necromancy

/ˈnekrəˌmænsi//ˈnekrəmænsi/

معنی: غیبگویی
معانی دیگر: سحر وجادو، جادوگری، غیبگویی از طریق ایجاد رابطه با مردگان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: necromantic (adj.), necromancer (n.)
(1) تعریف: the art or practice of communicating with the dead, or attempting to do so, in order to divine the future.

- He attended the seance hoping to expose the medium's necromancy as a sham.
[ترجمه گوگل] او در این جلسه شرکت کرد به این امید که نکرومانسی رسانه را به عنوان ساختگی افشا کند
[ترجمه ترگمان] به این امید که احضار روح medium را به عنوان تظاهر به نمایش بگذارد، در جلسه حاضر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: witchcraft or sorcery; black magic.
مشابه: magic, sorcery, witchcraft

جمله های نمونه

1. They are the Robemaker's sentinels, the effluence of necromancy, and you must be very very wary indeed of them.
[ترجمه گوگل]آن‌ها نگهبانان Robemaker هستند، هجوم نکرومانس، و شما باید در واقع بسیار مراقب آنها باشید
[ترجمه ترگمان]اینان نگهبانان Robemaker، the of، و شما باید در واقع بسیار محتاط باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You may be versed in necromancy, and steeped in alchemy, and schooled in the ancient cruel arts of your realm.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است در نکرومانسی مسلط باشید و در کیمیاگری غرق باشید و در هنرهای بی رحمانه باستانی قلمرو خود آموزش دیده باشید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است در علم کیمیاگری، و غرق در کیمیاگری، و در هنرهای زیبای قدیمی قلمرو خود تحصیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The entire place reeks of necromancy.
[ترجمه گوگل]کل مکان بوی نکرومانتی می دهد
[ترجمه ترگمان] همه جا پر از necromancy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nevertheless the ridding of my skin complaint by necromancy coincided with a shift in emphasis as far as my instruction was concerned.
[ترجمه گوگل]با این وجود، رهایی از شکایت پوستی من به دلیل نکرومانسی با تغییر در تأکید تا آنجا که به دستورالعمل من مربوط می شد، مصادف شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، رهایی از شکایت پوست من همزمان با یک تغییر در تاکید تا جایی که به دستور من مربوط می شد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According to the lore of True Valiance, necromancy in any form was an abomination.
[ترجمه گوگل]طبق روایات True Valiance، نکرومانسی به هر شکلی که باشد مکروه بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به حکمت الهی of، necromancy در هر صورت، پلیدی و پلیدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had done the necromancy with a modicum of debonair detachment until the Army called out her husband for the second time.
[ترجمه گوگل]او نکرومانسی را با اندکی جدایی بی‌نظیر انجام داده بود تا اینکه ارتش برای بار دوم شوهرش را صدا زد
[ترجمه ترگمان]She the را با مقدار کمی of انجام داده بود تا اینکه ارتش برای بار دوم شوهرش را صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. JG:Well hurry it up, I'm late for Necromancy 10
[ترجمه گوگل]جی جی: خب عجله کن، من برای Necromancy 10 دیر آمدم
[ترجمه ترگمان]پس عجله کن، برای ساعت ده دیرم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All New Elements of Magic including Necromancy, Illusions, and powerful Artifacts.
[ترجمه گوگل]همه عناصر جدید جادو از جمله Necromancy، Illusions، و مصنوعات قدرتمند
[ترجمه ترگمان]همه عناصر جدید جادوگری از جمله necromancy، Illusions، و مصنوعات قدرتمند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Necromancy is perhaps the most powerful of all magics, but not one to be toyed with or taken lightly.
[ترجمه گوگل]نکرومانسی شاید قوی‌ترین جادو در میان همه جادوها باشد، اما نه چیزی که بتوان با آن بازی کرد یا آن را ساده انگاشت
[ترجمه ترگمان]necromancy شاید قدرتمندترین جادوهای است، اما نه کسی که با آن ها بازی می کند و یا به آرامی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fielding was not ashamed to practise a little necromancy.
[ترجمه گوگل]فیلدینگ خجالت نمی کشید که کمی نکرومانس را تمرین کند
[ترجمه ترگمان]فیلدینگ از آن شرمنده نبود که یک necromancy کوچک را تمرین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because of this, Necromancy was considered a "black" art.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، Necromancy یک هنر "سیاه" در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، necromancy به عنوان یک هنر \"سیاه\" در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Necromancy and enchanting are two kinds of magic. Healers are clerics, and they can be either Dark or Light.
[ترجمه گوگل]نکرومانس و مسحور دو نوع جادو هستند شفا دهنده ها روحانی هستند و می توانند تاریک یا روشن باشند
[ترجمه ترگمان]جادو و سحر و جادو دو نوع جادویی هستند طبیبان سنتی هستند و آن ها می توانند تاریک یا تاریک باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With his deadly sickle and necromancy, Dutin becomes one of the most dangerous warriors in Ruminater now.
[ترجمه گوگل]دوتین با داس مرگبار و نکرومانسی خود به یکی از خطرناک ترین جنگجویان رومینیتر تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با داس deadly و necromancy، Dutin یکی از خطرناک ترین warriors در Ruminater است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When you play Necromancy, choose target creature card in any graveyard.
[ترجمه گوگل]هنگام بازی Necromancy، کارت موجودات هدف را در هر قبرستانی انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی تو \"necromancy\" بازی می کنی توی هر قبرستون جای هدف رو انتخاب می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Isabel I have come for the Amulet of Necromancy.
[ترجمه گوگل]ایزابل من برای طلسم نکرومانسی آمده ام
[ترجمه ترگمان]ایزابل من برای the of آمده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیبگویی (اسم)
necromancy

انگلیسی به انگلیسی

• divination by alleged communication with the dead, inquiring of the dead; sorcery, witchcraft
necromancy is black magic or witchcraft; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The practice of communicating with spirits or dark magic 🔮
🔍 مترادف: Witchcraft
✅ مثال: The novel included elements of necromancy and other dark arts.

بپرس