necklace

/ˈnekləs//ˈnekləs/

معنی: عقد، گردن بند، طوق
معانی دیگر: گلوبند، سینه ریز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: jewelry worn around the neck, usu. consisting of beads or pieces of gems, metals, leather, wood, plastic, or the like strung on string, wire, or a leather thong.
مشابه: bead, chain, choker, pendant

جمله های نمونه

1. her necklace was a golden chain with a cross hanging from it
گردنبند او زنجیری طلایی بود که صلیبی از آن آویخته بود.

2. this necklace has twenty pearl beads
این گردنبند بیست دانه ی مروارید دارد.

3. a coral necklace
گردنبند مرجانی

4. a gold necklace
گردن بند طلا

5. a gold necklace as limber as a ribbon
گردن بند طلا به نرمی روبان

6. a pearl necklace
گردنبند مروارید

7. pari was wearing a gold necklace
پری یک گردنبند طلا زده بود.

8. to thread pearls on a string to make a necklace
برای ساختن گردنبند مروارید به نخ کشیدن

9. She was wearing a large gold necklace set with jewels.
[ترجمه گوگل]او یک گردنبند طلای بزرگ با جواهرات بسته بود
[ترجمه ترگمان]گردن بند طلایی بزرگی پوشیده بود که با جواهرات تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This necklace is worth 000 US dollars.
[ترجمه گوگل]این گردنبند 000 دلار آمریکا ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]این گردن بند به قیمت ۰۰۰ دلار آمریکا می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She wore a necklace of brightly coloured wooden beads.
[ترجمه گوگل]او گردن بندي از مهره هاي چوبي رنگارنگ بر سر داشت
[ترجمه ترگمان]یک گردن بند با دانه های درشت و براق پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He handed me a necklace last night.
[ترجمه .....] شب گذشته توی دست من یک گردنبد گذاشت
|
[ترجمه گوگل]دیشب یه گردنبند بهم داد
[ترجمه ترگمان] اون دیشب یه گردن بند بهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her diamond necklace glittered brilliantly under the spotlights.
[ترجمه گوگل]گردنبند الماس او زیر نورافکن به طرز درخشانی می درخشید
[ترجمه ترگمان]گردن بند الماس مانندش زیر نور چراغ برق می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He noticed her necklace. Such jewels must have cost thousands, he thought.
[ترجمه گوگل]متوجه گردنبند او شد او فکر کرد که چنین جواهراتی باید هزاران قیمت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]به گردن بند توجه کرد فکر کرد که این جواهرات به قیمت هزاران ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The necklace consists of three strings of pearls.
[ترجمه آتنا] گردنبد از سه رشته ی مروارید تشکیل شده است
|
[ترجمه گوگل]گردنبند از سه رشته مروارید تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]گردن بند شامل سه رشته مروارید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Would you like an amber necklace for your birthday?
[ترجمه گوگل]آیا برای تولد خود گردنبند کهربایی می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]از یه گردن بند کهربایی برای تولدت خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقد (اسم)
knot, agreement, contract, treaty, concluding, wedding, necklace, string

گردن بند (اسم)
necklace, anadem, collar

طوق (اسم)
circle, ring, necklace, anadem, collar, torque, dog collar

انگلیسی به انگلیسی

• string of beads worn around the neck, jewelry that is worn around the neck
a necklace is a piece of jewellery such as a chain or string of beads which a woman wears round her neck.

پیشنهاد کاربران

گردنبند.
عقد . گردنبند. آویز
گردن بند، گردن آویز
something that hangs around the neck
is s decorative chain
:D
گردن بند ( ◠‿◕ )
گردنبند یا گلوبند یا گردن اویز
سگ لشت
گردن آویز😂
گردن بند طلا
گردنبند یا طلا یا نقره
گردن بند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس