needlework

/ˈniːdəˌlwərk//ˈniːdlwɜːk/

معنی: گل دوزی، کار سوزندوزی
معانی دیگر: سوزن دوزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: needleworker (n.)
(1) تعریف: work done with a needle, esp. fine or decorative sewing or embroidery.

(2) تعریف: the skill or trade of producing such work; needlecraft.

جمله های نمونه

1. They are chattering over their needlework.
[ترجمه گوگل]سر سوزن دوزی هایشان پچ پچ می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از گلدوزی و گلدوزی خود حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My inability to do needlework was treated with surprising indulgence by my teacher.
[ترجمه گوگل]معلمم ناتوانی من در انجام سوزن دوزی با اغماض شگفت انگیزی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]ناتوانی من در انجام کاره ای خیاطی با indulgence شگفت آور به وسیله معلمم در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She did beautiful needlework and she embroidered table napkins.
[ترجمه گوگل]سوزن دوزی زیبایی انجام می داد و دستمال سفره می دوزی
[ترجمه ترگمان]گلدوزی می کرد و رومیزی گلدوزی شده اش را گلدوزی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interior features fine furniture and needlework.
[ترجمه گوگل]فضای داخلی دارای مبلمان زیبا و سوزن دوزی است
[ترجمه ترگمان]فضای داخلی مبل و اثاثه زیبا و needlework داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Antique furniture and needlework with a wide variety of unusual and interesting plants in the gardens.
[ترجمه گوگل]مبلمان عتیقه و سوزن دوزی با طیف گسترده ای از گیاهان غیر معمول و جالب در باغ ها
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاث عتیقه و needlework با انواع و اقسام چیزهای عجیب و جالب در باغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Plus collectable ranges of Tribal and Village needlework, embroidery and silk from all over the world.
[ترجمه گوگل]به‌علاوه مجموعه‌ای از سوزن‌دوزی‌های قبیله‌ای و روستایی، گلدوزی و ابریشم از سراسر جهان
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محدوده های collectable از گلدوزی روستایی و روستایی، گلدوزی و ابریشم از سراسر جهان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Needlecraft Exhibition, many facets of needlework skillfully demonstrated, Treasurer's House, York.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه سوزن دوزی، بسیاری از جنبه های سوزن دوزی به طرز ماهرانه ای نشان داده شده است، خانه خزانه دار، یورک
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه Needlecraft، بسیاری از جنبه های خیاطی که به نحو ماهرانه انجام شد، Treasurer هاوس، نیویورک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two needlework cushions with tassels designed by David and made by a friend sit happily with a traditional Amish quilt.
[ترجمه گوگل]دو کوسن سوزن دوزی با منگوله‌هایی که توسط دیوید طراحی شده و توسط یکی از دوستان ساخته شده است، با یک لحاف سنتی آمیش به خوبی می‌نشینند
[ترجمه ترگمان]دو بالشتک سوزن بافندگی با منگوله های پیراهن، که توسط David طراحی شده بود و با یک دوست با یک quilt سنتی روی آن نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, they might be a dab hand at needlework or crochet.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها ممکن است در سوزن دوزی یا قلاب بافی کمک کنند
[ترجمه ترگمان]با این همه ممکن است در کار خیاطی یا قلاب بافی مهارت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She taught needlework, home management and did Drama Club one afternoon a week.
[ترجمه گوگل]او سوزن دوزی، مدیریت خانه را آموزش می داد و یک بعدازظهر در هفته باشگاه نمایشی را انجام می داد
[ترجمه ترگمان]او در یک بعد از ظهر یک روز بعد از ظهر به needlework، مدیریت خانه و باشگاه درام آموزش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Maeve hated needlework, detested it.
[ترجمه گوگل]میو از سوزن دوزی متنفر بود، از آن متنفر بود
[ترجمه ترگمان]از گلدوزی نفرت داشت و از آن متنفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We must teach them something – needlework, typing, dressmaking.
[ترجمه گوگل]ما باید چیزی به آنها بیاموزیم - سوزن دوزی، تایپ کردن، لباس دوزی
[ترجمه ترگمان]ما باید چیزی را به آن ها یاد بدهیم، خیاطی، تایپ، خیاطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Seeing me come in, she put her needlework aside, and we had a talk.
[ترجمه گوگل]با دیدن آمدن من، سوزن دوزی اش را کنار گذاشت و با هم صحبت کردیم
[ترجمه ترگمان]با دیدن من وارد شد، گلدوزی را کنار گذاشت و ما با هم حرف زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She makes for herself cushions of needlework; her clothing is fair linen and purple.
[ترجمه گوگل]او برای خودش کوسن های سوزن دوزی درست می کند لباس او کتان روشن و بنفش است
[ترجمه ترگمان]به خاطر گلدوزی و گلدوزی، لباس گلدوزی و لباس بنفش را درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گل دوزی (اسم)
broidery, needlework

کار سوزن دوزی (اسم)
needlework

تخصصی

[نساجی] سوزن بافی

انگلیسی به انگلیسی

• work done with a needle and thread; handcraft involving a needle (i.e. sewing, embroidery, knitting, etc.)
needlework is sewing or embroidery that is done by hand.
needlework is also the activity of sewing or embroidering.

پیشنهاد کاربران

بپرس