• : تعریف: any of several wrestling holds in which the arm is passed under that of the opponent from behind and the hand is pressed against his head, neck, or arm. • مشابه: lock
جمله های نمونه
1. That boy will be another Nelson.
[ترجمه مریم] اون پسر در آینده یک نلسون دیگر میشود
|
[ترجمه گوگل]آن پسر نلسون دیگری خواهد بود [ترجمه ترگمان]اون پسر نلسون دیگه هم میشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nelson Mandela is revered for his brave fight against apartheid.
[ترجمه گوگل]نلسون ماندلا به خاطر مبارزه شجاعانه اش علیه آپارتاید مورد احترام است [ترجمه ترگمان]نلسون ماندلا برای مبارزه شجاعانه اش علیه آپارتاید مورد احترام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Nelson destroyed the Franco-Spanish fleet at the Battle of Trafalgar.
[ترجمه گوگل]نلسون ناوگان فرانسه و اسپانیا را در نبرد ترافالگار نابود کرد [ترجمه ترگمان](نلسون)ناوگان اسپانیا - اسپانیایی را در نبرد ترافالگار شکست داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nelson Mandela is the subject of a new biography.
[ترجمه گوگل]نلسون ماندلا موضوع زندگینامه جدیدی است [ترجمه ترگمان]نلسون ماندلا سوژه یک زندگینامه جدید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Admiral Nelson is a strong man.
[ترجمه گوگل]دریاسالار نلسون مرد قوی ای است [ترجمه ترگمان] دریاسالار نلسون یه مرد قوی - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nelson preferred to lead the attack himself from the front.
[ترجمه گوگل]نلسون ترجیح داد خودش از جلو حمله را رهبری کند [ترجمه ترگمان](نلسون)ترجیح داد که حمله را به جلو هدایت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nelson launched into a blistering criticism of greedy lawyers.
[ترجمه گوگل]نلسون به انتقاد شدید از وکلای حریص پرداخت [ترجمه ترگمان]نلسون به انتقاد شدید از وکلای حریص آغاز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The release of Mr Nelson Mandela marked the point of no return in South Africa's movement away from apartheid.
[ترجمه گوگل]آزادی آقای نلسون ماندلا نقطه بی بازگشتی در جنبش آفریقای جنوبی برای دور شدن از آپارتاید بود [ترجمه ترگمان]آزادی آقای نلسون ماندلا نقطه بازگشت نهضت آفریقای جنوبی از آپارتاید را نشان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I must read Nelson up / read up on Nelson for the history exam.
[ترجمه گوگل]من باید نلسون را بخوانم / نلسون را برای امتحان تاریخ بخوانید [ترجمه ترگمان]من باید نلسون را بخوانم و برای امتحان تاریخ نلسون را بخوانم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Though the question touched a new vein, Nelson answered promptly.
[ترجمه گوگل]اگرچه این سوال رگ جدیدی را تحت تأثیر قرار داد، نلسون به سرعت پاسخ داد [ترجمه ترگمان]با این که سوال به رگ تازه ای رسید، نلسون فوری جواب داد: [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Colonel Richard Nelson served on the school board until this year.
[ترجمه گوگل]سرهنگ ریچارد نلسون تا این سال در هیئت مدیره مدرسه خدمت می کرد [ترجمه ترگمان]سرهنگ ریچارد نلسون تا امسال به هیات مدیره مدرسه خدمت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nelson Piquet, three times world champion, was grievously injured.
[ترجمه گوگل]نلسون پیکه، سه بار قهرمان جهان، به شدت مجروح شد [ترجمه ترگمان]نلسون piquet، قهرمان سه بار قهرمان جهان، به شدت مجروح شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His most famous painting portrayed the death of Nelson.
[ترجمه گوگل]معروف ترین نقاشی او مرگ نلسون را به تصویر می کشد [ترجمه ترگمان]مشهورترین نقاشی او مرگ نلسون را به تصویر کشیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nelson Mandela is a truly remarkable man.
[ترجمه گوگل]نلسون ماندلا مردی واقعاً برجسته است [ترجمه ترگمان]نلسون ماندلا مرد واقعا برجسته ای است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• horatio nelson (1758-1805), british admiral; river in central canada; male first name; family name hold, grasp; hold (wrestling)