neoclassic

/ˌnioˈklæsɪk//ˌnioˈklæsɪk/

معنی: احیا کننده سبک های قدیمی
معانی دیگر: (وابسته به دوران احیای هنر و ادبیات کلاسیک - در انگلیس بین سال های 1660 و 1740 بود) نئوکلاسیک (neoclassical هم می گویند)، سبک نئوکلاسیک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: neoclassical (adj.), neoclassicist (n.)
• : تعریف: belonging to or concerning a revival of classical styles, forms, and principles in art, music, literature, or architecture.

جمله های نمونه

1. The facades of neoclassic landmarks were blown to bits during the sectarian fighting.
[ترجمه گوگل]نماهای بناهای تاریخی نئوکلاسیک در جریان نبردهای فرقه ای تکه تکه شدند
[ترجمه ترگمان]نماهای خارجی نئوکلاسیک به قسمت هایی از جنگ های فرقه ای تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The neoclassic design, with its six tall Corinthian columns and sculptured pediment, is the famous building known around the world today that NYSE still occupies, and is a National Historic Landmark.
[ترجمه گوگل]طرح نئوکلاسیک، با شش ستون بلند کورنتی و سنگ‌فرش مجسمه‌سازی شده، ساختمان معروفی است که امروزه در سرتاسر جهان شناخته می‌شود و NYSE هنوز آن را اشغال می‌کند و یک مکان تاریخی ملی است
[ترجمه ترگمان]طرح نئوکلاسیک، با شش ستون قرنتیان و سنتوری مجسمه سازی، ساختمان مشهور مشهور در سراسر جهان است که NYSE هنوز مشغول آن است و یک بنای تاریخی ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Created from a century-old neoclassic Turkish prison in the core of this fabled city – steps from the Blue Mosque and Topkapi Palace.
[ترجمه گوگل]ساخته شده از یک زندان نئوکلاسیک ترکیه ای با قدمت قرن در مرکز این شهر افسانه ای - چند قدمی مسجد آبی و کاخ توپکاپی
[ترجمه ترگمان]این شهر افسانه ای در مرکز این شهر افسانه ای، از مسجد آبی و کاخ Topkapi ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Based on neoclassic economic growth supposition, this paper examines the condition to achieve economic convergence between provinces.
[ترجمه گوگل]بر اساس فرضیه رشد اقتصادی نئوکلاسیک، این مقاله به بررسی شرایط دستیابی به همگرایی اقتصادی بین استان‌ها می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس فرضیه رشد اقتصادی نئوکلاسیک شرایط دستیابی به هم گرایی اقتصادی بین استان ها را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is yet another example of the late neoclassic baroque period.
[ترجمه گوگل]این نمونه دیگری از دوره باروک نئوکلاسیک پسین است
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه دیگر از سبک باروک اواخر سبک نئوکلاسیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of, relating to, or characteristic of a neoclassic style, as in clothing or the decorative arts, prevalent in France during the first part of the19th century.
[ترجمه گوگل]مربوط به یا ویژگی سبک نئوکلاسیک، مانند لباس یا هنرهای تزئینی، که در نیمه اول قرن نوزدهم در فرانسه رایج بود
[ترجمه ترگمان]البته مربوط به سبک نئوکلاسیک، یا سبک نئوکلاسیک، مانند لباس یا هنرهای تزیینی، که در طول نیمه اول قرن the۱۹th در فرانسه رایج بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This thesis is base on neoclassic economic development policies, and tries to use human capital investment to promote economic development of western area.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه مبتنی بر سیاست های توسعه اقتصادی نئوکلاسیک است و تلاش می کند از سرمایه گذاری سرمایه انسانی برای ارتقای توسعه اقتصادی منطقه غرب استفاده کند
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه براساس سیاست های توسعه اقتصادی نئوکلاسیک است و تلاش می کند تا از سرمایه گذاری سرمایه انسانی برای ترویج توسعه اقتصادی منطقه غرب استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The house is decorated in neoclassic style.
[ترجمه گوگل]این خانه به سبک نئوکلاسیک تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]خانه به سبک نئوکلاسیک تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neoclassic styles were imposed on the landscape.
[ترجمه گوگل]سبک های نئوکلاسیک بر منظره تحمیل شد
[ترجمه ترگمان]سبک های neoclassic بر روی صحنه اعمال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lived at the repair neoclassic style to become the tidal current, neoclassic parquet-floor each floor is gradually already completed splicing.
[ترجمه گوگل]زندگی در سبک نئوکلاسیک تعمیر برای تبدیل شدن به جریان جزر و مدی، کف پارکت نئوکلاسیک هر طبقه به تدریج در حال حاضر تکمیل شده است
[ترجمه ترگمان]به سبک نئوکلاسیک برای تبدیل شدن به جریان جزر و مد، به عنوان جریان جزر و مد، هر طبقه به تدریج splicing را به اتمام می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The neoclassic Dom Pedro V Theater was China's first Western-style theater.
[ترجمه گوگل]تئاتر نئوکلاسیک Dom Pedro V اولین تئاتر به سبک غربی چین بود
[ترجمه ترگمان]تئاتر neoclassic دوم (Pedro V)نخستین تئاتر سبک غربی چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The doors, the decorative boards, the top line, all in unified pink white, contains neoclassic romantic style.
[ترجمه گوگل]درها، تخته های تزئینی، خط بالایی، همه به رنگ صورتی یکپارچه، حاوی سبک رمانتیک نئوکلاسیک است
[ترجمه ترگمان]درها، تخته های تزیینی، خط بالا، همه در سفید رنگ و یکدست، شامل سبک رومانتیک نئوکلاسیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the utility theory of labor supply of the neoclassic economic regime, for utility maximization workers have full freedom to choose their working hours.
[ترجمه گوگل]در نظریه مطلوبیت عرضه نیروی کار رژیم اقتصادی نئوکلاسیک، برای حداکثرسازی مطلوبیت، کارگران در انتخاب ساعات کاری خود آزادی کامل دارند
[ترجمه ترگمان]در نظریه منفعت برای تامین نیروی کار، نظام اقتصادی نئوکلاسیک، برای بیشینه سازی درآمد، کارگران دارای آزادی کامل برای انتخاب ساعات کاری خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the mid-late 18th century, Rococo was largely supplanted by the Neoclassic style.
[ترجمه گوگل]در اواسط اواخر قرن 18، روکوکو تا حد زیادی جایگزین سبک نئوکلاسیک شد
[ترجمه ترگمان]در اواسط قرن ۱۸، روکوکو به شدت تحت تاثیر سبک neoclassic قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احیا کننده سبک های قدیمی (صفت)
neoclassic

انگلیسی به انگلیسی

• of the revival of classical styles; of neo-classicism in the arts and literature

پیشنهاد کاربران

بپرس