه گوگل]این مقاله از زاویه بسط معنایی به نوشناسی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به neologism از زاویه گسترش معنایی نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He caught up a popular neologism from the newspapers.
[ترجمه گوگل]او یک نئولوژیسم رایج را از روزنامه ها دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او یک واژه جدید جدید از روزنامه گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The fourth chapter speaks of the complex relation between the morphology and acceptation of neology and neologism.
[ترجمه گوگل]فصل چهارم از رابطه پیچیده بین ریخت شناسی و پذیرش نئولوژی و نئولوژیزم صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم از رابطه پیچیده بین مورفولوژی و acceptation neology و neologism سخن می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We can take the changes of society as the basis, semantic extension and pragmatic extension as the approach and the emergence of neologism as the result.
[ترجمه گوگل]می توان تحولات جامعه را مبنا قرار داد، بسط معنایی و بسط پراگماتیک را رویکرد و در نتیجه ظهور نئولوژیزم را در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم تغییرات جامعه را به عنوان اساس، توسعه معنایی و امتداد واقع گرایانه به عنوان رویکرد و ظهور of در نتیجه بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید