1. neither boy went
هیچکدام (از آن دو پسر) نرفتند.
2. neither here nor there
نه اینجا و نه آنجا
3. neither of them was invited
هیچیک از آن دو دعوت نشده بود.
4. neither too short nor too long
نه خیلی کوتاه و نه خیلی بلند
5. neither you nor i have attained gnosis
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
6. neither you nor i know the eternal mysteries
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
7. neither you nor i know the secrets of infinity
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
8. neither fish, flesh, nor fowl (nor good red herring)
شلم شوربا،شتر گاو پلنگ،مبهم و غیر قابل تشخیص
9. neither here nor there
نامربوط (به مطلب مورد بحث)،بی اهمیت،غیرحیاتی
10. neither hide nor hair
اصلا هیچ،هیچ اثری (از)
11. he neither smokes nor drinks
او نه سیگار می کشد و نه مشروب می خورد.
12. i neither buy nor sell
نه می خرم نه می فروشم.
13. on neither side of the street are there any trees
در هیچیک از دو سوی خیابان درخت وجود ندارد.
14. she neither came nor called; it follows that she is not interested
او نه آمد و نه تلفن زد; بنابراین علاقه ای ندارد.
15. i could neither laugh nor cry
نه می توانستم بخندم نه گریه کنم.
16. i need neither the government's help nor its hindrances
نه به کمک دولت نیاز دارم و نه به اشکال تراشی های آن.
17. it is neither polite nor politic to get into other people's quarrels
دخالت در دعوای دیگران نه ادب است نه عقل.
18. a mere dream neither substantial nor practical
فقط یک خواب نه حقیقی و نه عملی
19. he doesn't drink, neither does he smoke
او مشروب نمی خورد،سیگار هم نمی کشد.
20. his judgement could neither sleep nor be softened
حس قضاوت او نه از بین می رفت و نه نرمتر می گردید.
21. it developed that neither of them had paid the rent
معلوم شد که هیچ کدام از آن دو کرایه را نپرداخته بود.
22. a lumpish youth who neither studies nor works
جوان تنه لشی که نه درس می خواند و نه کار می کند
23. money per se is neither good nor bad
پول فی نفسه نه خوب است و نه بد.
24. when the curtain drops neither you nor i will exist
(خیام) چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من
25. a man who was carrying neither money nor a passport
مردی که نه پول داشت نه گذرنامه
26. he made two suggestions but neither was accepted
او دو پیشنهاد کرد ولی هیچکدام مورد قبول واقع نشد.
27. the people's inner joy that neither war nor poverty could squelch
شادی درونی مردم که نه جنگ و نه فقر توانسته بود آن را سرکوب کند.
28. equalizing the distribution of wealth was neither possible nor beneficial
توزیع یکسان ثروت نه عملی بود نه سودمند.
29. if she won't go, i won't neither
اگر او نرود من هم نخواهم رفت.
30. Money is neither good nor bad, but all depends on what use is made of it.
[ترجمه گوگل]پول نه خوب است و نه بد، اما همه چیز بستگی به استفاده از آن دارد
[ترجمه ترگمان]پول نه خوب است و نه بد، بلکه بستگی به این دارد که چه چیزی از آن استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید