1. The traditional friendship, good neighborliness, mutual trust, mutually beneficial cooperation and generations of friendliness between China and Asian neighbors are gaining increasing popularity.
[ترجمه گوگل]دوستی سنتی، حسن همجواری، اعتماد متقابل، همکاری متقابل سودمند و نسلهای دوستی بین چین و همسایگان آسیایی در حال افزایش محبوبیت است
[ترجمه ترگمان]دوستی سنتی، اعتماد متقابل، اعتماد متقابل، هم کاری سودمند متقابل و نسل های دوستانه بین چین و همسایگان آسیا محبوبیت فزاینده ای پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوستی سنتی، اعتماد متقابل، اعتماد متقابل، هم کاری سودمند متقابل و نسل های دوستانه بین چین و همسایگان آسیا محبوبیت فزاینده ای پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We value community, the neighborliness that expresses itself through raising the barn or coaching the team.
[ترجمه گوگل]ما برای جامعه ارزش قائلیم، همسایگی که خود را از طریق بالا بردن انبار یا مربیگری تیم نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ما جامعه ارزشی داریم، neighborliness که خود را از طریق افزایش انبار و یا مربیگری تیم بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما جامعه ارزشی داریم، neighborliness که خود را از طریق افزایش انبار و یا مربیگری تیم بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This has an upward spiraling effect, encouraging more neighborliness and more small acts that create attractive social places.
[ترجمه گوگل]این یک اثر مارپیچ رو به بالا دارد و همسایگی بیشتر و اعمال کوچک بیشتری را که مکانهای اجتماعی جذابی ایجاد میکند، تشویق میکند
[ترجمه ترگمان]این یک اثر مارپیچ رو به بالا دارد، neighborliness بیشتر و اقدامات کوچک تری را تشویق می کند که مکان های اجتماعی جذاب را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک اثر مارپیچ رو به بالا دارد، neighborliness بیشتر و اقدامات کوچک تری را تشویق می کند که مکان های اجتماعی جذاب را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He remained guided by the old - fashioned principles of hard work, honesty, neighborliness and thrift.
[ترجمه گوگل]او همچنان با اصول قدیمی کار سخت، صداقت، همسایگی و صرفه جویی هدایت می شد
[ترجمه ترگمان]او همچنان از اصول قدیمی کار سخت، صداقت، صداقت، و thrift پیروی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همچنان از اصول قدیمی کار سخت، صداقت، صداقت، و thrift پیروی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To develop long-term and stable friendly cooperative relations of good neighborliness with India is an unswerving policy of the Chinese government.
[ترجمه گوگل]توسعه روابط بلندمدت و پایدار دوستانه و همجواری خوب با هند یک سیاست ثابت دولت چین است
[ترجمه ترگمان]توسعه روابط دوستانه طولانی مدت و پایدار روابط خوب با هند سیاست unswerving دولت چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توسعه روابط دوستانه طولانی مدت و پایدار روابط خوب با هند سیاست unswerving دولت چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Relations between countries based on the fundaments of mutual respect and neighborliness.
[ترجمه گوگل]روابط بین کشورها بر اساس مبانی احترام متقابل و همسایگی
[ترجمه ترگمان]روابط بین کشورها بر پایه مبانی احترام متقابل و neighborliness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روابط بین کشورها بر پایه مبانی احترام متقابل و neighborliness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In its foreign relations, the Chinese nation has advocated cordiality, benevolence, good - neighborliness and universal harmony.
[ترجمه گوگل]ملت چین در روابط خارجی خود از صمیمیت، خیرخواهی، حسن همجواری و هماهنگی جهانی حمایت کرده است
[ترجمه ترگمان]ملت چین در روابط خارجی خود از صمیمیت، خیرخواهی، حسن نیت، سازگاری و هماهنگی جهانی دفاع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ملت چین در روابط خارجی خود از صمیمیت، خیرخواهی، حسن نیت، سازگاری و هماهنگی جهانی دفاع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید