• : تعریف: jewelry worn around the neck, usu. consisting of beads or pieces of gems, metals, leather, wood, plastic, or the like strung on string, wire, or a leather thong. • مشابه: bead, chain, choker, pendant
جمله های نمونه
1. her necklace was a golden chain with a cross hanging from it
گردنبند او زنجیری طلایی بود که صلیبی از آن آویخته بود.
2. this necklace has twenty pearl beads
این گردنبند بیست دانه ی مروارید دارد.
3. a coral necklace
گردنبند مرجانی
4. a gold necklace
گردن بند طلا
5. a gold necklace as limber as a ribbon
گردن بند طلا به نرمی روبان
6. a pearl necklace
گردنبند مروارید
7. pari was wearing a gold necklace
پری یک گردنبند طلا زده بود.
8. to thread pearls on a string to make a necklace
برای ساختن گردنبند مروارید به نخ کشیدن
9. She was wearing a large gold necklace set with jewels.
[ترجمه گوگل]او یک گردنبند طلای بزرگ با جواهرات بسته بود [ترجمه ترگمان]گردن بند طلایی بزرگی پوشیده بود که با جواهرات تزیین شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This necklace is worth 000 US dollars.
[ترجمه گوگل]این گردنبند 000 دلار آمریکا ارزش دارد [ترجمه ترگمان]این گردن بند به قیمت ۰۰۰ دلار آمریکا می ارزد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She wore a necklace of brightly coloured wooden beads.
[ترجمه گوگل]او گردن بندي از مهره هاي چوبي رنگارنگ بر سر داشت [ترجمه ترگمان]یک گردن بند با دانه های درشت و براق پوشیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He handed me a necklace last night.
[ترجمه .....] شب گذشته توی دست من یک گردنبد گذاشت
|
[ترجمه گوگل]دیشب یه گردنبند بهم داد [ترجمه ترگمان] اون دیشب یه گردن بند بهم داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Her diamond necklace glittered brilliantly under the spotlights.
[ترجمه گوگل]گردنبند الماس او زیر نورافکن به طرز درخشانی می درخشید [ترجمه ترگمان]گردن بند الماس مانندش زیر نور چراغ برق می درخشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He noticed her necklace. Such jewels must have cost thousands, he thought.
[ترجمه گوگل]متوجه گردنبند او شد او فکر کرد که چنین جواهراتی باید هزاران قیمت داشته باشند [ترجمه ترگمان]به گردن بند توجه کرد فکر کرد که این جواهرات به قیمت هزاران ارزش دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The necklace consists of three strings of pearls.
[ترجمه آتنا] گردنبد از سه رشته ی مروارید تشکیل شده است
|
[ترجمه گوگل]گردنبند از سه رشته مروارید تشکیل شده است [ترجمه ترگمان]گردن بند شامل سه رشته مروارید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Would you like an amber necklace for your birthday?
[ترجمه گوگل]آیا برای تولد خود گردنبند کهربایی می خواهید؟ [ترجمه ترگمان]از یه گردن بند کهربایی برای تولدت خوشت میاد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
circle, ring, necklace, anadem, collar, torque, dog collar
انگلیسی به انگلیسی
• string of beads worn around the neck, jewelry that is worn around the neck a necklace is a piece of jewellery such as a chain or string of beads which a woman wears round her neck.
پیشنهاد کاربران
گردنبند.
عقد . گردنبند. آویز
گردن بند، گردن آویز
something that hangs around the neck is s decorative chain :D