neighing

جمله های نمونه

1. the horses were stamping and neighing
اسب ها پا بر زمین می کوبیدند و شیهه می کشیدند.

انگلیسی به انگلیسی

• braying, whinnying; imitative sound of horse

پیشنهاد کاربران

بپرس