necktie

/ˈnekˌtaɪ//ˈnektaɪ/

معنی: کراوات
معانی دیگر: کراوات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a strip of fabric worn around the neck, usu. by men, under the collar of a shirt and knotted at the throat.
مشابه: tie

جمله های نمونه

1. a necktie with colorful diagonals
کرواتی با خط های اریب و رنگی

2. a fancy necktie
کراوات شیک و پیک

3. to tie one's necktie
کراوات خود را گره زدن (یا بستن)

4. He bought a fancy necktie.
[ترجمه گوگل]او یک کراوات فانتزی خرید
[ترجمه ترگمان] اون کراوات قشنگی خریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can you feature wearing a necktie here?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در اینجا کراوات بپوشید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی یه کراوات اینجا بپوشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His black necktie was steadied by a gold pin the shape of a crucifix.
[ترجمه گوگل]کراوات مشکی او با یک سنجاق طلایی به شکل صلیب ثابت شده بود
[ترجمه ترگمان]کراوات سیاهش با یک سنجاق طلایی شکل صلیب را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I smoothed out my necktie and tightened my loosened suspenders and patted down my red hair.
[ترجمه گوگل]کراواتم را صاف کردم و آویزهای شل شده ام را سفت کردم و به موهای قرمزم دست زدم
[ترجمه ترگمان]کراواتش را صاف کردم و بند شلوار جدیدم را محکم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He pulled down his necktie and unbuttoned his shirt.
[ترجمه گوگل]کراواتش را پایین کشید و دکمه های پیراهنش را باز کرد
[ترجمه ترگمان]کراواتش را پایین آورد و دکمه های پیراهنش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You had better wear a necktie with this suit.
[ترجمه گوگل]بهتره با این کت و شلوار یک کراوات بپوشی
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک کراوات با این کت بپوشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That's a snazzy necktie you have.
[ترجمه گوگل]این یک کراوات شیک است که شما دارید
[ترجمه ترگمان]این یه کراوات snazzy که تو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Henry wouldn't be caught dead in the necktie he got for Christmas.
[ترجمه گوگل]هنری در کراواتی که برای کریسمس گرفت مرده نمی شد
[ترجمه ترگمان]هنری در حالی که به خاطر کریسمس به او هدیه داده بود، نمرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You've got some egg on your necktie.
[ترجمه گوگل]مقداری تخم مرغ روی کراوات داری
[ترجمه ترگمان]تو یه تخم طلایی رو گردنت داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A necktie tied in a slipknot with long ends left hanging one in front of the other.
[ترجمه گوگل]یک کراوات گره خورده با انتهای بلند که یکی جلوی دیگری آویزان است
[ترجمه ترگمان]کراوات به گره گره خورده بود و انتهای آن یکی جلوی پای دیگر آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then would you mind letting go of my necktie?
[ترجمه گوگل]آن وقت می خواهی کراوات من را رها کنی؟
[ترجمه ترگمان]پس میشه بی خیال کراوات من بشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nick walked in the boardroom sporting an obnoxious necktie.
[ترجمه گوگل]نیک با یک کراوات نفرت انگیز در اتاق هیئت راه می رفت
[ترجمه ترگمان]نیک در اتاق هیات مدیره با یک کراوات نفرت انگیز قدم می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کراوات (اسم)
tie, ascot tie, necktie, cravat, overlay

انگلیسی به انگلیسی

• man's accessory, strip of cloth tied in a special manner around the collar of a shirt, tie; bow tie; noose (slang)
a necktie is a long narrow piece of cloth worn under someone's shirt collar and tied in a knot at the front; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس